یعقوب احمدی؛ پرویز سبحانی؛ بی نظیر جلالی
چکیده
کووید-19 بدل به پاندمی ناگواری شده است که اثرات آن تا سطح ترومای جمعی تشخیص داده شده است. اقدامات و پروتکل ها برای مواجهه با این پاندمی تقریبا به اندازه خود بیماری پیامدهای نگوار به بار آورده است و خانه و خانواده به عنوان امن ترین و البته مهمترین مرکز مقابله با بیماری به واسطه تشدید اقداماتی مانند فاصله گذاری اجتماعی و قرنطینه از اهمیت ...
بیشتر
کووید-19 بدل به پاندمی ناگواری شده است که اثرات آن تا سطح ترومای جمعی تشخیص داده شده است. اقدامات و پروتکل ها برای مواجهه با این پاندمی تقریبا به اندازه خود بیماری پیامدهای نگوار به بار آورده است و خانه و خانواده به عنوان امن ترین و البته مهمترین مرکز مقابله با بیماری به واسطه تشدید اقداماتی مانند فاصله گذاری اجتماعی و قرنطینه از اهمیت بسیاری برخوردار شده و البته همزمان دچار مخاطرات جدی از خشونت تا جدایی و بحران تربیتی و... شده است.نوشتار حاضر با انجام نوعی تحلیل کیفی درصدد شناسایی مناسبات و مخاطرات خانواده در کردستان در این دوران بحران برآمده است. روش مطالعه حاضر گرانند تئوری و نمونه از متخصصین و مطلعین کلیدی بوده است که تا حد اشباع انجام مصاحبه ها ادامه یافته است.نتایج مطالعه حاکی است که بازگشت به خانه و اهمیت ماندن در آن برای مقابله با کرونا سبب اهمیت مادر و زن در مناسبات خانوادگی شده است، اما این اهمیت در حقیقت به معنای سری و سروری نیست و بلکه محنت افزا و اندوهناک بوده است. نتایج همچنین، حاکی از برجستگی مقولاتی مانند فروبستگی اجتماعی، اتمیزه شدن خانواده، بحران تربیتی و فراغتی و مواردی از این دست به عنوان مقولات محوری بوده است.
محبوبه البرزی؛ فریبا خوشبخت؛ مریم شفیعی سروستانی؛ مهدی محمدی؛ رضا ناصری جهرمی؛ پریسا معارف؛ فاطمه میرغفاری
چکیده
چکیدههدف پژوهش حاضر شناخت شایستگیهای شهروند جهانی همزیست با کرونا در نظام آموزش و پرورش است. بدین منظور پژوهشی کیفی به شیوۀ فراترکیب با استفاده از روش شش مرحلهای ساندلوسکی و باروسو (2007) انجام شد. بهمنظور انجام مرور نظاممند پنج پایگاه داده به زبان انگلیسی «اسکوپوس»، «امرالد»، «ساینس دایرکت»، «اشپرینگر» ...
بیشتر
چکیدههدف پژوهش حاضر شناخت شایستگیهای شهروند جهانی همزیست با کرونا در نظام آموزش و پرورش است. بدین منظور پژوهشی کیفی به شیوۀ فراترکیب با استفاده از روش شش مرحلهای ساندلوسکی و باروسو (2007) انجام شد. بهمنظور انجام مرور نظاممند پنج پایگاه داده به زبان انگلیسی «اسکوپوس»، «امرالد»، «ساینس دایرکت»، «اشپرینگر» و «پروکوئست» برای مطالعات خارجی و دو پایگاه داده به زبان فارسی «پایگاه نشریات کشور» و «پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» انتخاب شدند و مقالات مرتبط در بازۀ زمانی سالهای 2019 تا 2020 جمعآوری شد (31 مقاله). در تجزیه و تحلیل به شیوۀ شبکۀ مضامین با واژههای کلیدی مرتبط با هدف پژوهش 23 مضمون پایه (یادگیری مجازی، آموزش مجازی، یادگیری از راه دور، ارزیابی الکترونیکی، ...)، پنج مضمون سازماندهنده (آموزش مجازی، حوزههای تفکر، آگاهیهای بهداشتی، راهبردهای خودحفاظتی، مسئولیتپذیری) و سه مضمون فراگیر (دانش، مهارت، و نگرش) بهدست آمد. .
