نوع مقاله : علمی
نویسندگان
1 استادیار پژوهش گروه پژوهشی علوم اجتماعی پژوهشکدۀ گردشگری جهاد دانشگاهی
2 مربی پژوهش گروه پژوهشی علوم اجتماعی پژوهشکدۀ گردشگری جهاد دانشگاهی
3 پژوهشگر گروه پژوهشی علوم اجتماعی پژوهشکدۀ گردشگری جهاد دانشگاهی
چکیده
شهر مشهد مهمترین قطب زیارتی و کانون عمدۀ گردشگری مذهبی و زیارت در ایران است و بهویژه نزد شیعیان جهان نیز موقعیت ممتازی دارد و فضای کنش زیارتی سالانه میلیونها زائر است. با عنایت به جایگاه سفرهای دینی و معنوی در گردشگری جهانی، کیفیت و شرایط مقاصد زیارتی میتواند نقش مهمی در تعمیق و بهبود کیفیت کنش زیارت داشته باشد و شرایط مناسبی برای تجربۀ معنوی زائر فراهم آورد. این نوشتار با عنایت به وجوه متعدد مقصد زیارتی، ابعاد فرهنگی و اجتماعی پایداری شهر زیارتی را واکاویده است.
رویکرد این مطالعه آن است که جامعۀ میزبان یا مجاوران، هم در بعد سختافزاری و هم در بعد نرمافزاری، لازم است جهت ارتقای کنش زیارتی زائران و گردشگران مذهبی تمهیداتی بیندیشند. هشت مؤلّفه و چهلودو شاخص در ذیل ابعاد اجتماعی، فرهنگی و گردشگری مذهبی پایدار استنباط شد و در فرآیند تحلیل عاملی تأییدی به حک و اصلاح رسید. شاخصهای مذکور در فرآیند مقایسۀ سلسلهمراتبی بهشیوۀ فازی رتبهبندی شد و وزن تأثیر بعد اجتماعی – فرهنگی مؤلفهها و شاخصهای آن در تقویت پایداری زیارت تعیین گردید. نتایج پیمایش سلسلهمراتبی نشان داد که از بین هشت مؤلّفۀ تأییدشده در نمایۀ شاخصهای اجتماعی - فرهنگی شهر زیارتی مطلوب که شامل امنیت، ایمنی، آموزش، فرهنگ میزبانی، هویت دینی، فضاهای مذهبی، فضاهای فرهنگی و تفریحی و سرمایۀ فرهنگی در شهر مشهد است، سه مؤلّفۀ امنیت شهری، ایمنی و آموزش به قدری اولویت دارند که سایر مؤلفهها را موقتاً بیتأثیر میکنند.
کلیدواژهها
مقدمه
گردشگری و گذران اوقات فراغت به شیوههای جدید، پدیدهای پیامدی و همزمان جزء جداییناپذیر جامعۀ صنعتی و حلقهای مهم در بازتولید آن است (مؤمنی و دیگران، 1386)، اما زیارت و گردشگری مذهبی که ریشه در باورها و اعتقادات دینی دارد، به مفهوم تخصصی خود فراتر از وابستگی به زمان و اوقات فراغت، عامل مهم جغرافیای انسانی در شکلگیری مسافرت، ایجاد تمرکز و چشمانداز فرهنگی است. امروزه گردشگری مذهبی با همۀ اجزا و گونههای مختلف خود، به سبب ویژگیهای ساختاری و کارکردی خاصی که دارد، توانسته خود را در متن گردشگری جهانی جای دهد، به طوری که حوزۀ نفوذ آن سراسر جهان را فرا گرفته (سانتوس،[1] 2004؛ نولان، 1989) و 26 درصد از کل جریانهای گردشگری جهان را به خود اختصاص داده است.
خراسان رضوی و به طور خاص شهر مشهد از مراکز مهم گردشگری مذهبی و زیارت در جهان اسلام است. بارگاه حضرت امام رضا (ع) پرجاذبهترین مکان مذهبی در ایران است و کلانشهر مشهد کانون عمدۀ گردشگری مذهبی و سالانه پذیرای دههاهزار زائر و گردشگر داخلی و خارجی است. در سالهای اخیر تعداد زائران خارجی ورودی به استان حدود 280 هزار نفر بوده که سهمی حدود 17 درصد از کل گردشگران خارجی کشور را به خود اختصاص داده است (بی نا، 1389). تعداد زائران خارجی ورودی به صورت تور به استان حدود 7 هزار نفر بوده که در مقایسه با کل کشور سهمی معادل 27 درصد را به خود اختصاص داده است. این موقعیت ممتاز، توجه به مدیریت و ساماندهی شهر مشهد در زمینههای گوناگون اقتصادی، زیستمحیطی و فرهنگی – اجتماعی را به صورت ضرورت در مسیر توسعۀ شهر مشهد بهعنوان کانون عمدۀ سفر زیارتی در کشور و نیز تعمیق و بهبود کیفیت کنش زیارت تبدیل کرده است. طرح مفهوم پایتخت معنوی ایران نیز مؤید توجه به موقعیت و اهمیت این شهر در کشور و به تبع آن در جهان از سوی مدیران و برنامهریزان ارشد کشور است؛ به طوری که در اسناد فرادستی و چشمانداز مشهد 1404 نیز افزایش دوبرابری زائران پیشبینی شده است.
طرح مسئله
فضای جهانی متأثر از پیامدهای تحولات تکنولوژیک است و سفر نیز مانند بسیاری از عرصههای دیگر، زندگی فرد را تغییر داده و این امر باعث شده از سفر به نام صنعت گردشگری یاد شود. واژۀ «توریسم» از دو بخش ترکیب یافته است: تور به معنای سفر، گشت، مسافرت، سیاحت، و ایسم پسوندی است که اشاره به مکتب یا اندیشهای فلسفی، مذهبی، سیاسی، ادبی و غیره دارد. بنابراین «توریسم» یعنی مکتبی که پایۀ فکری آن سیاحت و گردشگری است (آکسفورد، 1989 به نقل از پاپلی یزدی و سقایی، 1385: 7). ریشۀ یونانی این واژه «تورینست» است که از یونان به اسپانیا، سپس به فرانسه و از آنجا به انگلیس وارد شده است. در قرن 14 میلادی کلمۀ tour به معنای نوبت یا دورۀ خدمت، در قرن 15 به معنای حرکت دورانی و در قرن 17 به معنای مسافرتکردن به اطراف بهکار رفت و در قرن 18 و 19 کلمات توریسم و توریست از آن ساخته شد (کاظمی، 1386: 15). بورکارت و مدلیک گردشگری را سفری موقتی و کوتاه معرفی میکنند که در آن گردشگر برای سیر و سیاحت به منطقهای خارج از محل سکونت و کار خود میرود (همان).
