غلامرضا اسکندریان؛ هادی برغمدی
دوره 10، 4(اولین ویژه نامه فرهنگ دانشگاهی و نهادینه شدن گفتمان علم) ، دی 1395، صفحه 5-33
چکیده
تحولات دهههای اخیر، دانشگاههای ایران را با تغییرات و تحولاتی همراه کرده است که در نتیجهی آن تمرکز بر برنامههای فرهنگی از وزن و اهمیت قابل توجهی برخوردار شده است. ورود به حوزهی برنامهریزی فرهنگی، همانند هر حوزهی دیگری، نیازمند در اختیار داشتن شناخت دقیق از ارزشها، نگرشها و رفتارهای افراد (دانشجویان) است چرا که ...
بیشتر
تحولات دهههای اخیر، دانشگاههای ایران را با تغییرات و تحولاتی همراه کرده است که در نتیجهی آن تمرکز بر برنامههای فرهنگی از وزن و اهمیت قابل توجهی برخوردار شده است. ورود به حوزهی برنامهریزی فرهنگی، همانند هر حوزهی دیگری، نیازمند در اختیار داشتن شناخت دقیق از ارزشها، نگرشها و رفتارهای افراد (دانشجویان) است چرا که هر سیاستی سرانجام با مخاطبانی سر و کار دارد که باید آن را بپذیرند. بنابراین میتوان شناخت وضع موجود را به عنوان پیش شرط برنامهریزی فرهنگی معرفی کرد. مهمترین هدف این مقاله، شناسایی وضعیت موجود و بررسی ویژگیهای فرهنگی دانشکدهها و دانشجویان رشتههای هنر و در ادامه ارائه راهبردهایی در راستای برنامهریزی فرهنگی است. مبنای این مقاله، پژوهشی کیفی است که در دو دانشگاه هنر و پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران اجرا شده است. روش مورد استفاده برای جمعآوری اطلاعات، انجام مصاحبههای عمیق ساختار نیافته و جلسات بحث گروهی متمرکز بوده است. مهمترین دستاورد این پژوهش، پاسخ مثبت به سوال اصلی طرح است؛ بدین معنی که میان وضعیت فرهنگی دانشجویان هنر و سایر دانشجویان تفاوت معنیدار دیده میشود اما نمیتوان با این وجوه افتراق و تفاوت، به صورت سطحی و موردی برخورد نمود. نخستین گام برای مواجهه با این وجه افتراق، ریشهشناسی تفاوتهای مشاهده شده است که در این طرح به صورت تفصیلی صورت پذیرفت. نتایج بیانگر این امر بوده است که برخی از این تفاوتها امری طبیعی و اجتنابناپذیر و به عبارت دیگر از ویژگیهای رشتههای هنری است و بخشی نیز غیرطبیعی و امری قابل تامل و پیگیری است که به تشریح آن پرداختهایم.
طاها بخشینژاد
دوره 10، 4(اولین ویژه نامه فرهنگ دانشگاهی و نهادینه شدن گفتمان علم) ، دی 1395، صفحه 34-53
چکیده
این مقاله قصد دارد تا با واکاوی مفاهیم تاریخی و بنیادین دانشگاه -از مفهوم افلاطونی آکادمی تا مفهوم دانشگاه کانتی- نشان دهد که (الف) چگونه این پدیده در تاریخ دانش بشری قوامیافته است؟ (ب) پدیده دانشگاه، ایده کدامیک از علوم بود؟ (ج) چه کسانی در چه سطوحی توان اندیشیدن به دانشگاه را دارند؟ مسئله ما(ایرانیان) در مقابل پدیده دانشگاه چیست؟ ...