سیدیاسین حسینی؛ حسن محدثی گیلوایی؛ محمدباقر تاج الدین
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تضادهای اجتماعی مرتبط بر دین در نیم قرن اخیر در استان کردستان بوده است. رویکرد پژوهش کیفی بوده و از مصاحبه با مطلعین کلیدی استفاده شده است. علاوه بر این از اسناد و مدارک شامل زندگینامهها، کتابها و روزنامهها استفاده شده است. یافتههای برحسب پراکنش جغرافیایی و توزیع تضادها در بین گروههای مختلف صورتبندی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تضادهای اجتماعی مرتبط بر دین در نیم قرن اخیر در استان کردستان بوده است. رویکرد پژوهش کیفی بوده و از مصاحبه با مطلعین کلیدی استفاده شده است. علاوه بر این از اسناد و مدارک شامل زندگینامهها، کتابها و روزنامهها استفاده شده است. یافتههای برحسب پراکنش جغرافیایی و توزیع تضادها در بین گروههای مختلف صورتبندی شده است. هفت شیوه از تضادهای اجتماعی مرتبط با دین در کردستان در قالب «دین بهمثابه از بینبرندهی تضادها»، «دین بهمثابه پوشاننده و پنهانکنندهی تضادها»، «دین بهمثابه انعکاسدهنده و بازنماییکنندهی تضادها»، «دین بهمثابه تداومبخش تضادها»، «دین بهمثابه تقویتکننده و تشدیدکنندهی تضادها»، «دین بهمثابه منبع و منشأ تضادهای اجتماعی» و «دین بهمثابه تضعیف کنندهی تضادها» استخراج شده است. هر یک از تضادهای مذکور، گاهی بین افراد یا بین گروههای فکری با سلایق متفاوت دینی یا گروههای مذهبی با گرایش فکری سکولار بوده است. هر یک از تضادهای مذکور، گاهی بین افراد یا بین گروههای فکری با سلایق متفاوت دینی یا گروههای مذهبی با گرایش فکری سکولار بوده است.
سمیه سادات شفیعی؛ فاطمه موسوی ویایه
چکیده
جامعه شناسی بومی ایران مطالعات روشمند اندکی در زمینه خانوادههای ایثارگر و آسیب دیده از جنگ تحمیلی انجام داده است. لذا تحقیق حاضر با هدف گردآوری و تحلیل دادههای میدانی به دنبال پاسخگویی به پرسش اصلی ذیل است: چالشهای همسران جانبازان در ایفای نقشهای خانوادگی چیست و عمدتا حول چه مقولاتی سامان یافته است؟ تحقیق به روش کیفی و مبتنی ...
بیشتر
جامعه شناسی بومی ایران مطالعات روشمند اندکی در زمینه خانوادههای ایثارگر و آسیب دیده از جنگ تحمیلی انجام داده است. لذا تحقیق حاضر با هدف گردآوری و تحلیل دادههای میدانی به دنبال پاسخگویی به پرسش اصلی ذیل است: چالشهای همسران جانبازان در ایفای نقشهای خانوادگی چیست و عمدتا حول چه مقولاتی سامان یافته است؟ تحقیق به روش کیفی و مبتنی بر روایت پژوهی اجرا و در جریان پژوهش با ۳۰ نفر از همسران جانبازان ساکن شهر تهران مصاحبه شد. نتایج تحلیل مضمون مصاحبههای انجام شده نشان میدهد گرانباری نقش حاصل از اجرای همزمان نقش پرستار، همسر، مادری بسط یافته، مقوله نارضایتی اقتصادی حاصل از اخلال نقش نانآوری مرد و توام با تجربه فقر یا عدم تفاهم مالی و سرآخر زوجیت ناکامل ناشی از نارضامندی جنسی، عدم حل تعارض زوجین و اضطراب مداوم همراه با خشونت خانگی مضمونهای اصلی تجربه زیسته همسران جانبازان هستند که به دلسردی از نقش همسری منجر میشوند. همسران جانبازان در مقام کنشگران اجتماعی با تغییر انتظارات و بازتعریف نقش بر دلسردی از نقش غلبه میکنند یا از اجرای نقش همسر جانباز دست می شویند و جدایی را برمیگزینند.
جامعه شناسی
حاکم قاسمی؛ مهدی نیکویه؛ شهریار شیرویه پور؛ عین الله کشاورز ترک
چکیده
سرمایۀ اجتماعی دارایی و اعتباری است که از روابط اجتماعی حاصل میشود. برخورداری از این سرمایه موجب کاهش هزینه، افزایش اثربخشی و بهینه شدن امور برای بهرهبرداری از سایر سرمایهها میشود. بر این اساس سازمانها با افکارسنجی و ارزیابی میزان سرمایۀ اجتماعی موجود در جامعه میکوشند به این هدف دست یابند. هدف مقالۀ حاضر واکاوی وضعیت سرمایۀ ...