متخصصان صنعت گردشگری پیشتر برای این بخش طبقهبندیهای مختلفی قائل شدند و از جمله گردشگری دینی بهمنزلۀ نوع خاصی از گردشگری تعریف شد. بر این اساس، گردشگران دینی کسانی هستند که از مکانهای مقدس به منظور زیارت دیدار میکنند. سالانه میلیونها نفر با اهداف دینی به مکانهای مقدس قدیمی و مدرن در نقاط مختلف جهان سفر میکنند. این فضاها از اعتبار و ارزش و تقدس بیشتری برخوردارند و حضور در آنها باعث میشود که انسان راحتتر بتواند با منبع مقدس رابطه برقرار کند. زائران و بازدیدکنندگان بسیاری برای تجربههای معنوی و روحانی از سرزمینهای دور و نزدیک به مکانهای مقدس میروند (استیونز، 1988). آنها در این مکانها به دنبال تحولی هستند که در عبادتگاههای نزدیک و معمولی محل زندگیشان قابل تجربه نیست، در واقع همین انگیزه برای بهرهگیری از فضا و مکانی مقدس عامل اصلی سفرهای مذهبی است.
وجود بارگاه رضوی در مشهد این شهر را به یکی از مهمترین مقاصد زیارتی ملی و بینالمللی شیعیان مبدّل کرده است. توسعۀ زیارت در این مکان تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله شرایط اجتماعی و فرهنگی این شهر قرار میگیرد. لذا شناخت وضعیت موجود شهر مشهد از این منظر میتواند در طراحی سیاستها و برنامههای درازمدت، میانمدت و کوتاهمدت شهر مشهد با هدف تعمیق تجربۀ زیارتی زائران حرم رضوی مؤثر باشد. از دیگر سو و از دیدگاه مدیریت مقصد، تحقّق و توسعۀ گردشگری به طور عام و گردشگری مذهبی و زیارت به طور اخص مستلزم تمهید شرایط و بستری است که تحقق اهداف گردشگری به طور کلی و تحقق تجربۀ زیارت مطلوب به صورت ویژه را ممکن میسازد.
بر این بنیان، رویکرد نوشتار حاضر، فارغ از معناکاوی انگیزههای سفر زائران و گردشگران، واکاوی الزامات و مقتضیات اجتماعی - فرهنگی کنش زیارتی و گردشگری دینی (تمایزات مفهومی این دو در ادامه مورد بحث قرار خواهد گرفت) بهعنوان یکی از جلوههای کمتر عینی اما تأثیرگذار در مقصد زیارتی پایدار است. مقاصد گردشگری در معنای عام لازم است که ضمن توجه به عناصر پایداری مقصد در ارتقای تجربۀ زیارت نیز مؤثر باشند. توسعۀ گردشگری پایدار نیازمند مدیریت در جهت افزایش فرصتها و امکانات برای آینده است که به مدیریت منابع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جهت انسجام اجتماعی و فرهنگی نیاز دارد. با توجه به آنکه کارکرد عمدۀ شهر زیارتی ارائۀ خدمات و تأمین فرصتهای لازم برای تجربۀ زیارت زائران و گردشگران مذهبی است، سؤالات اصلی این مطالعه از این قرار است: ابعاد اجتماعیـ فرهنگی شهر زیارتی اسلامی پایدار که تقویتکنندۀ کنش زیارتی است کدام است؟ وضع موجود شهر مشهد از منظر شرایط و مقتضیات مذکور چیست؟ اولویتبندی مؤلفهها و شاخصهای کنش زیارتی چیست؟
چهارچوب مفهومی و نظری
از آنجا که موضوع نوشتار حاضر تعیین مؤلفههای شهر زیارتی اسلامی پایدار بهعنوان فضای کنش زیارتی است، لازم است برای روشنشدن پایههای نظری، مفاهیم نظری مرتبط با آن تعریف و تدقیق شود.
گردشگری مذهبی و زیارت
ابتدا لازم است به این سؤال پاسخ داده شود که آیا گردشگران مذهبی و زائران که کنشگران عمدۀ شهر زیارتی محسوب میشوند بهلحاظ نظری یک گروه هستند یا در دو گروه متمایز قرار میگیرند. گردشگری مذهبی فعالیتی است که افراد گردشگر طی آن از اماکن مقدس مذهبی، نظیر زیارتگاهها، مقبرهها، مزار پیامبران یا افراد منسوب به آنها، امامزادهها و... بازدید میکنند و نیز در ادیان مختلف الگوهای متفاوتی دارد. ولی هدف همۀ آنها رسیدن به آرامش روحی و معنوی است. زیارت، بهعنوان هدف اصلی در گردشگری مذهبی، در لغت به معنای قصدکردن و ملاقاتکردن و در اصطلاح به معنای ملاقات با اشخاص خاص یا اماکن خاص است که از نظر زیارتکننده احترام و برتری ویژهای دارند.
در واقع، زائر و گردشگر بازیگران اصلی حوزۀ دین و گردشگری محسوب میشوند. در بخش اعظم تحقیقات انجامگرفته، زائر و گردشگر از دو دیدگاه متمایز بررسی شدهاند (کوهن، 1998)؛ دیدگاه اول، که طرفداران بیشتری نیز دارد، بر این باور است که زائر و گردشگر اگرچه یکی و همسان نیستند، تفاوت چندانی نیز با هم ندارند (گرابورن، 1983؛ دیگاکوساک، 2002؛ فلیشر، 2000؛ کالینزکرینر، 2000؛ اسمیت، 1992؛ کوهن، 1979؛ گوپتا، 1999؛ ترنر، 1987؛ کیگان، 1991؛ مککانل، 1976). از دیدگاه گردشگری، زائر و گردشگر بهلحاظ ساختاری و مکانی یکی هستند یا از عناصر یکدیگر تشکیل شدهاند. انگیزهها و فعالیتهای مسافران در تعیین نقش آنان بهعنوان گردشگر تأثیر چندانی ندارد (گرابورن، 1983). حتی برخی محققان معتقدند که گردشگری فعالیتی شبه زیارتی است که در آن مسافران با تعامل با دیگر فرهنگها به دنبال تجارب اصیل و دست اولی هستند که گویی دستیابی به آن در موطن آنها امکانپذیر نیست.
اسمیت (1992) دو مفهوم زیارت و گردشگری را طیفی درنظر میگیرد که گردشگری در یک سو و زیارت در سوی دیگر آن واقع شده است و در این پیوستار احتمال ایجاد ترکیبهای سکولار و مذهبی متعددی وجود دارد. به اعتقاد اسمیت این الگو نشاندهندۀ تمایلات و علایق متغیر مسافران است که میتوانند در برههای گردشگر و در زمانی زائر باشند، بدون آنکه خود نیز از این امر آگاه باشند.
شکل1. زنجیرۀ زیارت و گردشگری(اسمیت، 1992)
A. زائر وارسته و پارسا C. گردشگر= زائر D. گردشگر > زائر
B. گردشگر> زائر E. گردشگر سکولار
همچنین کالینز کرینر[2] در نتیجهگیری خود از تحقیقاتی که در بیتالمقدس انجام داد، زیارت و گردشگری را با توجه به انگیزهها و محرکها در قالب دو محور متقاطع نشان میدهد (شکل 2). فلیشر (2000) با استناد به نظریۀ طیف گردشگری - زیارت اسمیت، معتقد است که گردشگری دینی درست در مرکز این طیف جای میگیرد.