بیشتر
این مقاله قصد دارد تا با واکاوی مفاهیم تاریخی و بنیادین دانشگاه -از مفهوم افلاطونی آکادمی تا مفهوم دانشگاه کانتی- نشان دهد که (الف) چگونه این پدیده در تاریخ دانش بشری قوامیافته است؟ (ب) پدیده دانشگاه، ایده کدامیک از علوم بود؟ (ج) چه کسانی در چه سطوحی توان اندیشیدن به دانشگاه را دارند؟ مسئله ما(ایرانیان) در مقابل پدیده دانشگاه چیست؟ آکادمی، از آغاز تاریخ فلسفه، همواره جزء مهمترین موضوعات قابلتأمل فیلسوفان بوده است. افلاطون، هم روش مواجهه علوم مختلف و هم تبیینِ سازوکار تربیت اجزاء مختلف جامعه را در درون آکادمی طرح اندازی کرد. در عصر جدید، مفهوم و جایگاه دانشگاه بهمثابه پایگاه علم و نیز نحوه تعاملش با دیگر اجزاء جامعه، ریشه در مفهومِ افلاطونی آکادمی دارد. در قرن سیزدهم میلادی با تأثیر ارسطو و ارسطوئیان دانشگاههای آکسفورد، بولونیا و پاریس تأسیس میشود تا مسیر دانش قوام درخوری یابد. ما بر آنیم تا با بازخوانی مجدد از ایده آکادمی افلاطونی و مدرسهای ارسطویی، ریشههای دانشگاه در عصر مدرن را که با اندیشههای کانت شکل یافته است، موردبررسی قرار دهیم؛ و نشان خواهیم داد که چگونه نقطه آغاز مفهوم دانشگاه، از کانت آغاز شد. و در انتها با تحلیل متافیزیک نا-آگاه درصدد خواهیم بود تا راه جدیدی را برای اندیشیدن به دانشگاه خودمان بگشایم.
محمدعلی زکی
دوره 10، 4(اولین ویژه نامه فرهنگ دانشگاهی و نهادینه شدن گفتمان علم) ، دی 1395، صفحه 54-87
چکیده
انسجام اجتماعی یکی از مفاهیم اساسی و نیز نقطة آغاز تحلیلهای جامعهشناختی است و تبیین و تحلیل آن یکی از بنیانهای شکلگیری جامعهشناسی معاصر تلقی میشود. انسجام اجتماعی به چگونگی روابط بین فرد و جامعه میپردازد و معطوف به بررسی، تبیین، چرایی و کموکیف روابط متقابل فرد و جامعه است. بررسی انسجام اجتماعی در سازمانهای گوناگون ...
بیشتر
انسجام اجتماعی یکی از مفاهیم اساسی و نیز نقطة آغاز تحلیلهای جامعهشناختی است و تبیین و تحلیل آن یکی از بنیانهای شکلگیری جامعهشناسی معاصر تلقی میشود. انسجام اجتماعی به چگونگی روابط بین فرد و جامعه میپردازد و معطوف به بررسی، تبیین، چرایی و کموکیف روابط متقابل فرد و جامعه است. بررسی انسجام اجتماعی در سازمانهای گوناگون (برای نمونه دانشگاه) و نیز بهتفکیک سطوح متنوع (برای نمونه دانشجویان) مطلوب برخی پژوهشگران بودهاست. براساس نظریة پیوند اجتماعی هیرشی، چهار عنصر اصلی باعث انسجام اجتماعی (پیوند فرد و جامعه) میشوند که با کارکردهای چهارگانة پارسونز مقایسهپذیرند. در تحقیق حاضر از مقیاس چندگانة انسجام اجتماعی راس و استراوس (1995) استفاده شد که براساس نظریة پیوند اجتماعی هیرشی ساخته و طراحی شدهاست. تحقیق حاضر از نوع پیمایش است و اطلاعات از 200 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه اصفهان گردآوری شدهاست. براساس نتایج تحقیق، میزان انسجام اجتماعی دانشجویان زیاد (72درصد) ارزیابی شده است. تفاوت معناداری در انسجام اجتماعی بین دختران و پسران وجود ندارد. مؤلفههای انسجام اجتماعی بهترتیب شامل تعهد، باورها، وابستگی و درگیری گزارش شده که براساس مدل پارسونز (AGIL) بهترتیب متناظر کارکردهای کسب هدف (G)، حفظ الگوها (L)، یگانگی (I) و انطباق (A) بودهاند.
خدیجه کشاورز
دوره 10، 4(اولین ویژه نامه فرهنگ دانشگاهی و نهادینه شدن گفتمان علم) ، دی 1395، صفحه 88-115
چکیده
نگرش دانشجویان به مقولاتی مانند خانواده، ازدواج، و رابطة بین دو جنس، بهدلیل جوانبودن دانشجویان، فهم ما را از طرحهای آیندة آنها برای زندگی ارتقا میدهد. امری که در سیاستگذاریهای فرهنگیـ اجتماعی بسیار تعیینکننده است. این پژوهش بر آن است تا به دنبال پاسخ به این سوالات باشد: جوانان چه نگاهی به سن ازدواج دارند، معیارهای ...
