نوع مقاله : علمی
نویسندگان
1 استاد گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد
2 استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد
3 دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد
4 دانشجوی دکتری جامعه شناسی اقتصادی و توسعه دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
بر اساس چهارچوب مفهومی مقاله، پسانداز، در اکثر حالتها، خودداری از مصرف در زمـان حـال اسـت. پـس مطالعـۀ
مصرف و تغییرات آن برای بررسی امر پس انداز، مدخلیت تام دارد. بنـابراین، پـس از چنـدین مرحلـه مصـاحبۀ عمیـق و
گسترده با افراد مصاحبه شونده دربارة شیوههای مصرف و پسانداز و دلایـل و شـیوه هـای تصـمیم گیـریشـان و رفـت و
برگشتهای متعدد میان مشاهدات و تحلیلهای نظری و به تبع آن، ایجاد تغییرات در شیوههای مشاهدة واقعیت و بعـد
از آن، حصول اطمینان از رسیدن به حد اشباع، به مرحلۀ تحلیل نهایی و نگارش رسیدیم. مشاهدات شیوهمند، حـاکی از
این بودند که مصاحبه شوندگان معمولاً دو تا چهار "خواستۀ نداشته" دارند که مهمترین آنها، خواستهای بـوده کـه رفـع
آن بیشترین حد از "رضامندی و تثبیت و آرامش" را برای مصرفکننده به همراه داشته است. این خواسته ها، با توجه بـه
نظام ترجیحات مصرفی اشخاص، اولینها محسوب میشوند. به این معنی که گام اول در پلکان "نظام ترجیحـات" آنهـا
محسوب میشود. اگر درآمد شخص افزایش یابد، بیش از نیم آن را در گام اول پس انداز مـیکننـد و وقتـی بخواهنـد بـه
مصرف اختصاص دهند، یکی از شکلهای اصلی آن، "افزایش کیفیتهای ناپیدا"ست. همچنین اگر درآمدهای شخص بـا
کاهش روبه رو شود، دفاع از استانداردهای سبک مصرف، عکسالعمل رایج در بین مصاحبه شـوندگان بـوده اسـت. انگیـزة
مصاحبه شوندگان برای پس انداز کردن، ایجاد احساس توانایی و تأمین خواستهها بوده است. آنهـا ایـن کـار را از طریـق
ایجاد تعهد درونی و الزام بیرونی و دور از دسترس نگه داشتن پول انجام میدهند. الگوی تصمیم گیری غالب برای شـیوة
پس اندازکردن، الگوی "حذف از طریق جنبه ها" بوده اسـت و در ایـن میـان، اولویـت را بـه ویژگـیهـای تناسـب و نفـع
میدهند.
کلیدواژهها