مرضیه شهریاری؛ عبدالرضا نواح
چکیده
بررسی اپیدمیهای جدید نیازمند نوعی تفسیر برساختی و تبارشناسانه جهت تجزیه و تحلیل زمینۀ بروز آن است. هدف پژوهش حاضر، فهم تجربۀ زیستۀ کنشگران از موانع و منافع درکشده در پیشگیری از بیماری کرونا در استان خوزستان است. بدین منظور در قالب یک طرح کیفی، 24 نفر از شهروندان، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبۀ عمیق ...
بیشتر
بررسی اپیدمیهای جدید نیازمند نوعی تفسیر برساختی و تبارشناسانه جهت تجزیه و تحلیل زمینۀ بروز آن است. هدف پژوهش حاضر، فهم تجربۀ زیستۀ کنشگران از موانع و منافع درکشده در پیشگیری از بیماری کرونا در استان خوزستان است. بدین منظور در قالب یک طرح کیفی، 24 نفر از شهروندان، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبۀ عمیق نیمهساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند و درنهایت، دادههای حاصل از آنها با استفاده از روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل تجارب مشارکتکنندگان شامل هشت مضمون اصلی به ترتیب شامل نگاه اسطورهای به بیماری، مناسکگرایی، نقش کنشگران محلی، عدم تعلق اجتماعی، چارهاندیشی برای هویت ضایعشده، ضعف رسانه بهعنوان میانجی پرقدرت، عدم نظارت مسئولان، فقدان قدرت به توانمندی است. طبق یافتهها، نقش ساختار ـ عاملیت در اتخاذ رفتار پیشگیریکننده از ویروس کرونا حائز اهمیت است.
سمانه کوهستانی؛ محبوبه علیجانی
چکیده
پیامدهای ناشی از پاندمی کوویدـ 19 عواقب ناخواستهای بر زنان داشته و تبعات قرنطینۀ طولانیمدت در منزل را بر آنان تحمیل کرده است؛ بهطوریکه ارتباط خانوادگی را در معرض تنش قرار داده و به اعمال خشونت خانگی علیه زنان منجر شده است. در این راستا، پژوهش حاضر درصدد ارائۀ بینشی جامعهشناختی درمورد تبعات ناشی از اقدامات کنترلی پاندمی کوویدـ ...
بیشتر
پیامدهای ناشی از پاندمی کوویدـ 19 عواقب ناخواستهای بر زنان داشته و تبعات قرنطینۀ طولانیمدت در منزل را بر آنان تحمیل کرده است؛ بهطوریکه ارتباط خانوادگی را در معرض تنش قرار داده و به اعمال خشونت خانگی علیه زنان منجر شده است. در این راستا، پژوهش حاضر درصدد ارائۀ بینشی جامعهشناختی درمورد تبعات ناشی از اقدامات کنترلی پاندمی کوویدـ 19 بر زنان و تجربۀ خشونت علیه آنان، با استفاده از روش کیفی و مصاحبۀ عمیق نیمهساختیافته با پانزده نفر از زنان شهر رشت انجام شد و دادهها نیز با کمک تکنیک تحلیل مضمون استخراج شدند. براساس نتایج پژوهش، پاندمی کوویدـ 19 به بروز مشاجرات کلامی در بین زوجین متأثر از مشکلات اقتصادی، بازتولید تصورات قالبی، هراس تشدیدیافته و افزایش مسئولیتهای زنان در مواجهه با بیماری و کنترل آن منجر شده و علاوهبر این، اقدامات کنترلی قرنطینه، استیصال روحی در زنان، خشونت مضاعف و استمرار چرخۀ خشونت را درپی داشته است.
علی یعقوبی چوبری؛ حشمت الله حمیدی بگه جان؛ نسرین اسلامی
چکیده
صمیمیت یکی از عواطف مهم انسانی است که دارای دلالتهای فرهنگی ـ اجتماعی و بدنمندی است. هدف اصلی این تحقیق، مطالعۀ کیفی تجربۀ صمیمیت و پیوندهای اجتماعی در دوران کرونا و موقعیت قرنطینگی است. مطالعه با تکیه بر روش کیفی و از طریق مصاحبههای نیمهساختیافته انجام شده است. با توجه به منطق اشباع نظری، با چهل نفر از شهروندان استان گیلان ...
