محبوبه بابایی؛ زهره نجفی اصل
دوره 12، 1(ویژه جامعه شناسی روستایی) ، فروردین 1397، صفحه 5-28
چکیده
امروزه، بعد از فقر و مهاجرت روستایی، اعتیاد روستایی یکی از عوامل مهم تضعیف و ناکارآمدی نیروی انسانی و اختلال در جامعة روستایی بهشمار میآید. پژوهش حاضر، با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی، به مطالعه علل گرایش به سوءمصرف مواد مخدر درمیان جوانان ساکن در روستاهای شهرستان دلفان میپردازد. روستاهای شهرستان دلفان ازنظر میزان ...
بیشتر
امروزه، بعد از فقر و مهاجرت روستایی، اعتیاد روستایی یکی از عوامل مهم تضعیف و ناکارآمدی نیروی انسانی و اختلال در جامعة روستایی بهشمار میآید. پژوهش حاضر، با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی، به مطالعه علل گرایش به سوءمصرف مواد مخدر درمیان جوانان ساکن در روستاهای شهرستان دلفان میپردازد. روستاهای شهرستان دلفان ازنظر میزان معتادان به مواد مخدر در استان مقام اول تا سوم را دارد. نمونهها بهصورت هدفمند و بهروش گلولهبرفی انتخاب شدند و تا حد اشباع نظری با ۲۰ معتاد مواد مخدر و مسئول کمپ ترک اعتیاد و فروشندة مواد مخدر و ریشسفیدها مصاحبه انجام شد. دادههای پژوهش با استفاده از مصاحبة عمیق گردآوری شد و تجزیه و تحلیل دادهها با روش تحلیل محتوای عرفی صورت گرفت. یافتهها حاکی از آن است که حمایتهای اجتماعی از مصرف مواد مخدر ناشی از خردهفرهنگ محلی و عوامل ساختاری و مصرف تفننی ریشسفیدان، زمینهساز مصرف مواد مخدر بوده است و عوامل اجتماعی ازقبیل نزاعهای سابق در روستا، وضعیت شغل و وضعیت گذران اوقات فراغت بر تداوم سوءمصرف مواد مخدر تأثیر داشته است. برطبق یافتههای پژوهش، حضور دهیار کاردان و آگاه با دراختیارداشتن زیرساختهای اجرایی و قانونی برای آگاهسازی روستاییان و جذب مشارکت آنها، از مهمترین عوامل برای عدم گسترش سوءمصرف مواد مخدر است.
ولی اله رستم علیزاده
دوره 12، 1(ویژه جامعه شناسی روستایی) ، فروردین 1397، صفحه 29-53
چکیده
احساس تعلق به مکان باعث میشود که افراد با توجه به احساسات و عواطف و بستگیهایی که به مکانهای خاص دارند، درجهت بهبود امور آن مشارکت و سرمایهگذاری کنند. پژوهش حاضر درصدد مطالعة تعیینکنندههای تعلق به مکان درمیان جوانان روستایی است. در پژوهش حاضر، با روش توصیفیـهمبستگی، متغیرهای مرتبط با تعلق به مکان اولویتبندی شده و تعیینکنندههای ...
بیشتر
احساس تعلق به مکان باعث میشود که افراد با توجه به احساسات و عواطف و بستگیهایی که به مکانهای خاص دارند، درجهت بهبود امور آن مشارکت و سرمایهگذاری کنند. پژوهش حاضر درصدد مطالعة تعیینکنندههای تعلق به مکان درمیان جوانان روستایی است. در پژوهش حاضر، با روش توصیفیـهمبستگی، متغیرهای مرتبط با تعلق به مکان اولویتبندی شده و تعیینکنندههای اصلی تعلق به مکان، ازطریق تحلیل عاملی، تعیین شدهاند و سپس، نقش هر عامل در تبیین تعلق به مکان محاسبه شده است. جامعة آماری تحقیق را جوانان روستایی 15 تا 30 سالة شهرستانهای اسکو و هشترود در استان آذربایجان شرقی تشکیل دادهاند و حجم نمونه 769 نفر است. بر اساس نتایج پژوهش 9 عامل در تعلق جوانان روستایی به محل زندگیشان نقش تعیینکنندهای دارند و درمجموع 53 درصد از واریانس تعلق به مکان را تبیین میکنند. عوامل تعیینکننده عبارتاند از: محیط و طبیعت روستا، تأمین نیازها/ پاسخ به نیازها، احساس هویت، مشارکت در امور جمعی روستا، رضایت از روستا، داشتن شغل مناسب، احساس آزادی و رضایت از ارتباط با مردم، مسئولیتپذیری و مراودات همسایگی و خویشاوندی.