شکل 2. مقیاس زیارت و گردشگری (کرینر، 2009)
رویکرد دیگر بر این باور است که زائران هیچ شباهتی با گردشگران ندارند. طبق این دیدگاه، مسافرانی که انگیزهها و تعهدات عمیق معنوی و مذهبی دارند، با کسانی که به هدف لذت، آموزش، کنجکاوی، استراحت و نوعدوستی سفر میکنند، کاملاً متفاوت هستند. درمجموع، طرفداران این نظریه عمدتاً سازمانهای دینی هستند. از نظر نهادهای دینی، گردشگران افرادی هستند که صرفاً به قصد گذراندن تعطیلات مسافرت میکنند، اما هدف زائران از سفر انجام شعائر دینی است (دیسوسا، 1993). کوهن (1992) با تمایز قائل شدن بین زائران و گردشگران مینویسد: «زائر به سوی مرکز جهان خود حرکت میکند و گردشگر از مرکز جهان خود دور میشود و به سوی مکانی لذتبخش سفر میکند». این دو دسته ارزشهای متفاوتی در سر میپرورانند. زائر فردی پرهیزکار، متواضع و به فرهنگ کشور میزبان حساس است و به آن احترام میگذارد؛ در صورتی که گردشگر لذتگرا است و برای خدماتی که در کشور مقصد دریافت میکند پول خرج میکند. به واقع، عدهای که طرفدار این نظریه هستند، مفاهیم زائر و گردشگر را نه برپایۀ الگوی مسافرتی و فعالیتهای آنها، بلکه بر اساس انگیزههای سفر تعریف میکنند.
در نهایت میتوان گفت تمایز مفهومی زیارت و گردشگری مذهبی بیشتر ناظر بر تفسیر انگیزهها و نیات فردی است. در این معنا یکی از انگیزههای گردشگر مذهبی میتواند زیارت اماکن مقدس باشد و انگیزههای دیگر تفریحی، درمانی و... نیز هریک میتوانند در سفر گردشگر مذهبی جایگاهی داشته باشند. اما اگر این دو مفهوم از نگاه برنامهریزی و سیاستگذاری اجتماعی بررسی شوند، به سختی میتوان تمایز در انگیزههای سفر را مبنایی برای تمایز در برنامهریزی دانست؛ چنانچه اسمیت[3] (1992) عقیده دارد زائران و گردشگران در اصول پایهای سفر (اوقات فراغت، کسب درآمد، رعایت قوانین اجتماعی و...) و در اکثر زیرساختها با هم مشترک هستند.
مفهوم شهر و شهر پایدار
محققان علوم گوناگون، از جمله جغرافیدانان، جامعهشناسان، اقتصاددانان و جمعیتشناسان، تعاریف گوناگونی از شهر ارائه کردهاند. جغرافیدانان شهر را منظرهایی مصنوعی تشکیلشده از خیابانها، ساختمانها، دستگاهها و بناهایی میدانند که زندگی شهری را امکانپذیر میسازد. مورخان شهر را با توجه به قدمت آن تعریف میکنند و از نظر اقتصاددانان شهر به جایی اطلاق میشود که معیشت غالب ساکنان آن برپایۀ کشاورزی نباشد. جامعهشناسان ازجمله انگلس و مارکس شهر را محل تمرکز جمعیت، ابزار تولید، سرمایه، نیازها و احتیاجات و غیره دانستهاند که تقسیم کار اجتماعی در آنجا صورت میگیرد. جمعیتشناسان نیز تعداد جمعیت منطقه را ملاک شهربودن آن میدانند. اما از نظر جامعهشناسان تراکم نفوس برای زندگی شهری شرط لازم و نه شرط کافی تلقی میشود. به نظر دورکیم شهر با تراکم فیزیکی (نسبت جمعیت به مساحت) مشخص میگردد که نتیجۀ یک تراکم اخلاقی و به عبارت دیگر درجۀ مشارکت در قواعد و ارزشهای مشترک است. به نظر دورکیم تا وقتی سازمان اجتماعی پاره پاره است، شهر وجود ندارد (فیالکوف، 1383: 16).
تلقی خاصی از شهر در دو دهۀ اخیر پیش آمده که همان بازتاب جامعی از تعاملات و سازوکارهای مرتبط پیچیده بین ابعاد اجتماعی، اقتصادی، جمعیتی، منابع، محیط، علم و فناوری و آموزش است که مفهوم شهر پایدار را میرساند. پس از آنکه برنامۀ شهرهای پایدار در سال 1991 طرح گردید، تلاش وسیعی در جهت اجرای سازۀ شهرهای پایدار و تسهیل پژوهش علمی عمیق و گسترده برای پوشش مطالعات نظری و راهبردهای شهر پایدار صورت گرفت. در دومین کنفرانس سازمان ملل دربارۀ اقامتگاههای انسانی در سال 1996، این تعریف از شهر پایدار پیشنهاد شد که «شهری است که در آن دستاوردهای حاصل از پیشرفتهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تداوم مییابند. شهر پایدار دارای منبع بادوامی از منابع طبیعی است که توسعه و پیشرفت به آنها وابسته است (و از این منابع به میزانی پایدار استفاده میکند). شهر پایدار خود را بهگونهای پایدار و پردوام از خطرات محیطی که دستاوردهای توسعهای را به خطر میاندازند محافظت میکند» (و فقط امکان مخاطرۀ قابل تحمل را باز میگذارد).
کنفرانس شهر 21 که در سال 2000 در برلین برگزار شد، پیشنهاد کرد که شهر پایدار عبارت است از «بهبود کیفیت زندگی در یک شهر، از جمله عناصر زیستمحیطی، فرهنگی، سیاسی، نهادی، اجتماعی و اقتصادی، بدون اینکه بر نسلهای آتی فشاری وارد آید. تعاریف فوق حاکی از انگارهای غنی از شهر پایدار هستند که در آن ویژگیها و مؤلفههای گوناگونی از وجوه طبیعی و اجتماعی گرفته تا عوامل فیزیکی و معنوی وجود دارند. توسعۀ بیشتر شهرهای پایدار تنها از طریق بهبود اجزای غیرزندۀ زندگی شهری نیست، بلکه به جوانب اجتماعی زندگی شهری نیز که به رضایت، تجارب و ادراک مردم از کیفیت محیط زندگی آنها ارتباط دارد نیز مربوط میشود.
از مجموعه گزارشهای کنفرانسها و اجلاسهای بینالمللی در مورد توسعۀ پایدار شهری برای قرن 21، ازجمله اجلاس 2000 برلین، تعریف زیر به نظر کاملترین تعریف از توسعۀ پایدار شهری است: «ارتقای زیست شهری - در بخشهای اکولوژیک، فرهنگی، سیاسی، تأسیساتی، اجتماعی و اقتصادی- بدون اعمال هرگونه فشار بر نسلهای آینده. برای توسعۀ پایدار شهری بایستی تعادلی میان رشد جمیعت شهری و فعالیتهای اقتصادی و ظرفیت شهری برقرار شود» (سابجکتماترز[4]، 2011).
از منظر اجتماعیـ فرهنگی، شهر پایدار دارای جامعهای مبتنی بر اصول توسعۀ پایدار و دارای ویژگیهایی چون شهروندان آگاه و مشارکتکننده در برنامههای بهبود جامعه، دارابودن بخش صنعت و بازرگانی آگاه به مسئولیتهای اجتماعی در خدمترسانی به جامعه، شیوۀ زندگی سالم شهروندان درزمینۀ فعالیتهای جسمانی و فرهنگی، پشتیبانی رهبری قوی، منابع و برنامههای آموزشی مستمر است.