بیشتر
نگرش دانشجویان به مقولاتی مانند خانواده، ازدواج، و رابطة بین دو جنس، بهدلیل جوانبودن دانشجویان، فهم ما را از طرحهای آیندة آنها برای زندگی ارتقا میدهد. امری که در سیاستگذاریهای فرهنگیـ اجتماعی بسیار تعیینکننده است. این پژوهش بر آن است تا به دنبال پاسخ به این سوالات باشد: جوانان چه نگاهی به سن ازدواج دارند، معیارهای مطلوب آنها برای ازدواج چگونه است، آیااین معیارها بهسمت برابری بین دو جنس سمتوسو یافتهاند، یا همچنان بر معیارهای متفاوت میان زنان و مردان تأکید میشود، نگاه دانشجویان به تقسیم کار جنسیتی چگونه است، نگاه دانشجویان به قوانین مدنی در حوزة خانواده و نیز اشتغال و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی زنان چگونه است؟ پاسخ به این پرسشها درک ما را از فاصله یا توافق ارزشها و نگرشهای دانشجویان با ارزشها و نگرشهای رسمی بهبود میبخشد. بدون تردید، این نگرشها در میان دانشجویان با توجه به جنسیت، طبقة اجتماعی، قومیت، شهر محل تحصیل و... متفاوت است. تلاش ما در این مقاله فهم این گونهگونیها و تفسیر این تفاوتهاست. در این مقاله، با تکیه بر مطالعات سراجزاده، جواهری و همکاران در 1382 و 1394، تلاش میشود با درک نگرش دانشجویان در حوزة خانواده، ازدواج و روابط بین دو جنس، تفسیری از تغییرات و نیز مقاومت در این حوزهها حاصل شود. بهنظر میرسد، با نگرشها و هنجارهای برابریخواهانه در برخی زمینهها، و سنتی در زمینههای دیگر مواجهیم. بهعبارتی، شاهد تغییر در حوزههایی و نیز مقاومت در حوزههای دیگر هستیم. شاید بتوان گفت که دانشجویان با نوعی خرد ابزاری به رابطة زن و مرد نگاه میکنند، آنجاکه تغییر را به نفع خود میبینند، آن را میپذیرند و آنجا که آن را مخالف منافع خود ارزیابی میکنند، آن را رد میکنند. یعنی ما در مورد مقولات مرتبط با جنسیت، با تغییر و سازش همزمان روبهرو هستیم. روش ما در این پژوهش تحلیل ثانویه با تکیه بر پژوهش ارزشها و نگرشهای دانشجویان در دو مقطع 1382 و 1394 است. تلاش میشود روندها و تغییرات ایجادشده در طی این بازة زمانی تحلیل شود.
داود حسینی هاشمزاده؛ محمد فاضلی؛ حسن محدثی گیلوایی
دوره 10، 4(اولین ویژه نامه فرهنگ دانشگاهی و نهادینه شدن گفتمان علم) ، دی 1395، صفحه 116-148
چکیده
هدف اصلی مقالة حاضر پیشنهاد الگو و روشی چندبعدی برای سنجش فساد در آموزشعالی با تأکید بر فساد دانشگاهی است. پس از مرور مختصری بر پیشینه، ابزارها و شاخصهای مختلف سنجش فساد، به تشریح الگوی سنجش و روش پیشنهادی برای سنجش فساد دانشگاهی پرداخته شدهاست. طراحی الگوی سنجش فساد در دانشگاه بر دو اندیشة اساسی مبتنی است: 1) هر سازمان اجتماعی ...