بیشتر
صمیمیت یکی از عواطف مهم انسانی است که دارای دلالتهای فرهنگی ـ اجتماعی و بدنمندی است. هدف اصلی این تحقیق، مطالعۀ کیفی تجربۀ صمیمیت و پیوندهای اجتماعی در دوران کرونا و موقعیت قرنطینگی است. مطالعه با تکیه بر روش کیفی و از طریق مصاحبههای نیمهساختیافته انجام شده است. با توجه به منطق اشباع نظری، با چهل نفر از شهروندان استان گیلان بهصورت فردی مصاحبه صورت گرفت. سپس، مصاحبهها پس از تقریر بهشیوۀ تحلیل مضمون بررسی شدند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد سه سنخ صمیمیت محبتآمیز، سنخ خنثی و سنخ جدالآمیز در خانوادههای مصاحبهشوندگان مشاهده میشود. در شرایط قرنطینگی خانوادههای طبقۀ پایین از پیوند اجتماعی ضعیفتر و طبقات متوسط و بالا از پیوند اجتماعی قویتری برخوردار بودهاند. همچنین، کشاکش سوژههای قرنطینه بیشتر مثبت، محبتورزانه و در جهت حفظ نظم ناشی از بلبشوی کرونا بوده است. بنابراین، موقعیت قرنطینگی در این پژوهش، هرچند موجب کاهش تعاملات و افزایش فرسایش سرمایۀ اجتماعی در سطح جامعه و به زوال امر اجتماعی منجر شده، اما موجد بسط عواطف انسانها و پیوند اجتماعی خانوادگی بوده است.
مریم رحمانی
چکیده
پاندمی ویروس کرونا با ایجاد باورهای سلامت محور خاص دوره خود (همچون دور ازهم- به یادهم، دورتر- امن تر، تعداد کمتر- سلامت بیشتر) بنیان حمایت اجتماعی که پدیدهای رابطهای است و در جامعه ایران از خلال شبکه روابط خویشاوان بلافصل بیشترین قابلیت تحقق را دارد، با چالشی جدی مواجه ساخت. پژوهش با روش استدلال منطقی، ضمن بیان چالشهای جامعه ایرانی ...
بیشتر
پاندمی ویروس کرونا با ایجاد باورهای سلامت محور خاص دوره خود (همچون دور ازهم- به یادهم، دورتر- امن تر، تعداد کمتر- سلامت بیشتر) بنیان حمایت اجتماعی که پدیدهای رابطهای است و در جامعه ایران از خلال شبکه روابط خویشاوان بلافصل بیشترین قابلیت تحقق را دارد، با چالشی جدی مواجه ساخت. پژوهش با روش استدلال منطقی، ضمن بیان چالشهای جامعه ایرانی در ارائه و دریافت حمایت اجتماعی، نظریه ها و کارکردهای حمایت اجتماعی را بیان مینماید و به بیان الزامها و راهکارهای حمایت اجتماعی از انواع خانواده ایرانی متاثر از شرایط همه گیری ویروس کرونا میپردازد. یافته های پژوهش نشان میدهد از جمله مهمترین الزامهای حمایت اجتماعی از خانواده ایرانی شناسایی موانع دریافت و ارائه حمایت اجتماعی، رصد علمی نیازهای حمایتی خانوادههای ایرانی و توجه به تمایز نیازهای حمایتی برای انواع متفاوت خانوادههای ایرانی در اجتماعات جغرافیایی/ جماعتی متنوع، ضرورت انعکاس تغییرات خانواده ایرانیدر سیاستگذاری های حمایتی و بسترسازی برای ارائه شیوه های جدید حمایت اجتماعی در شرایط پاندومی ویروس کرونا است که این بسترسازی بر دو حوزه نگرشی و نهادسازی مبتنی بر راهکارهای ایجاد کمیته جامع حمایت اجتماعی از خانواده ایرانی، تهیه بانکاطلاعاتی پایش شرایط اجتماعی- اقتصادی- روانی خانوادههای ایرانی در شرایط پاندمی کرونا، نهادسازی در راستای تعریف بانک حمایتی و تخصص بخشی حمایتی به سازمانهای مردم نهاد و سازمانهای دولتی، توانمندسازی حمایتی خانواده ایرانی در سه سطح خرد (آموزش و آگاهی بخشی فردی)، سطح میانی (مبتنی بر عضویت خانوادههای ایرانی در گروههای حمایتی و نهادهای نوبنیاد حمایتی همچون بانک حمایتی)، و سطح کلان (متمرکز بر تسهیل گری سازمانها، نهادها و انجمنهای حمایتی) است.