شهر اسلامی و شهر زیارتی
شهر اسلامی مفهومی برای معرفی شهرهایی متأثر از فرهنگ و آموزههای دینی و ارزشهای اسلامی است و به شهرهایی اطلاق میشود که در سرزمینهای دارای فرهنگ و اعتقادات نشئتگرفته از دین اسلام ایجاد شده یا رشد یافتهاند (پوراحمد و موسوی، 1389: 2). رواج تعبیر «شهر اسلامی» و اطلاق آن به شهرهای مسلمان (بهویژه «شهر اسلامی» نامیدهشدن شهرهای تاریخی ممالک اسلامی یا شهرهای مسلماننشین) با این فرض که این شهرها از نظر کالبدی جلوهگاه و تجلی خاصی از اصول و ارزشهای اسلامیاند و به این ترتیب از شهرهای سایر تمدنها و فرهنگها متمایزند، از قرن نوزدهم میلادی و بهوسیلۀ مستشرقان آغاز شد، که بعدها این تعبیر در ادبیات غرب نیز از سوی خاورشناسان تثبیت شد (نقیزاده، 1389). دین اسلام پس از گسترش در سرزمینهای مختلف، بهتدریج ماهیت کالبدی و اجتماعی شهرهای واقع در این محدوده را با تغییراتی برگرفته از ارزشهای خود مواجه ساخت که محققان اروپایی در بررسی این شهرها از آنها به شهرهای اسلامی تعبیر میکنند. اصطلاح شهر اسلامی نخست در بررسی اروپاییان دربارۀ شهرهای شمال آفریقا مورد استفاده قرار گرفت. این تحقیقات سبب شکلگیری قالبی کلی از شهر اسلامی شد که آن را به کل شهرهای قلمرو حاکمیت اسلام تعمیم میدادند. بنابراین شهر اسلامی صورتی ذهنی و مفهومی یگانه است که مبانی، ارکان، الگو و صفات آن از کلام الهی قابل دریافت و تدوین است و این صورت ادراکی با توجه به شرایط دوران و سرزمین (اعم از شرایط و امکانات اقتصادی، فنآوری، سیاسی، آداب، رسوم، سنن و...) به شرط عدم تقابل و تناقض با تعالیم و اصول و ارزشهای اسلامی، مصداق و تجلی و جلوۀ خاص خویش را دارد. به این ترتیب، هر شهری به اندازهای اسلامی است که بتواند «شهر اسلامی» را که ساختهشده و مدیریتشده توسط «انسان کامل» و محل زیست اوست متجلی و متجسد سازد. عالیترین نسخۀ شهر اسلامی، شهری است که فضای حیات طیبۀ انسان کاملی باشد که مطابق با آنچه خدایش گفته است و فطرتش به آن میخواند در زندگی دنیایی خویش مشی میکند (همان).
در مطالعات شهری، آن دسته از مراکز اجتماعی که معتقدات مذهبی، قویترین عامل جغرافیایی در ایجاد آنها به شمار میرود، شهر زیارتی[5] نامیده میشوند. این قبیل شهرها معمولاً در اطراف معابد و بقاع متبرکه به وجود میآیند و امر زیارت این اماکن متبرکه با توسعۀ حمل و نقل و تسهیل تردد، رفتهرفته رونق شهری را به وجود میآورد که نمونههای آن در مشرق زمین فراوان است. نقش زیارتگاهی این قبیل شهرها تنها با انجام مراسم مذهبی خود ساکنان شهر تبیینشدنی نیست. مگر آنکه شهر بتواند به طور مستمر یا فصلی پیروان مذاهب را به تعداد زیاد از مناطق دوردست به سوی خود جلب کند. اصولاً در اینگونه شهرها بعضی از فعالیتهای خاص اهمیت پیدا میکند که از جملۀ آنها مهمانداری و پذیرایی از زائران است که در تمام فصول جریان دارد. حوزۀ نفوذ و میدان جاذبۀ شهرهای مذهبی با یکدیگر تفاوت دارند. برای مثال، شهر مکه پیروان خود را در مقیاس جهانی میطلبد و حوزۀ نفوذ آن بر مکانها و کشورهایی که مسلماننشین هستند منطبق است یا میدان جاذبۀ شهرهایی چون نجف، کربلا، مشهد، قم و... شامل آن دسته از کشورهای مسلماننشین است که مذهب شیعه دارند.
شهر مقدس مشهد به دلیل وجود مضجع شریف رضوی (ع) مورد احترام شیعیان جهان است و لذا هم شهری مذهبی است و هم بهواسطۀ مهمترین جاذبۀ آن، که مرقد مطهر رضوی است، شهری زیارتی به شمار میرود. مطابق تعریفی که از شهر اسلامی شد، اطلاق اسلامی بودن برای شهر مشهد نیز جنبۀ پیوستاری دارد و به میزانی که این شهر بتواند تبلور، تجلی و محل زیست انسان کامل باشد، شهری اسلامی خواهد بود.
گردشگری پایدار
گردشگری پایدار را میتوان اساساً بهمثابۀ کاربست ایدۀ توسعۀ پایدار در بخش گردشگری دانست که عبارت از شکلی از توسعۀ گردشگری است که نیازهای نسل حاضر را بدون نقض توانایی نسلهای آتی برای رفع نیازهای خود مرتفع میسازد. گردشگری پایدار شکلی از گردشگری است که منابع را عاقلانه مصرف و محافظت میکند تا به این شکل دوام درازمدت آنها را تأمین کند. اساساً گردشگری پایدار به تقلیلدادن تأثیرات منفی و حداکثرسازی تأثیرات مثبت میپردازد. باتلر گردشگری پایدار را شکلی از گردشگری میداند که در ناحیه (اجتماع، محیط) «به شکلی و به میزانی توسعه یافته و حفظ شده است که برای مدتی نامحدود باقی و بادوام میماند و محیطی (انسانی و فیزیکی) را که در آن قرار گرفته تغییر نمیدهد یا از بین نمیبرد تا مانع توسعۀ موفق سایر فعالیتها و فرآیندها نگردد» (باتلر، 1993: 29).
همانطور که از تعریف بالا قابل درک است، وجوه متعددی را میتوان برای پایداری گردشگری برشمرد که به طور عام در دو دستۀ انسانی و محیطی قابل طرح و تقسیم است. مسائل و دغدغههای محیطی در زمینۀ پایداری گردشگری دارای ادبیات گستردهای است و در واقع میتوان گفت شناختهشدهترین وجه پایداری گردشگری به شمار میرود، اما دغدغههای انسانی را میتوان به سه مقولۀ پایداری اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تقسیم کرد.
مدیریت مقصد گردشگری در واقع متضمن توسعۀ پایدار مقصد بهعنوان یک کل، حفظ منابع محلی، کیفیت زندگی افراد محلی و کیفیت تجربۀ گردشگری گردشگران است. موفقیت مدیریت مقصد در سایۀ درک مقصد بهعنوان نظامی از فعالان و فعالیتها، گسترش رویکردی جدید، تثبیت موقعیت مقصد و شناختی واضح و روشن از نقشها، میزان صلاحیت و مسئولیت ذینفعان مختلف است (بوهالیس و کوستا، 2006 ب، گلدنر و ریچی، 2003 ).
