نوع مقاله : علمی

نویسنده

دانشیار گروه انسانشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران

چکیده

امروزه در ادبیات سیاسی جهان بیش از هر چیز بحث گذار از مردمسـالاری )دموکراسـی( نماینـدگی بـه
مردمسالاری مشارکتی مطرح اسـت. دلیـل ایـن امـر آن اسـت کـه بـا رشـد جوامـع انسـانی، گسـترش
شهرنشینی و بالارفتن فرهنگ عمومی و پیچیدهتر شـدن روزافـزون سـازوکارها و روابـط انسـانی، افکـار
عمومی و اقشار گوناگون اجتماعی کمتر به سیاست و سیاستمداری به صورت حرفـهای اشـتغال دارنـد و
برعکس بیشتر تمایل دارند سرعت چرخههای سیاسی و امکـان مشـارکت مسـتقیم خـود را در مـدیریت
زندگی و سامان دادن به وضعیت عمومی و زندگی روزمـره خـویش افـزایش دهنـد. شـروع ایـن فرآینـد
سالهاست نه فقط در کشورهای توسعهیافته بلکـه در کشـورهای در حـال توسـعه از خـلال گسـترش و
تعمیق فعالیتهای سازمانهای غیر دولتی در همه زمینهها، به وجـود آمـدن سـازمانهـای غیـر دولتـی
منطقهای و بینالمللی و تأثیرگذار شدن هرچه بیشتر آنها در سیاستگذاریهای ملـی و جهـانی مشـهود
است. در این چشمانداز شهر و شهروندی نقشی اساسی دارند. این مقاله تلاش مـیکنـد سـازوکارهایی را
که میتوان برای این گذار از دولت و سیاست مبتنی بـر مـردمسـالاری نماینـدگی )تفـویض اختیـار بـه
سیاستمداران حرفهای( به مردمسالاری مشارکتی )مستقیم( در نظر گرفت بررسی نماید. تأکید ما بـر آن
است که چگونه و با استفاده از کدام منابع میتـوان و بایـد از طریـق تقویـت اخـلاق شـهروندی و تفکـر
شهروندی به این هدف نایل آمد. در واقع استدلال مقاله آن است کـه شـهروندی نـوعی تمـرین در ابعـاد
کوچک برای رسیدن به آن نوع از مردمسالاری است و بهخصـوص بـا اسـتفاده از امکانـات دیـد فناورانـه
)جامعه شبکهای( و بهکارگیری درست و مناسب تقسیمات شهری )بـه ویـژه زنـدگی محلـهای و تقسـیم
شهر به خردهپهنههای قابل مدیریت مستقیم( میتوان به سوی این اشـکال جدیـد حرکـت کـرد تـا هـم
الگویی برای گذار به واحدهای بزرگتر ارائه شود و هم به صورتی موازی مردمسـالاری نماینـدگی را نیـز
که هنوز برای تحکیم فرآیندهای ملتسازی و دولتسازی در کشوری همچون کشور مـا ضـروری اسـت،
تقویت گردد

کلیدواژه‌ها