جامعه شناسی
سمانه کوهستانی؛ محبوبه علیجانی
چکیده
پیامدهای ناشی از پاندمی کووید19 عواقب ناخواستهای بر زنان داشته و تبعات قرنطینه طولانیمدت در منزل را بر آنان تحمیل کرده است؛ به طوری که ارتباط خانوادگی را در معرض تنش قرار داده و منجر به اعمال خشونت خانگی علیه زنان شده است. در این راستا پژوهش حاضر درصدد ارائهی بینشی جامعهشناختی در خصوص تبعات ناشی از اقدامات کنترلی پاندمی کووید19 ...
بیشتر
پیامدهای ناشی از پاندمی کووید19 عواقب ناخواستهای بر زنان داشته و تبعات قرنطینه طولانیمدت در منزل را بر آنان تحمیل کرده است؛ به طوری که ارتباط خانوادگی را در معرض تنش قرار داده و منجر به اعمال خشونت خانگی علیه زنان شده است. در این راستا پژوهش حاضر درصدد ارائهی بینشی جامعهشناختی در خصوص تبعات ناشی از اقدامات کنترلی پاندمی کووید19 بر زنان و تجربه خشونت علیه آنان، با استفاده از روش کیفی و مصاحبه عمیق نیمه ساختیافته با 15 نفر از زنان شهر رشت انجام شده و دادهها نیز با کمک تکنیک تحلیل مضمون استخراج شدند. بر اساس نتایج پژوهش، پاندمی کووید19 منجر به بروز مشاجرات کلامی در بین زوجین؛ متأثر از مشکلات اقتصادی، بازتولید تصورات قالبی، هراس تشدیدیافته و افزایش مسئولیتهای زنان در مواجهه با بیماری و کنترل آن شده و علاوه بر این اقدامات کنترلی قرنطینه، استیصال روحی در زنان، خشونت مضاعف و استمرار چرخه خشونت را در پی داشته است.
عمادالدین باقی؛ هادی درویشی
چکیده
محور اصلی مقالۀ حاضر، گزارشِ چالشهای رخدادۀ مذهبی در بحران کرونا و مصادیق و جزئیاتی از این چالش در ایران با نگاهی جامعهشناختی است. با توجه به فرضیات و پیشبینیهای گوناگون مطرحشده، از جمله افول دین و دینداری و چیرگی سکولاریسم بر اثر بحران کرونا، و چالشهای سهمگینی که در برابر مذهب برانگیخته است، مقاله به برونداد ...