برای داشتن مدیریت مقصد موفق باید دو عامل رقابتپذیری (توانایی رقابت به شکل مؤثر و سودآور در بازار گردشگری) و پایداری (توانایی مقصد در جهت حفظ کیفیت منابع فیزیکی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی در بازار رقابتی گردشگری) مدنظر قرار گیرد. گردشگری پایدار میتواند الگویی برای توسعۀ منطقهای خاص باشد و اهداف اصلی آن اصلاح کیفیت جامعۀ میزبان، تأمین تجارب کیفی بازدیدکنندگان و حفظ محیط زیست است (سینایی، 1375 به نقل از پاپلی و سقایی، 1385: 111).
اهداف اجتماعی - فرهنگی گردشگری پایدار از دیدگاه وهاب و پیگرام چنین برشمرده شده است:
1) رشد شخصی و آموزش مردم و افزایش افتخار تاریخیشان، تنوع جغرافیایی و قومی کشور.
2) احتراز از هر فعالیتی که ممکن است ارزشهای فرهنگی و اجتماعی و منابع در کشور یا منطقه را تخریب کند یا به خطر اندازد و بر ارزشها یا شیوۀ زندگیشان تأثیر منفی بگذارد.
3) به حداکثر رساندن شانس برخورداری از سود بیشتر از مسافرت و گردشگری برای بازدیدکنندههای خارجی و ساکنان (وهاب و پیگرام، 1997).
به تأسی از مدل گردشگری پایدار (موننت، 2007)، حفظ پایداری مقصد زیارتی مستلزم توجه به دوازده بعد است که ذیل چهار بعد اصلی سیستم شهر زیارتی به شرح شکل 3 طبقهبندی میشود.
شکل3. عناصر پایداری گردشگری مذهبی و زیارت
منبع: نگارندگان
یکی از مؤثرترین راهکارهایی که میتواند باعث پایداری اجتماعی - فرهنگی شود، آموزش افراد محلی درزمینۀ سازوکارهایی است که از طریق آنها گردشگری موجب تنزل کیفیت ساختار اجتماعی و جنبههای فرهنگی منحصربهفرد سرزمین مقصد میشود و روشهایی که این اثرات منفی را کاهش میدهد. فهم، ارتباط و مشارکت مؤثر همۀ ذینفعان منجر به تضمین هرچه بیشتر حفظ فرهنگ و اجتماع محلی و منفعت اعضای اجتماع محلی میشود و تجربۀ گردشگران را ارتقا میبخشد. با ارائۀ آموزش به اعضای اجتماع محلی، درک ذینفعان از اهمیت موضوع پایداری اجتماعی فرهنگی تسهیل شده و بینشی دربارۀ چگونگی مشارکت در استراتژی پایداری در فعالیتهای روزانهشان ایجاد میشود. در مجموع، یک بعد اصلی پایداری گردشگری در مقصد گردشگری، ایجاد تجربۀ مثبت در گردشگر یا بازدیدکننده است؛ به صورتی که افراد مایل باشند مدت زمان اقامت خود در مقصد را افزایش داده یا دوباره از آن مقصد بازدید کنند.
شهر زیارتی- اسلامی پایدار
با عنایت به مفاهیم پیشین، شهرهای زیارتی اسلامی که کارکرد عمدهشان جذب گردشگران مذهبی و زائران است، جهت حفظ موقعیت خود ناگزیرند مفهوم پایداری و الزامات آن را مورد مداقه قرار دهند. لذا با تلفیق سه مفهوم شهر پایدار، زیارتی و اسلامی، سازۀ شهر زیارتی- اسلامی پایدار بهعنوان مفهومی ترکیبی که ناظر بر جلوههای گوناگون شهر زیارتی است ارائه میشود. چنانچه پیش از این ذکر شد، شهر پایدار از دیدگاه اجتماعی- فرهنگی حائز ویژگیها و مؤلفههای گوناگونی است. اسلامیبودن شهر ناظر بر میزان تطابق قالبهای ذهنی و عینی شهر با آموزههای اسلامی است. لذا شهر زیارتی- اسلامی پایدار نیز شهری زیارتی است که با توجه نظری و عملی به آموزههای دین اسلام، مجموعهای از تعاملات پیچیده میان ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، جمعیتی، منابع، محیطی، علم و فناوری، آموزشی و... را با فرآیندهای توسعهای سیستمی، کلگرایانه و پویا مدنظر قرار داده و اهداف اصلی آن تعالی معنوی، اصلاح کیفیت جامعۀ میزبان، تأمین تجارب کیفی زائران و حفظ محیط زیست بهعنوان میراث الهی است. با این رویکرد، مؤلفههای اجتماعی – فرهنگی شهر زیارتی و میزان حضور و اولویت توجه به هریک از آنها در کنار سایر مؤلفهها (اقتصادی، زیستمحیطی و سیاسی مدیریتی) در مقصد زیارتی مشهد از منظر کارشناسان وارسی میشود.
روش تحقیق
در این مطالعه ابتدا شاخصهای پیشنهادی اجتماعی- فرهنگی مقصد زیارتی یا شهر زیارتی مطلوب (جدول 1) با استناد به چند منبع شناسایی شد. این منابع شامل استنباط از نظریههای مربوط به شهر پایدار، شهر اکولوژیک، گردشگری پایدار، شاخصهای اجتماعی فرهنگی توسعۀ گردشگری پایدار، نظریههای تعامل میان گردشگر و میزبان، شاخص جهانی رقابتپذیری سفر و گردشگری و نتایج ارزیابیهای متعدد و جلسات کارشناسی و درنهایت مصاحبه با صاحبنظران حوزۀ اجتماعی- فرهنگی و برگزاری پانل تخصصی با حضور نمایندگان سازمانهای مختلف نقشآفرین در عرصۀ اجتماعی فرهنگی شهر مشهد و امر زیارت[6] است. پس از آن شاخصهای جمعآوریشده مورد داوری کارشناسان سازمانها و صاحبنظران قرار گرفت و نظرات آنان درخصوص کفایت و میزان اهمیت هرکدام در توسعۀ کمی و کیفی زیارت گردآوری شد. برای این کار، پس از جمعآوری و ویرایش شاخصها، فهرستی از آنها به صورت پرسشنامۀ شمارۀ 1 در اختیار بیش از 50 صاحبنظر، اعم از استادان دانشگاه، نخبگان عرصۀ مدیریتی، مسئولان اجرایی کنونی و کارشناسان درجۀ یک سازمانهای مرتبط قرار داده شد تا در مورد تناسب شاخصها اظهارنظر و در صورت نامناسب بودن یک یا چند شاخص جایگزین را معرفی کنند. در پایان، با بهکارگیری تکنیک تحلیل عاملی تأییدی (که منجر به حذف برخی از شاخصها و تغییر برخی از آنها شد) شاخصهای نهایی برگزیده شد.
برای انتخاب پاسخدهندگان، پرسشنامه برای تمام معاونتها و مسئولان سازمانهای دولتی و غیردولتی که به نحوی با مدیریت امور فرهنگی و اجتماعی شهر مشهد مرتبط بودند ارسال شد. همچنین، پرسشنامه برای تعدادی از شخصیتها و مراکز علمی دانشگاهی و تحقیقاتی شهر (انتخاب نمونه به صورت سهمیهای غیراحتمالی[7]) نیز ارسال شد.