بیشتر
سرمایۀ اجتماعی دارایی و اعتباری است که از روابط اجتماعی حاصل میشود. برخورداری از این سرمایه موجب کاهش هزینه، افزایش اثربخشی و بهینه شدن امور برای بهرهبرداری از سایر سرمایهها میشود. بر این اساس سازمانها با افکارسنجی و ارزیابی میزان سرمایۀ اجتماعی موجود در جامعه میکوشند به این هدف دست یابند. هدف مقالۀ حاضر واکاوی وضعیت سرمایۀ اجتماعی در استان قزوین و تدوین راهبردهای مناسب برای ارتقای آن است. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی است که بهدنبال ارائۀ تصویری از میزان سرمایۀ اجتماعی در میان افراد هجده سال به بالای دوازده شهر مرکزی و دوازده روستای استان قزوین است. حجم نمونۀ تحقیق با استفاده از فرمول کوکران 2266 نفر است. دادهها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی، آزمون فریدمن موردتحلیل قرار گرفته و مؤثرترین عوامل در سطوح کلان، میانی و خرد شناسایی شدند. براساس نتایج آزمون فریدمن، در میان مؤلفههای سرمایۀ اجتماعی، در سطح کلان مؤلفۀ پنداشت از عملکرد نظام در رفع مشکلات، در سطح میانی آمادگی مشارکت در کمک به سازمانها و در سطح خرد عامگرایی اجتماعی دارای بالاترین رتبه هستند. وضعیت مؤلفههای سرمایۀ اجتماعی در سطح کلان و میانی پایینتر از میانگین و تنها در سطح خرد کمی بالاتر از میانگین قرار دارد که نیاز است سازمانهای متولی در استان قزوین با اتخاذ رویکردهای آیندهمحور و ارائۀ راهبردها و راهکارهای مناسب در صدد ارتقای این وضعیت برآیند
ندا گل بهاری؛ منصوره اعظم آزاده؛ مریم قاضی نژاد
چکیده
مقالۀ حاضر درپی پاسخگویی به این پرسش است که افراد تراجنسی «هویت جنسیتی خود را چگونه و در قالب چه مضامینی درک و تجربه میکنند؟». به همین منظور تعداد سی مصاحبۀ نیمهساخت یافته با کمک روش نمونه گیری نظری هدفمند و گلوله برفی با تراجنسی هایی که در یکی از مراحل گذار بودند یا آن را به پایان رسانیده بودند، انجام و با بهرهگیری ...
بیشتر
مقالۀ حاضر درپی پاسخگویی به این پرسش است که افراد تراجنسی «هویت جنسیتی خود را چگونه و در قالب چه مضامینی درک و تجربه میکنند؟». به همین منظور تعداد سی مصاحبۀ نیمهساخت یافته با کمک روش نمونه گیری نظری هدفمند و گلوله برفی با تراجنسی هایی که در یکی از مراحل گذار بودند یا آن را به پایان رسانیده بودند، انجام و با بهرهگیری از روش نظریۀ زمینهای بررسی شدند.«هویت آشفته»، «هویت بلاتکلیف»، «هویت ناقص» و «هویت رشدیافته»، مقولات عمدهای هستند که از درک ایشان از هویت جنسیتی در سه مرحلۀ پیش از آگاهی از تراجنسی بودن، فاصلۀ بین آگاهی تا عمل جراحی و پس از عمل جراحی استخراج شده و درنهایت به انتزاع مقولۀ نهایی «هویتیابی مطرود»، بهعنوان پاسخی به چیستی ادراک شرکتکنندگان از هویت جنسیتی خود ختم شدهاند.یافته ها حاکی از آن است که در جریان دیالکتیک شناسایی درون و برون و در مرحلۀ «آشفتگی» و «بلاتکلیفی» هویت، بازخوردهای طرداندود که هویت موردادعای ترنس را نمیپذیرند، سویۀ غالب دیالکتیک فوق را تشکیل میدهد. در وضعیت «هویت ناقص» نیز وضع به همین منوال است و تلاش فرد برای جای گرفتن در یکی از قالبهای پذیرفتهشدۀ زن یا مرد و سعی در راستای پاک کردن رد ترنس بودن، به بازتولید ساختار و گفتمان هویتی منجر میشود که او را طرد میکند. به نظر میرسد در شرایط هویت رشدیافته است که عاملیت فرد مجال مییابد در راستای مقاومت در برابر گفتمانجنسیتی دوتایی و طردکنندۀ حاکم، قد علم کند، خود را فراتر و بیش از جنسیت هویتیابی کند یا بهطور متقابل چنین گفتمان هویتی را طرد و بر گفتمان غیردوتایی تأکید کند.