بیشتر
محور اصلی مقالۀ حاضر، گزارشِ چالشهای رخدادۀ مذهبی در بحران کرونا و مصادیق و جزئیاتی از این چالش در ایران با نگاهی جامعهشناختی است. با توجه به فرضیات و پیشبینیهای گوناگون مطرحشده، از جمله افول دین و دینداری و چیرگی سکولاریسم بر اثر بحران کرونا، و چالشهای سهمگینی که در برابر مذهب برانگیخته است، مقاله به برونداد این چالشها و پاسخ به این پرسش میپردازد که آیا در دورۀ پساکرونا دین تضعیف میشود یا به محاق میرود؟روش مطالعه، اسنادی و گزارشی ـ توصیفی و تحلیلی است و نظریۀ کارکردگرایی دورکیم[1] و وبر[2] به عنوان چارچوب تئوریک مقاله در نظر گرفته شده است. در پایان، این نتیجه به دست آمده است که بر اثر بحران کرونا کارکردهای دین در ابعادی تضعیف، و در ابعادی دیگر، تقویت شده است؛ همان طور که تجربۀ تاریخی نشان میدهد که دین، تحت تأثیر چالشهای عظیم ممکن است تغییر صورت و گفتمان پیدا کند اما از بین نمیرود. [1] David Émile Durkheim[2] Maximilian Karl Emil Weber
محمدرضا پویافر؛ مهشید رضایی
چکیده
همهگیری کرونا بسیاری از حوزههای اجتماعی از جمله دین را به چالش کشید. در این میان، زیارتها و زیارتگاهها نیز چالشی مهم را در دوران همهگیری کرونا تجربه کردند. در این پژوهش به نحوۀ مواجهۀ چهار آیین زیارتیِ پیاده در جهانِ مسیحی و مسلمان پرداخته شد تا به نوعی مواجهۀ دینداران و اشتیاق آنها به زیارت در دورۀ بحران زیستی مورد مطالعه ...
بیشتر
همهگیری کرونا بسیاری از حوزههای اجتماعی از جمله دین را به چالش کشید. در این میان، زیارتها و زیارتگاهها نیز چالشی مهم را در دوران همهگیری کرونا تجربه کردند. در این پژوهش به نحوۀ مواجهۀ چهار آیین زیارتیِ پیاده در جهانِ مسیحی و مسلمان پرداخته شد تا به نوعی مواجهۀ دینداران و اشتیاق آنها به زیارت در دورۀ بحران زیستی مورد مطالعه قرار گیرد. گوادالوپ[1] در مکزیک، فاطیما[2] در پرتغال، کامینو دِ سانتیاگو[3] در اسپانیا، و پیادهروی اربعین در عراق، چهار آیین پیادهروی مورد مطالعه را تشکیل دادهاند. روش پژوهش، روش اسنادی به کمک گردآوری اطلاعات از برگزاری آیینهای پیادهروی مورد مطالعه در دوران همهگیری کرونا است. این اطلاعات از پایگاههای اطلاعاتی و خبری گردآوری شدهاند و پس از طبقهبندی، مورد مقولهبندی و تفسیر کیفی قرار گرفتهاند. نتایج پژوهش نشان داد که هیچیک از چهار آیین مورد بررسی، در دوران همهگیری کرونا، کاملاً تعطیل نشده، اما با محدودیتهایی مواجه بودهاند. این محدودیتها در مورد اربعین در کمترین حد بود. اما سه زیارت دیگر بهویژه فاطیما و گوادالوپ با کمترین میزان زائر با استفاده از ظرفیتهای زیارتِ مجازی و آنلاین برگزار شده است. در سه آیین پیادهروی مسیحی، دولتها و مقامات بهداشتی در کنار مقامات کلیسا، به طور کامل، محدودیتهای سختی را برای حضور زائران اعمال کردند. اما در مورد پیادهروی اربعین، هرچند همراهی و همکاری مناسب بین مرجعیت تشیع در ایران و عراق با نظرات مسئولان بهداشت و درمان وجود داشت، اما زائران در سطحی وسیع و به دلیل باورِ به عدم بیماریِ زائرِ اربعین، دستورالعملها و نکات بهداشتی را نقض کردهاند. [1] Guadalupeگواذالوپه (با ذ و با ـه در آخر) صحیح است، ولی در این مقاله شکل رایجترِ گوادالوپ را به کار میبریم.[2] Fátima[3] Camino de Santiago
الهام شیردل؛ فاطمه حامی کارگر؛ محسن حاکمی
چکیده
احساسات یکی از ابعاد مهم زیست دینی و اجتماعی است که نقش ارزندهای در فعالیتها و سازندگی جهان زندگی افراد و خانوادهها دارد. احساسات دینی در زمان بیماریها نظیر همهگیری کرونا با ایجاد نگرش مثبت در فرد موجب کنار آمدن بهتر افراد و خانوادهها در شرایط سخت میشود. پژوهش حاضر جهت دستیابی به فهم تجربۀ زیستۀ احساسات دینی در سازگاری ...