پس از جمعآوری پرسشنامهها و تحلیل نهایی آنها، جدول 1 بهعنوان فهرست نهایی شاخصهای عرصۀ اجتماعی و فرهنگی شهر زیارتی مطلوب تنظیم شد که مشتمل بر 42 شاخص ذیل 8 مؤلفۀ اصلی است. نهایتاً بهمنظور اولویتبندی شاخصهای اجتماعی فرهنگی لازم برای ارتقای شهر زیارتی مشهد از روش تحلیل سلسلهمراتبی فازی[8] استفاده شد. فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی یکی از معروفترین فنون تصمیمگیری چندشاخصه است که توماس ال. ساتی[9] در دهۀ 1980 ابداع کرد. این روش هنگامی که عمل تصمیمگیری با چند گزینه و شاخص تصمیم گیری روبهرو است میتواند مفید باشد و مبتنی بر مقایسههای زوجی[10] است. نظریۀ سیستمهای فازی با بهکارگیری منطق فازی و اندازههای فازی میتواند پارامترهایی از قبیل دانش، تجربه، قضاوت و تصمیمگیری انسان را وارد مدل کند و ضمن ایجاد انعطافپذیری در مدل، تصویری خاکستری از جهان خاکستری ارائه دهد.
روایی و پایایی ابزار: جهت سنجش روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی[11] استفاده شد. برای این کار نمرۀ شاخصهای هر مؤلفه به صورت معادلۀ مسیر در ارتباط با نمرۀ مؤلفه قرار گرفت و رابطۀ عاملی آنها تأیید گردید. در مواردی که رابطۀ عاملی تأیید نشد، با تغییر یا نقل و انتقال شاخصها، مدل عاملی هر مؤلفه به تأیید نهایی رسید.
پایایی پرسشنامه که بر اساس تجزیه و تحلیل سلسلهمراتبی تنظیم شده بود با شاخص نرخ سازگاری سنجیده شد. به این صورت که پرسشنامۀ سلسلهمراتبی فازی تکمیلشده توسط کارشناسان از لحاظ میزان سازگاری پاسخها با یکدیگر توسط نرمافزار 11Expert choice محاسبه شد.
جدول 1 فهرست نهایی مؤلفه و شاخصهای عرصۀ اجتماعی و فرهنگی شهر زیارتی مطلوب مشتمل بر هشت مؤلفه و چهلودو شاخص را نشان میدهد.
جدول 1. مؤلفهها و شاخصهای اجتماعی فرهنگی شهر زیارتی مطلوب
مؤلفههای عرصه اجتماعی فرهنگی شهر زیارتی مطلوب |
شاخصها |
امنیت شهر مشهد |
احساس امنیت اجتماعی در بین زائران |
احساس امنیت اجتماعی در بین شهروندان |
|
وضعیت امنیت فیزیکی ورودیها و فضاهای عمومی (پارکها، زیرگذرها، پلهای هوایی) |
|
وضعیت امنیت محدوده و داخل حریم حرم رضوی |
|
پایبندی شهروندان به رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی |
|
میزان اعتماد عمومی به پلیس |
|
میزان دسترسی زائر به پلیس |
|
میزان جرم در شهر مشهد |
|
ایمنی |
ایمنی در زمینۀ حمل و نقل مسیرهای جادهای منتهی به شهر مشهد |
ایمنی حمل و نقل هوایی |
|
ایمنی حمل و نقل درون شهری |
|
سطح بهداشت فضاهای عمومی شهر مشهد |
|
سطح بهداشت فضاهای عمومی محدودۀ حرم |
|
کیفیت (بهداشت، ایمنی و...) فضاهای مذهبی (مساجد، حسینیهها، تکایا و ...) |
|
آموزش |
سطح آموزش و تخصص مدیران و مسئولان در صنعت گردشگری |
آموزش و تخصص فعالان بخش خدمات اقامتی |
|
آموزش و تخصص فعالان بخش خدمات حمل و نقل |
|
آموزش و تخصص فعالان سایر بخشهای خدماتی (رستورانها، مراکز تفریحی و ...) |
|
فعالیتهای انجام شده در زمینۀ آموزش فرهنگ میزبانی در مشهد |
|
فرهنگ میزبانی |
نگرش مردم مشهد به زائران |
میزان احترام و تکریم مردم مشهد نسبت به زائران |
|
انصاف و درستکاری کسبۀ مشهد در معامله با زائران |
|
احسان و یاری مردم مشهد نسبت به زائران |
|
اعتماد مردم مشهد به زوار |
|
اعتماد زوار به مشهدیها |
|
هویت دینی |
احساس تعلق و تعهد مجاوران به شهر مشهد |
میزان حضور در مساجد، حسینیهها، تکایا و ... |
|
میزان توجه به زیارت حرم مطهر امام رضا (ع) در میان مجاوران |
|
میزان مطالعۀ متون دینی (قرآن، ادعیه و ...) در میان مجاوران |
|
گرایش مردم به نذر و وقف |
|
جایگاه دین و اعتقادات مذهبی در زندگی مردم |
|
فضاهای مذهبی |
تناسب فضای حرم مطهر رضوی با حجم زائران |
وجود نمادها و نشانهای مذهبی به مثابۀ جلوههای هویت زیارتی شهر مشهد |
|
تناسب شمار مراکز دینی (مساجد، حسینیهها، تکایا و...) با الزامات یک شهر زیارتی |
|
شمار و جذابیت آیینها و مراسم مذهبی در شهر |
|
شمار و جذابیت نمایشگاههای فرهنگی (ماهانه، فصلی و سالانه) |
|
فضای فرهنگی تفریحی |
تناسب فضاهای تفریحی با نیاز زائران و مجاوران |
تناسب شمار مراکز فرهنگی (کتابخانه، کانونهای فرهنگی، خانههای فرهنگ، موزه و...) با الزامات یک شهر زیارتی- فرهنگی |
|
سرمایه فرهنگی |
میزان باسوادی در شهر مشهد |
سرانۀ مطالعه در شهر مشهد |
|
عملکرد حوزههای علمیه در توسعۀ معرفت دینی در شهر مشهد |
|
فعالیتهای نهادهای متولی در زمینۀ ارتقای فرهنگ زیارت |
|
کیفیت آموزش عالی در شهر مشهد |
یافتهها
وضعیت شهر مشهد از نظر شاخصهای احصاشده در جدول 1 و میزان برخورداری شهر مشهد در هریک از مؤلفههای ذکرشده در پرسشنامۀ 1 از یک تا هفت نمرهگذاری شد. نمودار 1 نتایج مذکور را نشان میدهد. شاخصها و مؤلفههایی که میانگین نمرۀ بالای 4 را کسب کردهاند دارای وضعیت مطلوبتری نسبت به مؤلفهها و شاخصهایی هستند که نمرۀ میانگین زیر 4 را کسب کرده و زیر خط افقی نمودار نمایش داده شدهاند.