شاپور سلمانوندی؛ حسین ایمانیجاجرمی؛ مهدی طالب
دوره 12، 1(ویژه جامعه شناسی روستایی) ، فروردین 1397، صفحه 54-81
چکیده
بیش از نیمقرن متمرکزشدن و یکپارچگی ادارة امور روستاها، از دوران مشروطه تا اصلاحات ارضی، میگذرد. هدف مطالعة حاضر، شناخت نحوة سامانبخشی امور روستا در دورة گسترش نظام مالکیت زمین، از مشروطیت تا انجام برنامة اصلاحات ارضی، است. روش این پژوهش کیفی است و با استفاده از تحلیل موضوعی دادههای حاصل از اسناد و مصاحبهها تجزیه و تحلیل ...
بیشتر
بیش از نیمقرن متمرکزشدن و یکپارچگی ادارة امور روستاها، از دوران مشروطه تا اصلاحات ارضی، میگذرد. هدف مطالعة حاضر، شناخت نحوة سامانبخشی امور روستا در دورة گسترش نظام مالکیت زمین، از مشروطیت تا انجام برنامة اصلاحات ارضی، است. روش این پژوهش کیفی است و با استفاده از تحلیل موضوعی دادههای حاصل از اسناد و مصاحبهها تجزیه و تحلیل شده است. جامعة آماری این تحقیق روستاهای بخش گرکن جنوبی شهرستان مبارکه است. بهمنظور گردآوری اطلاعات، با پنجاهنفر از مطلعان کلیدی درباب مدیریت روستا مصاحبه شد. یافتهها نشان میدهد که مالکیت زمین با لغو تیولداری گسترش و رسمیت یافت که پیامد آن شکلگیری تمرکز مدیریت بر امور روستا بوده است. از یافتههای مهم این تحقیق شناخت مدیریت متمرکز روستا با عاملیت مالک در ادارة امور روستا در حوزههای مدیریت آب، سامان بخشی نظم، انضباط و امنیت در روستا، مدیریت ارتباطات، مدیریت عوامل تولیدی و نیز حمایت مالک از روستاییان، بهویژه در ساخت راهها و مدرسهها و مکانهای عمومی است. از دیگر یافتههای این تحقیق این است که مالک کدخدا را در فرآیندی پیچیده انتخاب میکرد، تأیید دولت و پذیرش روستاییان از دیگر شروط کدخدایی بود. نتیجة این تحقیق نشان میدهد که مصالحهگری، کلیتنگری، حمایتگری، تجربهگرایی، دخالت دولت در کمترین میزان، و فقدان بوروکراسی مهمترین تعیینکنندههای اجتماعی دورة تمرکز مدیریت روستا در حدفاصل زمانی مشروطه تا انجام برنامة اصلاحات ارضی بودهاند.
سهیلا علیرضانژاد
دوره 12، 1(ویژه جامعه شناسی روستایی) ، فروردین 1397، صفحه 82-104
چکیده
مداخلههای توسعهای تغییرات بسیاری در زندگی زنان روستایی پدید آورده است. پرسش این است که ابعاد این تغییرات چه تأثیری بر نقش و هویت زن روستایی داشته است. برای پاسخ به این پرسش، طرح پژوهش مردمنگارانه طراحی و در سه روستای گوهردان، رامه و کوهزر اجرا شد که ویژگیهای اقلیمی متفاوتی دارند. دادهها با استفاده از مشاهده و مصاحبه فراهم ...
بیشتر
مداخلههای توسعهای تغییرات بسیاری در زندگی زنان روستایی پدید آورده است. پرسش این است که ابعاد این تغییرات چه تأثیری بر نقش و هویت زن روستایی داشته است. برای پاسخ به این پرسش، طرح پژوهش مردمنگارانه طراحی و در سه روستای گوهردان، رامه و کوهزر اجرا شد که ویژگیهای اقلیمی متفاوتی دارند. دادهها با استفاده از مشاهده و مصاحبه فراهم شده است. یافتهها نشان میدهد که با تغییر نقشها و انتظارات از نقش زنان روستایی، هویت آنان از زن کشاورز به زن خانهدار تغییر کرده است. زنان گوهردان و رامه با دسترسی به تحصیلات و اشتغال رسمی بهدنبال تغییر وضعیت خود هستند. زنان در هر سه روستا ازدواج با مرد غیرکشاورز و ساکن شهر را راهی برای رهایی از موقعیت زن کشاورز تلقی میکنند و آیندة خود را بهمثابة زن خانهدار ترسیم میکنند. زنان جوانتر ساکن هر سه روستا معمولاً به آموختن روشهای سنتی مایل نیستند. در روستای کوهزر نقش-های سنتی زنان، ازقبیل پختن نان در خانه و بافتن فرش، منسوخ شده است. آنان نیز چون زنان گوهردان و رامه درپیِ استفاده از فناوریهای نوین در خانه هستند. در این سه روستا، میزان نقشآفرینی زنان در سطح اجتماع محلی نیز کاهش یافته است. درک این زنان از زندگی زنان شهری با خانهداری، کاهش فعالیتهای تولیدی، و ایفای وظایف خانگی همراه است که به تحول نقش و تغییر هویت این زنان انجامیده است.