بیشتر
احساسات یکی از ابعاد مهم زیست دینی و اجتماعی است که نقش ارزندهای در فعالیتها و سازندگی جهان زندگی افراد و خانوادهها دارد. احساسات دینی در زمان بیماریها نظیر همهگیری کرونا با ایجاد نگرش مثبت در فرد موجب کنار آمدن بهتر افراد و خانوادهها در شرایط سخت میشود. پژوهش حاضر جهت دستیابی به فهم تجربۀ زیستۀ احساسات دینی در سازگاری خانوادهها با بحران اپیدمی کرونا در بافت استان سیستان و بلوچستان با رویکرد کیفی و روششناسی پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفت. در این پژوهش 40 نفر از اعضای زن و مرد خانوادهها، با شیوۀ نمونهگیری هدفمند مورد مصاحبۀ عمیق قرار گرفتند. معیار تعیین حجم نمونه بر اساس رسیدن به نقطۀ اشباع نظری تعیین شد. اطلاعات با روش تحلیل کولایزی[1] در 2 مضمون اصلی و 8 مضمون فرعی و 45 مضمون اولیه طبقهبندی شد. مضمون اصلی تعالی احساسی خانواده با تمسک به سرچشمۀ الهی از پنج مضمون فرعی تسهیل زندگی خانوادگی با قدرت ایمان الهی در شرایط کرونا، پناه الهی و زدودن ترس از مرگ در شرایط کرونا، خانوادۀ دینمدار و بهبود روحیۀ خانوادگی، احساسات مثبت دینی در خانواده، و امداد الهی در گذار خانواده از خطرات کرونا، تشکیل شده است. همچنین مضمون اصلی تجدید تنظیم احساس دینی در مقابله با کرونای چالشزا از مضامین فرعی بحرانزدایی با تقویت احساس تعلق دینی در خانواده، بازاندیشی مثبت و تداوم کنشهای دینی خانوادگی مطابق با شرایط کرونا، و احساس منفی ناشی از تقلیل دین، استخراج شده است. مضمون نهایی تحقیق نشانگر آن است برساخت ابعاد تعالی احساس دینی، الگوی تنظیم احساس دینی، پیوند احساسی با سرچشمۀ الهی، و به طور کلی احساسات دینی، از دلایل سازگاری خانوادههای منطقۀ سیستان و بلوچستان در جریان افت و خیزهای کرونا است. .[1] Colaizzi (Paul Francis Colaizzi 1938—2010)
رضا اسماعیلی؛ زینب قدربندفردشیرازی
چکیده
شیوع ویروس ناشناختۀ کووید19 بسیار سریع به پاندمیک تبدیل شد و فراتر از جسم آدمی، زندگی جمعی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را به چالش کشید و به مهمترین مسئلۀ پزشکی ـ اجتماعی مبدل گشت. با توجه به نوظهوری ویروس، پژوهشهای اندکی در این زمینه انجام شده است. پزشکان گروه اصلیِ در معرض خطر را سالمندان معرفی کردهاند، و شناخت ...
بیشتر
شیوع ویروس ناشناختۀ کووید19 بسیار سریع به پاندمیک تبدیل شد و فراتر از جسم آدمی، زندگی جمعی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را به چالش کشید و به مهمترین مسئلۀ پزشکی ـ اجتماعی مبدل گشت. با توجه به نوظهوری ویروس، پژوهشهای اندکی در این زمینه انجام شده است. پزشکان گروه اصلیِ در معرض خطر را سالمندان معرفی کردهاند، و شناخت تجربۀ آنان از کرونا بسیار اهمیت دارد. پژوهش حاضر برای توصیف تجربۀ سالمندان شیرازی، از روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی استفاده کرده، و بر اساس طرح عملی کلایزی انجام شده است، 15 نفر مشارکتکننده را با نمونهگیری هدفمند انتخاب کرده و تحت مصاحبۀ عمیق نیمهساختاریافته قرار داده است.مقولات اصلی شناسایی شده از تجربۀ زیستۀ توصیفشده توسط سالمندان عبارتند از : تغییر جریان عادی زندگی؛ آشفتگی روحی؛ آشفتگی خانوادگی؛ لذت و فرصت؛ استیگما؛ بازتعریف مفاهیم؛ تقدیرگرایی؛ تدبیرگرایی؛ تقدیرگرایی همراه با تدبیرگرایی؛ تابآوری.