نتایج نمودار نشان میدهد که بیش از نیمی از شاخصها نمرۀ زیر 4 کسب کردهاند که بدان معناست که این شاخصها در شهر مشهد زیر نقطۀ متوسط مطلوب قرار دارند و دیگر شاخصها نیز که بالای حد متوسط مطلوبیت واقعاند نمرهای کمتر از 5.5 کسب کردهاند. شاخصی که مطلوبترین وضعیت را دارا بوده است میزان امنیت در محدودۀ حرم و داخل حریم رضوی است. همچنین فضای حرم نیز با حجم زائران متناسب ارزیابی شده و احساس امنیت اجتماعی میان زائران و شهروندان و جایگاه دین در زندگی مردم نیز نسبتاً مطلوبتر از شاخصهای دیگر ارزیابی شده است. میزان استفاده از تشکلهای غیردولتی و حوزههای علمیه جهت بسط مفاهیم ارزشی و معارف دینی، آموزش فرهنگ میزبانی و میزان فضاهای تفریحی نیز نامطلوبترین وضعیت را در میان شاخصها دارا هستند. فعالیت نهادهای متولی در زمینۀ ارتقای فرهنگ زیارت، میزان انصاف و درستکاری کسبه و آموزش و تخصص فعالان بخشهای خدماتی نیز از مهمترین شاخصهایی هستند که وضعیت آنها نامطلوب ارزیابی شده است.
نتایج تحلیل سلسلهمراتبی فازی
پس از اینکه نمرۀ شهر مشهد در هرکدام از شاخصها توسط کارشناسان مشخص شد، برای پاسخ به این سؤال که با توجه به وضعیت شهر مشهد میزان اهمیت هر شاخص در رسیدن مشهد به وضعیت شهر زیارتی مطلوب، اولویت اجرایی و برنامهریزی با کدام مؤلفه (از بین مؤلفههای 8 گانه) و کدام شاخص (از بین شاخصهای 42 گانه) است، پرسشنامۀ AHP (پرسشنامۀ 2) تنظیم شد. این پرسشنامه به طور جداگانه مؤلفهها را دوبهدو نسبت به هم و شاخصهای هر مؤلفه را نیز به همین صورت از نظر اولویت در برابر یکدیگر قرار داد تا پاسخدهنده اولویت هرکدام را نسبت به دیگر مؤلفهها با نمرهگذاری تعیین کند. مؤلفههای 8 گانه شامل امنیت شهر مشهد، ایمنی، آموزش، فرهنگ میزبانی، هویت دینی، فضای مذهبی، فضاهای فرهنگی تفریحی و سرمایۀ اجتماعی است. همچنین شاخصهای هر مؤلفه نیز به همین صورت در معرض داوری کارشناسان قرار داده شد. پانزده کارشناس برگزیده که شامل مهمترین صاحبنظران و مسئولان همۀ سازمانهای مرتبط با امور اجتماعی فرهنگی شهر مشهد و امر زیارت از میان 50 صاحبنظر پاسخدهنده به پرسشنامۀ 1 بودند، مؤلفهها و شاخصهای مذکور را در پرسشنامۀ AHP اولویتبندی کردند. پس از جمعآوری پرسشنامهها، ابتدا نرخ ناسازگاری هر پرسشنامه به صورت جداگانه محاسبه شد تا پرسشنامههای نامعتبر به پاسخدهنده ارجاع داده شود. پس از سازگارشدن همۀ پرسشنامهها، اولویتهای هرمؤلفه و شاخص نسبت به دیگری با ضرایبی که در جدول زیر مشاهده میشود مشخص گردید. این ضرایب برای همۀ مؤلفهها و زیرمؤلفهها در جدول 2 نشان داده شده است. ضرایب مندرج در ستون نخست، ضریب فازی تأثیر بعد اجتماعی - فرهنگی نسبت به سایر ابعاد شهر زیارتی (اقتصادی، مدیریتی و زیستی و کالبدی) است. ضرایب ستون دوم میزان تأثیر مؤلفه در بعد مربوط، ستون چهارم ضریب تأثیر شاخص در زیرمؤلفه و ستون پنجم ضریب تأثیر در بعد مربوط است.
جدول 2 . رتبۀ مؤلفههای اصلی و شاخصهای بستر اجتماعی فرهنگی در توسعۀ کمی و کیفی زیارت
ابعاد |
مؤلفۀ اصلی و امتیاز |
شاخصها |
رتبه در زیرمؤلفه |
رتبۀ شاخص در تحقق مؤلفۀ اصلی |
بستر اجتماعی فرهنگی (0.2) |
امنیت شهر مشهد (0.36) |
احساس امنیت اجتماعی در بین زائران (75/0) |
75/0 |
27/0 |
احساس امنیت اجتماعی در بین شهروندان(25/0) |
25/0 |
09/0 |
||
وضعیت امنیت فیزیکی ورودیها و فضاهای عمومی (پارکها، زیرگذرها، پلهای هوایی و...)(0) |
0 |
0 |
||
وضعیت امنیت محدوده و داخل حریم حرم رضوی(0) |
0 |
0 |
||
پایبندی شهروندان به رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی(0) |
0 |
0 |
||
میزان اعتماد عمومی به پلیس(0) |
0 |
0 |
||
میزان دسترسی زائر به پلیس(0) |
0 |
0 |
||
میزان جرم در شهر مشهد(0) |
0 |
0 |
||
ایمنی(0.28) |
ایمنی در زمینه حمل و نقل مسیرهای جادهای منتهی به شهر مشهد(1) |
1 |
28/0 |
|
ایمنی حمل و نقل هوایی(0) |
0 |
0 |
||
ایمنی حمل و نقل درون شهری(0) |
0 |
0 |
||
کیفیت (بهداشت، ایمنی و...) فضاهای مذهبی (مساجد، حسینیهها، تکایا و ...)(0) |
0 |
0 |
||
آموزش (0.36) |
سطح آموزش و تخصص مدیران و مسئولان در صنعت گردشگری(76/0) |
76/0 |
27/0 |
|
آموزش و تخصص فعالان بخش خدمات اقامتی(14/0) |
14/0 |
05/0 |
||
آموزش و تخصص فعالان بخش خدمات حمل و نقل(0) |
0 |
0 |
||
آموزش و تخصص فعالان سایر بخشهای خدماتی (رستورانها، مراکز تفریحی و ...)(0) |
0 |
0 |
||
فعالیتهای انجام شده در زمینۀ آموزش فرهنگ میزبانی در مشهد(1/0) |
1/0 |
036/0 |
||
فرهنگ میزبانی (0) |
نگرش مردم مشهد به زائران(0) |
0 |
0 |
|
میزان احترام و تکریم مردم مشهد نسبت به زائران(0) |
0 |
0 |
||
انصاف و درستکاری کسبۀ مشهد در معامله با زائران(1) |
1 |
0 |
||
احسان و یاری مردم مشهد نسبت به زائران(0) |
0 |
0 |
||
اعتماد مردم مشهد به زوار(0) |
0 |
0 |
||
اعتماد زوار به مشهدیها(0) |
0 |
0 |
||
هویت دینی(0) |
احساس تعلق و تعهد مجاوران به شهر مشهد(0) |
0 |
0 |
|
میزان حضور در مساجد، حسینیهها، تکایا و ...(0) |
0 |
0 |
||
میزان توجه به زیارت حرم مطهر امام رضا (ع) در میان مجاوران(1) |
1 |
0 |
||
میزان مطالعۀ متون دینی (قرآن، ادعیه و ...) در میان مجاوران(0) |
0 |
0 |
||
گرایش مردم به نذر و وقف(0) |
0 |
0 |
||
جایگاه دین و اعتقادات مذهبی در زندگی مردم(0) |
0 |
0 |
||
