سجاد بهمنی؛ معصومه باقری؛ مژگان پیرک
چکیده
از زمان گسترش ویروس کرونا در سطح جهان بهتبع سایر بخشهای مختلف، نظام آموزش و پرورش و امر تحصیل نیز با چالش و مشکلات بسیاری مواجه شده، بهطوری که امروزه آموزش برخط جایگزین آموزش حضوری در سایر مدارس و مؤسسات آموزشی و علمی شده است. در استان لرستان نیز همچون سایر مناطق شهری و روستایی ایران، امر آموزش در بستر شبکۀ شاد در حال تداوم است. ...
بیشتر
از زمان گسترش ویروس کرونا در سطح جهان بهتبع سایر بخشهای مختلف، نظام آموزش و پرورش و امر تحصیل نیز با چالش و مشکلات بسیاری مواجه شده، بهطوری که امروزه آموزش برخط جایگزین آموزش حضوری در سایر مدارس و مؤسسات آموزشی و علمی شده است. در استان لرستان نیز همچون سایر مناطق شهری و روستایی ایران، امر آموزش در بستر شبکۀ شاد در حال تداوم است. در جهت مداقه در تجارب ذینفعان تعلیم و تربیت مجازی، این پژوهش بهدنبال فهم تجارب معلمها و دانشآموزان دربارۀ آموزش مجازی در شبکۀ شاد است.
روش مورد استفاده در این پژوهش، نظریۀ دادهبنیاد است. دادههای این پژوهش از طریق مصاحبۀ عمیق و شیوۀ نمونهگیری هدفمند ـ نظری با 22 نفر از ذینفعان مرتبط با این پدیده گردآوری و جهت تحلیل دادهها از پنج شیوۀ کدگذاری باز و تشخیص مفاهیم، توسعۀ مفاهیم در جهت ابعاد و ویژگیها، تحلیل دادهها برای زمینه، وارد کردن فرایند به تحلیل و یکپارچهسازی مقولات استفاده شد. بعد از کدگذاری، دوازده مقولۀ اصلی از دادهها پدیدار شد که هریک از مقولهها بهصورت کامل با استناد به متن مصاحبهها مورد تحلیل قرار گرفتهاند. پاردایم ظهوریافته شامل سه بُعد شرایط، کنش ـ تعاملها و پیامدهاست که در بُعد شرایط شامل تعطیلی مدارس بهدلیل گسترش ویروس، اجباری شدن آموزش برخط، غفلت از روش تدریس برخط در برنامۀ درسی تربیت معلم، چالش فرهنگیان برای ضبط صدا و تصویر در خانه، شکاف دانش والدین و محتوای کتب دانشآموزان و در بُعد کنش ـ تعامل شامل چالش خانواده در تأمین تجهیزات مجازی، چالش تأمین هزینۀ بستههای اینترنت، گریز مستمر دانشآموزان از شبکۀ شاد به سایر شبکههای اجتماعی و در بُعد پیامدها شامل یادگیری پایین، تغییر کیفیت تعامل دانشآموز و معلم در کلاس برخط شکل گرفتهاند.
مجتبی حمایت خواه؛ حسن صفرزاده
چکیده
بیماری ایدز امروزه مسئلهای بهداشتی ـ اجتماعی است که در اذهان عمومی بهدلیل انتقال منحصربهفردش، بهصورت پدیدهای منفی و کجروانه برساخت میشود که از این حیث پیامدهای اجتماعی و روانی بس گرانی بر افراد مبتلا به این بیماری تحمیل میشود. . لذا این نوشتار با هدف مطالعۀ تجارب افراد مبتلا به ایدز از انگ اجتماعی، در شهر جهرم انجام ...