ندا رضو ی زاده؛ سمیه ورشوی
چکیده
با شیوع کووید-19 در اواخر سال 1398، برای جلوگیری از شیوع بیماری، اماکن مقدس و مناسک جمعی در اکثر نقاط دنیا، و نیز ایران، برای مدتی نامعلوم تعطیل شد. از جمله مقاصد زیارتی همچون مشهد که از محبوبترین زیارتگاههای ایرانیان بودند دسترسناپذیر شدند. این وضعیت تجربهای را برای زائران ایرانی ایجاد کرد که پیشتر در حافظۀ جمعی و دین زیستۀ ایرانیان ...
بیشتر
با شیوع کووید-19 در اواخر سال 1398، برای جلوگیری از شیوع بیماری، اماکن مقدس و مناسک جمعی در اکثر نقاط دنیا، و نیز ایران، برای مدتی نامعلوم تعطیل شد. از جمله مقاصد زیارتی همچون مشهد که از محبوبترین زیارتگاههای ایرانیان بودند دسترسناپذیر شدند. این وضعیت تجربهای را برای زائران ایرانی ایجاد کرد که پیشتر در حافظۀ جمعی و دین زیستۀ ایرانیان معاصر بیسابقه بود. این شرایط، مرزهای امر قدسی و عرفی، و محدودۀ عاملیت امر قدسی و عرفی را بهشدت مسئلهمند کرد. با توجه به اینکه چنین رخداد و تجربهای در مطالعات جامعهشناسی دین در ایران تا کنون مورد بررسی قرار نگرفته، در پژوهش حاضر، ضمن تحلیل 14 مصاحبۀ نیمهساختیافته، تجربۀ زائران مستمر از امر قدسیِ تجسدیافته در مکان مقدس در زمانی واکاوی شد که مکان مقدس به دلیل شیوع بلای طبیعی تهدیدکنندۀ بقا به مدت نامعلومی رسماً از دسترس خارج شده بود. در این پژوهش سه موضع متفاوت در برابر تعطیلی حرم در بین مشارکتکنندگان شناسایی شد: موافقان، مخالفان، و مخالفان محافظهکار. بررسی تجربۀ عاطفی مشارکتکنندگان حاکی است آنها عواطف متناقضی را تجربه کردند. در بررسی مواجهۀ شناختی مشارکتکنندگانمشخص شدموافقان تعطیلی حرم در برخورد با ناهماهنگی شناختی و تهدید هویت دیندارانهشان راهبردهایی را اتخاذ کردند که عمدتاً بر بازتعریف، بازتفسیر، گزینش، و برجستهسازی بعضی خوانشهای الهیاتی و فقهی در مقابل برخی دیگر از خوانشها و فهمها بود به طوری که بتوانند چالشهای فوق برای دینداریشان را حل و فصل و تعدیل کنند. اقلیت مخالفان، با تفسیری تقدیرگرایانه، حکومت و موافقان تعطیلی را به اصیل و صادق نبودن در ارادت به امام و محافظهکاری / مصلحتاندیشی سیاسی متهم میکردند. معدود مخالفان محافظهکار نیز به دلیل اهمیت و جهۀ جهانی و سیاسی حکومت شیعی، به رغم نارضایتی، این مصلحتاندیشی را درک میکردند. در نهایت، مواجهۀ عملی زائران با این ممنوعیت توصیف شده است.