فضاهای مذهبی(0) |
تناسب فضای حرم مطهر رضوی با حجم زائران(1) |
1 |
0 |
|
وجود نمادها و نشانهای مذهبی به مثابۀ جلوههای هویت زیارتی شهر مشهد(0) |
0 |
0 |
||
تناسب شمار مراکز دینی (مساجد، حسینیهها، تکایا و...) با الزامات یک شهر زیارتی(0) |
0 |
0 |
||
شمار و جذابیت آیینها و مراسم مذهبی در شهر(0) |
0 |
0 |
||
تناسب فضای حرم مطهر رضوی با حجم زائران(0) |
0 |
0 |
||
فضای فرهنگی تفریحی(0) |
تناسب فضاهای تفریحی با نیاز زائران و مجاوران(0) |
0 |
0 |
|
شمار و جذابیت نمایشگاههای فرهنگی (ماهانه، فصلی، سالانه) (0) |
0 |
0 |
||
تناسب شمار مراکز فرهنگی (کتابخانه، کانونهای فرهنگی، خانههای فرهنگ، موزه) با الزامات یک شهر زیارتی- فرهنگی(1) |
1 |
0 |
||
سرمایه فرهنگی(0) |
میزان باسوادی در شهر مشهد(0) |
0 |
0 |
|
سرانۀ مطالعه در شهر مشهد(25/0) |
25/0 |
0 |
||
عملکرد حوزههای علمیه در توسعۀ معرفت دینی در شهر مشهد(75/0) |
75/0 |
0 |
||
کیفیت آموزش عالی در شهر مشهد(0) |
0 |
0 |
منبع: محاسبۀ نگارندگان
نتایج نشان میدهد، مؤلفههایی که پرداختن به آنها اولویت بیشتری دارد، ابتدا امنیت و آموزش و سپس ایمنی هستند. سایر مؤلفهها نیز اولویتهای بعدی را دارا هستند. از میان مؤلفۀ امنیت، میزان احساس امنیت شهروندان و زائران مهمترین بعدی است که باید به آن پرداخته شود. گرچه در نمودار وضعیت مشهد میزان احساس امنیت در میان زائران و شهروندان بیشتر از متوسط مطلوب ارزیابی شده است، نتایج نشان میدهد با اینکه این دو عامل از وضعیت نامطلوبی نسبت به سایر شاخصها برخوردار نیستند، اهمیت زیادی دارند و از این رو پرداختن به آنها نسبت به سایر شاخصها دارای اولویت بیشتری است. سطح آموزش و تخصص مدیران و نیز ایمنی در مسیرهای جادهای منتهی به مشهد نیز به همان میزان حائز اهمیت است. شاخصهایی نظیر آموزش و تخصص فعالان عرصۀ خدماترسانی و آموزش فرهنگ میزبانی به شهروندان مشهد، توسعۀ فضای حرم، انصاف و درستکاری کسبه در برخورد با زائران، توجه به امر زیارت در میان مجاوران، توسعۀ مراکز فرهنگی با توجه به حجم زائر و مجاور، سرانۀ مطالعه در شهر مشهد و بهبود عملکرد حوزۀ علمیه در توسعۀ معرفت دینی نیز از شاخصهای دارای اولویت هستند. سایر شاخصها نیز برای دستیابی شهر مشهد به وضعیت شهر زیارتی مطلوب حائز اهمیت به شمار میروند که باید پس از بهبود شاخصهای دارای اولویت به آنها نیز پرداخته شود.
بحث و نتیجهگیری
نتایج پیمایش سلسلهمراتبی نشان داد از بین هشت مؤلفۀ تأییدشده در نمایۀ شاخص اجتماعی - فرهنگی شهر زیارتی مطلوب که شامل امنیت، ایمنی، آموزش، فرهنگ میزبانی، هویت دینی، فضاهای مذهبی، فضاهای فرهنگی و تفریحی و سرمایۀ فرهنگی در شهر مشهد است، سه مؤلفۀ امنیت شهری، ایمنی و آموزش به قدری اولویت دارند که سایر مؤلفهها را موقتاً بیتأثیر میسازند. نتایج اولویتبندی شاخصها در بحث امنیت نشان داد از بین شاخصهای عینی و ذهنی امنیت، شاخصهای ذهنی یا احساس امنیت زائران و شهروندان اهمیت بسیار بیشتری دارد. لذا هرچند اقدامات کنترلی جهت کاهش میزان جرایم و ناهنجاریها عامل ایجادکنندۀ امنیت است، احساس امنیت زائر و مجاور بسیار مهمتر تشخیص داده شده است. البته ذکر این نکته نیز لازم است که در بعضی موارد بین وجوه عینی و ذهنی امنیت سازگاری وجود ندارد.
ارتقای شاخصهای ایمنی سفر زیارتی دومین مؤلفۀ تأثیرگذار در فرآیند تجربۀ سفر زیارتی تلقی میشود. در این خصوص راهبردهایی چون توجه به کاهش نرخ تصادفات جادهای به سطح کمحادثهترین شهرهای زیارتی جهان و میانگین شهرهای جهانی، بهبود زیرساختهای جادهای، ارتقای کیفیت و ایمنی وسائل نقلیۀ عمومی و تقویت آموزش قوانین به رانندگان میتواند در احساس آرامش و امنیت زائران در طول سفر زیارتی تأثیرگذار باشد.
سومین عامل مؤثر، ارتقای استانداردهای آموزشی در مقصد زیارتی مشهد است. علیرغم اهمیت آموزش بهعنوان یکی از مؤلفههای مؤثر بر ارتقای سرمایۀ فرهنگی میزبانان، فرآیند آموزش میزبانی به نظر کارشناسان مورد سؤال در این مطالعه با ضعفهای جدی روبهرو است. تدوین استانداردهای جدید آموزشی مدیران و کارکنان سازمانهای مرتبط با زائر و بازنگری دورههای موجود، ارتقای استانداردهای آموزشی نحوۀ تعامل با زائران و ارائۀ خدمات به زائر در بین همۀ دستاندرکاران مستقیم امر زیارت (بهویژه خدّام حرم رضوی)، ارتقای استانداردهای آموزشی تخصصی مدیران مرتبط با زائر، تدوین دورههای تخصصی خدمات گردشگری مذهبی، تدوین دورههای آموزشی مختص سفر زیارتی و آداب سفر برای زائران، تدوین دورههای آموزشی برای کسبه، بهویژه در مراکز تجاری اطراف حرم مطهر، ارتقای شاخصهای اخلاق کسب و کار و انصاف و صداقت در معامله و توجه صنوف به ارزشیابی مشتریان از خدمات از جمله اقدامات آموزشی ضروری در شهر زیارتی مشهد است. پیامد این اقدامات ارتقای فرهنگ میزبانی و تقویت نگرشهای مثبت میزبانان به گردشگران مذهبی است؛ عاملی که به نظر میرسد تأثیر مثبتی بر تجربۀ معنوی زیارت و تعامل اجتماعی زائران با میزبانان خود در شهر زیارتی مشهد به همراه داشته باشد.
Gössling, C. Stefan; Michael Hall and David B. Weaver, (2009) “Sustainable Tourism Futures Perspectives on Systems, Restructuring and Innovations”, London: Routledge.
Graburn Nelson H. H. (1983) “The Anthropology of Tourism”, Annals of Tourism Research, 10 (1): 9-32.
|