بیشتر
بیماری ایدز امروزه مسئلهای بهداشتی ـ اجتماعی است که در اذهان عمومی بهدلیل انتقال منحصربهفردش، بهصورت پدیدهای منفی و کجروانه برساخت میشود که از این حیث پیامدهای اجتماعی و روانی بس گرانی بر افراد مبتلا به این بیماری تحمیل میشود. . لذا این نوشتار با هدف مطالعۀ تجارب افراد مبتلا به ایدز از انگ اجتماعی، در شهر جهرم انجام شده است. پژوهش حاضر با رویکردی کیفی به روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شده است. دادهها از طریق مصاحبۀ عمیق و نیمهساختاریافته و یادداشتها در عرصۀ جمعآوری و به روش دیکلمن و همکاران تجزیه و تحلیل شد. جامعۀ پژوهش شامل همۀ افراد مبتلا یه ایدز در شهرستان جهرم بودند که تعداد 21 نفر به روش نمونهگیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. با تحلیل محتوای مصاحبههای انجامشده، سه مفهوم ترس از افشا شدن، پیشداوری و قضاوت نادرست و تبعیض بهعنوان مضمونهای اصلی انگ اجتماعی استخراج شدند. مطالعۀ حاضر نشان داد که مهمترین مشکل افراد مبتلا به ایدز، انگ اجتماعی و نگاههای غضبآمیز افراد جامعه است. این مسئله غالباً بهدلیل فقدان یا کمبود آگاهی عمومی برجستهتر میشود. فرد مبتلا به ایدز همواره موردقضاوت و پیشداوریهای اطرافیان خود قرار میگیرد و این امر بر روی تعامل اجتماعی بیمار و سبک زندگی وی تأثیر میگذارد. ازاینرو، با افزایش آگاهی عمومی درمورد این بیماری و نحوۀ انتقال آن و همچنین ارائۀ خدمات مشاورهای مناسب به افراد مبتلا در جهت سازگاری با آن و بهبود کیفیت زندگی، میتوان حیات این بیماران را با امید و رضایت بیشتری مواجه ساخت.
محمد امین زندی؛ فرشته طوسی
چکیده
تأمل در جنبش دانشجویی، بیانگر تحولات مختلف است؛ تحولاتی که اثرگذاری متفاوتی را در سطح جامعه درپی داشته است. اما هر چقدر که مطالعۀ عمیقتری در رابطه با جنبش دانشجویی انجام شود، بیشتر به این نکته پی میبریم که سازوکارها و روابط قدرت در بین زنان و مردان در این جنبش باهم متفاوت بوده است. بهگونهای که بهنظر میرسد زنان در ...
بیشتر
تأمل در جنبش دانشجویی، بیانگر تحولات مختلف است؛ تحولاتی که اثرگذاری متفاوتی را در سطح جامعه درپی داشته است. اما هر چقدر که مطالعۀ عمیقتری در رابطه با جنبش دانشجویی انجام شود، بیشتر به این نکته پی میبریم که سازوکارها و روابط قدرت در بین زنان و مردان در این جنبش باهم متفاوت بوده است. بهگونهای که بهنظر میرسد زنان در این میدان، بهصورت استثنائاتی حضور داشتهاند. در این پژوهش با هفده نفر از زنان فعال در انجمنهای اسلامی دانشگاههای تهران بین سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶، مصاحبۀ عمیق انجام شده و با استفاده از روش پدیدارشناسی، فرایند طرد و حذف زنان، مورد واکاوی قرار گرفته است. درنهایت نیز این فرایندها به سه بخش برونجنبشی، درونجنبشی و کنشگر تقسیم و ذیل هر کدام هم زیرشاخههای متفاوتی بیان شده است. در بخش برونجنبشی، باور و اعتقادات عمومی و خانواده در کنار ساختارهای تثبیتکنندۀ نابرابری، بهعنوان مانعی برای فعالیت زنان بیان میشوند. در بخش درونجنبشی، مقاومت در برابر تغییر جایگاه مردانه و استفادۀ ابزاری از زنان نقشی مهم در حذف و یا کمرنگ شدن آنها در جنبش دانشجویی دارد. در بخش کنشگر نیز، فقدان خود، نقش بسیار مهمی در حذف زنان در جنبش دانشجویی را برعهده دارد.
نگین نظری؛ محمد فرهادی
چکیده
مسئلۀ اصلی این مکتوب تبیین نقش دولت در حاشیهنشینشدگی در شهر کرمانشاه است. از این منظر استدلال میکند دولت در ایران از طریق دسترسی به رانت و توزیع آن به حاشیهنشینشدگی برخی گروهها دامن میزند که حاشیهسازی برخی مناطق شهری تنها یکی از بخشهای رؤیتپذیر آن است. روش این پژوهش انتقادی است و دلالتهای پنهان دادههای موجود را ...
بیشتر
مسئلۀ اصلی این مکتوب تبیین نقش دولت در حاشیهنشینشدگی در شهر کرمانشاه است. از این منظر استدلال میکند دولت در ایران از طریق دسترسی به رانت و توزیع آن به حاشیهنشینشدگی برخی گروهها دامن میزند که حاشیهسازی برخی مناطق شهری تنها یکی از بخشهای رؤیتپذیر آن است. روش این پژوهش انتقادی است و دلالتهای پنهان دادههای موجود را در پرتو نظریۀ اقتصاد سیاسی آشکار میکند. این روش به نوع داده حساس نیست و از انواع دادههای موجود، اسناد و منابع بهره میگیرد. پژوهش به این نتیجه رسیده که حاشیهنشینشدگی در کرمانشاه از آغاز شکلگیری دولت مدرن در ایران تحت تأثیر مداخلات دولت از رهگذر برنامههای اقتصادی و اجتماعی پدید آمده و گسترش یافته است. برنامههای دولتهای بعدی نیز برای حل معضل به بنیاد این پدیده اصابت نکرده است. تعبیر حاشیهنشینشدگی به مثابۀ پدیدهای معلول اقتصاد سیاسی کلان و تحلیل مکانیسمهای متنوع آن، پیشنهاد این مقاله برای بازاندیشی این معضل اقتصادی و اجتماعی است.