زهرا محمدی
دوره 12، 1(ویژه جامعه شناسی روستایی) ، فروردین 1397، صفحه 105-127
چکیده
این مقاله با هدف مطالعه روستاهراسی در ادبیات داستانی ایران و ریشههای اجتماعی- سیاسی آن نوشته شده است که نمونههایی از داستانهای ایرانی در مورد روستا و روستائیان را انتخاب کرده و با نظریه گلدمن به تحلیل آنها می-پردازد. این مطالعه اسنادی و با روش تحلیل محتوا انجام شده است. نمونهها شامل پنج داستان در بازه زمانی سال1343 تا 1377 میباشد. ...
بیشتر
این مقاله با هدف مطالعه روستاهراسی در ادبیات داستانی ایران و ریشههای اجتماعی- سیاسی آن نوشته شده است که نمونههایی از داستانهای ایرانی در مورد روستا و روستائیان را انتخاب کرده و با نظریه گلدمن به تحلیل آنها می-پردازد. این مطالعه اسنادی و با روش تحلیل محتوا انجام شده است. نمونهها شامل پنج داستان در بازه زمانی سال1343 تا 1377 میباشد. یافتههای تحلیلی نشان میدهد؛ نوعی پیشداوری منفی نسبت به روستا و فرهنگ روستایی وجود دارد که در ادبیات داستانی ایران به شیوههای مختلف ازجمله برجسته نمودن باورهای خرافی روستائیان و خلق رویدادهای وهمناک و غیرطبیعی نمود پیدا کرده است. تصویر ارائه شده از روستا طی دوره مورد مطالعه، تصویری معوج و غیرطبیعی است که در خوانندهی اثر حس دافعه نسبت به روستا ایجاد میکند. این حس به ارزیابی از روستا و روستائیان سمتوسویی منفی می-بخشد.
حسین میرزایی؛ احسان باباخانی
دوره 12، 1(ویژه جامعه شناسی روستایی) ، فروردین 1397، صفحه 128-151
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مهاجرت روستاییان آبهر پایین، از توابع شهرستان بدره در استان ایلام، به کشور استرالیا، با استفاده از روش کمی (پیمایش)، انجام شده است. نمونة این پژوهش را جمعیتی 100 نفری از کل مهاجران تشکیل دادهاند که 150 نفرند و بهروش گلولهبرفی انتخاب شدهاند. چارچوب نظری تحقیق شامل نظریات دافعه و ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مهاجرت روستاییان آبهر پایین، از توابع شهرستان بدره در استان ایلام، به کشور استرالیا، با استفاده از روش کمی (پیمایش)، انجام شده است. نمونة این پژوهش را جمعیتی 100 نفری از کل مهاجران تشکیل دادهاند که 150 نفرند و بهروش گلولهبرفی انتخاب شدهاند. چارچوب نظری تحقیق شامل نظریات دافعه و جاذبة اورت لی و نظریة شبکه است. نتایج پژوهش نشان میدهد که میانگین سنی مهاجران 7/29 سال است، 82 درصد آنها را مردان تشکیل میدهند، تحصیلات 85 درصد از مهاجران دیپلم و راهنمایی است، 96 درصد از آنها در طبقة اقتصادی متوسط و پایین جای میگیرند و بیشتر آنها (56 درصد) ازطریق شبکة دوستی اقدام به مهاجرت کردهاند. ازمیان مجموع متغیرها، متغیرهای رضایت از امکانات رفاهی، شبکة دوستی، شبکة خویشاوندی، و نظارت اجتماعی، بهترتیب، بیشترین تأثیر را بر مهاجرت داشته اند. درپایان، با توجه به مصاحبه های انجامشده با تعداد زیادی از مهاجران، عامل دافعة مبدأ و وجود شبکة مهاجران در مقصد، علتهای اصلی مهاجرت از روستا شناخته شده اند.