بیشتر
هدف اصلی مقالة حاضر پیشنهاد الگو و روشی چندبعدی برای سنجش فساد در آموزشعالی با تأکید بر فساد دانشگاهی است. پس از مرور مختصری بر پیشینه، ابزارها و شاخصهای مختلف سنجش فساد، به تشریح الگوی سنجش و روش پیشنهادی برای سنجش فساد دانشگاهی پرداخته شدهاست. طراحی الگوی سنجش فساد در دانشگاه بر دو اندیشة اساسی مبتنی است: 1) هر سازمان اجتماعی دو قلمرو فعالیت اصلی دارد: قلمرو فعالیت درونی، که در طی آن تعامل نیروهای سازمان با یکدیگر شکل میگیرد، و دوم قلمرو فعالیت بیرونی، که در آن تعامل سازمان با محیط و دیگر سازمانهای اجتماعی تحقق مییابد. مهمترین طریق سنجش کیفیت فعالیت اعضای سازمان مراجعه به کسانی است که نزدیکترین تجربهها و ادراکها را از عملکرد آن سازمان دارند و در طی سالها ارتباط با سازمان، نگرشی نسبتاً مطابق با واقع دربارة آن پیدا کردهاند. برمبنای این نقاط عزیمت نظری، و 2) مصاحبههای اکتشافی با کنشگران دانشگاهی، روش سنجش پیشنهاد میشود. روش سنجش پیشنهادی، برخلاف بسیاری از روشهای سنجش، بهصورت همزمان، دارای ویژگیهای سهولت و سرعت کاربرد، مقایسهپذیربودن نتایج، چندبعدیبودن شاخص، گردآوری دادهها و اطلاعات از منابع مختلف و استفاده از ابزارهای چندگانه برای گروههای مختلف پاسخگویان، مبتنی بر معیارهای چندگانة سنجش تجربة فساد، نگرش به فساد و ادراک فساد در میان کنشگران نهاد علم درقالب شش پودمان (ماژول) (دستکم سه گروه اعضای هیئتعلمی، دانشجویان، و کارمندان مراکز آموزشی و پژوهشی) است. هر پودمان پوششدهندة تجربهها، ادراکات، و نگرشها دربارة انواع فعالیت نیروهای سازندة سازمان است. این الگو و روش، ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای مختلفی برای سنجش فساد دانشگاهی ارائه میدهد. بدینترتیب، این امکان را فراهم میکند تا تغییرات میزان فساد در آموزشعالی و نظام دانشگاهی در دورههای زمانی مختلف سنجیده و مقایسه شود. این الگو سنجش اثربخشیِ راهبردهای مبارزه با فساد در نظام دانشگاهی را نیز امکانپذیر میکند. افزونبراین، امکان مقایسه و رتبهبندی دانشگاهها در نمرة فساد را مهیا میکند.
علی اصغر هدایتی؛ محمد زینالی اُناری
دوره 10، 4(اولین ویژه نامه فرهنگ دانشگاهی و نهادینه شدن گفتمان علم) ، دی 1395، صفحه 149-172
چکیده
در سالهای اخیر، روند روبهرشد تحصیلات تکمیلی بازار مبادلهای، بهخصوص در میدانهای نزدیک به فضاهای دانشگاهی، پدید آوردهاست. تبلیغات گسترده و وسیع با جذب نیروی خدمات کامپیوتری مربوط به پایاننامههای دانشگاهی شروع و دستآخر بهصورت غیررسمی به تبلیغاتی برای نگارش پایاننامه بهدست سوداگران این فعالیت منجر شدهاست. ...
بیشتر
در سالهای اخیر، روند روبهرشد تحصیلات تکمیلی بازار مبادلهای، بهخصوص در میدانهای نزدیک به فضاهای دانشگاهی، پدید آوردهاست. تبلیغات گسترده و وسیع با جذب نیروی خدمات کامپیوتری مربوط به پایاننامههای دانشگاهی شروع و دستآخر بهصورت غیررسمی به تبلیغاتی برای نگارش پایاننامه بهدست سوداگران این فعالیت منجر شدهاست. گذشته از شائبههای فساد علمی، این پرسش مطرح میشود که چرا برای کاری چون تحصیل و تحلیل درسی، کنشگران علمی به سفارشدادن به خدمتکارانی مجاب میشوند که از این شیوه به کسب درآمد میپردازند؟ این مقاله درپیِ پاسخ به این پرسش، ازطریق مشاهدة مردمنگارانه و تحلیل گفتمان، غلیان گفتمان مبادله، بهتأسی از کثرت الگوهای رفتار سوداگرانه و رشد رفتار گروههای کوچک محلی، را سبب انسداد زبان علم در دانشگاه میداند. علم از گفتمان مسلطش در جامعه و حتی دانشگاه افول کرده و جای خود را به سوداگری و مبادلة سادة گروههای محلی دادهاست که در بستر شهری هم بهصورت قدرتمندانهای خودنمایی میکند. بازار پایاننامهها، محل مجادله یا رویارویی دو فهم سوداگرانه و حقیقتجویانه از علم است.