خدیجه کشاورز
چکیده
ذهنیت دانشجویان دانشگاههای تهران نسبتبه مناسبات میان جنسیتی در خانواده و تصورات و انتظارات آنان از خانوادۀ مطلوب خود موضوع این تحقیق است. رویکرد روششناختی پژوهش حاضر، رویکردی کیفی است. از میان دانشجویان سه دانشگاه تهران، امیرکبیر و الزهرا با 32 دانشجوی دختر و پسر در خرداد و تیر 1399 مصاحبۀ نیمهساختاریافته انجام شد. دادههای ...
بیشتر
ذهنیت دانشجویان دانشگاههای تهران نسبتبه مناسبات میان جنسیتی در خانواده و تصورات و انتظارات آنان از خانوادۀ مطلوب خود موضوع این تحقیق است. رویکرد روششناختی پژوهش حاضر، رویکردی کیفی است. از میان دانشجویان سه دانشگاه تهران، امیرکبیر و الزهرا با 32 دانشجوی دختر و پسر در خرداد و تیر 1399 مصاحبۀ نیمهساختاریافته انجام شد. دادههای بهدستآمده با روش تحلیل تماتیک بررسی شدند. یافتههای پژوهش در سه محور انتظارات از زندگی مشترک، هرم قدرت در خانواده و تقسیم جنسی کار خانگی نشان میدهند که دختران و اغلب پسران مشارکتکننده در پژوهش به خانواده نگاهی مثبت دارند و آن را مأمن آرامشبخشی میخواهند که فرصتهای رشد و بالندگی را برای اعضایش فراهم کند. بخش مهمی از مشارکتکنندگان به خانوادۀ پدرسالار نقد دارند و برای خود خانوادۀ برابرتر مطالبه میکنند. رابطۀ فرادست ـ فرودست مردانه ـ زنانه در جنبههای مهمی از زندگی برای بخش مهمی از مشارکتکنندگان مورد تردید واقع شده است، گرچه این گرایش همچنان در میان بخشی از مشارکتکنندگان وجود دارد. درنهایت میتوان دال مرکزی یافتههای تحقیق را ابهام هنجاری در نگرش دانشجویان نسبتبه خانواده دانست. آنها الگوی خانوادۀ پدرسالار را نقد میکنند، اما در شناخت و پذیرش الزامات خانوادۀ مدنی با ابهام روبهرو هستند. این ابهام مختص دانشجویان نیست و بخشی از تغییرات بزرگتر در مناسبات جنسیتی و الگوی خانواده در ایران امروز است.
مرضیه شهریاری؛ عبدالرضا نواح
چکیده
بررسی اپیدمیهای جدید نیازمند نوعی تفسیر برساختی و تبارشناسانه جهت تجزیه و تحلیل زمینۀ بروز آن است. هدف پژوهش حاضر، فهم تجربۀ زیستۀ کنشگران از موانع و منافع درکشده در پیشگیری از بیماری کرونا در استان خوزستان است. بدین منظور در قالب یک طرح کیفی، 24 نفر از شهروندان، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبۀ عمیق ...
بیشتر
بررسی اپیدمیهای جدید نیازمند نوعی تفسیر برساختی و تبارشناسانه جهت تجزیه و تحلیل زمینۀ بروز آن است. هدف پژوهش حاضر، فهم تجربۀ زیستۀ کنشگران از موانع و منافع درکشده در پیشگیری از بیماری کرونا در استان خوزستان است. بدین منظور در قالب یک طرح کیفی، 24 نفر از شهروندان، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبۀ عمیق نیمهساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند و درنهایت، دادههای حاصل از آنها با استفاده از روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل تجارب مشارکتکنندگان شامل هشت مضمون اصلی به ترتیب شامل نگاه اسطورهای به بیماری، مناسکگرایی، نقش کنشگران محلی، عدم تعلق اجتماعی، چارهاندیشی برای هویت ضایعشده، ضعف رسانه بهعنوان میانجی پرقدرت، عدم نظارت مسئولان، فقدان قدرت به توانمندی است. طبق یافتهها، نقش ساختار ـ عاملیت در اتخاذ رفتار پیشگیریکننده از ویروس کرونا حائز اهمیت است.