سوسن باستانی؛ زهرا حیدرزاده
دوره 7، شماره 3 ، مهر 1392، صفحه 3-24
چکیده
هدف مقاله بررسی جایگاه زنان در آرای علامه طباطبایی در تفسیر المیزان است. دیدگاه علامه طباطبایی، در جایگاه یکی از مهمترین مفسران شیعی معاصر، از اهمیت و تأثیر بسیار برخوردار است. پژوهش با استفاده از چارچوب نظری الیزابت شوسلر فیورنزا و با روش هرمنوتیک انتقادی رهاییبخش انجام شده است. هرمنوتیک انتقادی رهاییبخش دین را واجد عناصر سازنده ...
بیشتر
هدف مقاله بررسی جایگاه زنان در آرای علامه طباطبایی در تفسیر المیزان است. دیدگاه علامه طباطبایی، در جایگاه یکی از مهمترین مفسران شیعی معاصر، از اهمیت و تأثیر بسیار برخوردار است. پژوهش با استفاده از چارچوب نظری الیزابت شوسلر فیورنزا و با روش هرمنوتیک انتقادی رهاییبخش انجام شده است. هرمنوتیک انتقادی رهاییبخش دین را واجد عناصر سازنده و رهاییبخش برای پاسخگویی به مسائل و مشکلات انسان امروز میداند و به کاوش در الاهیات میپردازد تا عواملی را که رهایی و توانمندی زنان را موجب میشوند بیابد و بهکار ببندد.
مقاله با این پیشفرض که نظریة اجتماعی هر متفکر از هستیشناسی و انسانشناسی او متأثر است، برای آشنایی با نظریة اجتماعی علامه طباطبایی در المیزان، ابتدا نگاه هستیشناختی و انسانشناختی و سپس نگاه او به زن را بررسی و نقد کرده است.
بررسی نگاه هستیشناختی و انسانشناختی علامه حاکی از آن است که علامه زن را در خلقت موجودی مشابه با مرد و برابر با او در شأن و شخصیت انسانی میداند. اما نظریة اجتماعی علامه از هستیشناسی و انسانشناسی فلسفی او فاصله میگیرد. از دیدگاه او، زن و مرد ازمنظر طبیعی با یکدیگر متفاوت هستند و درنتیجة این تفاوت، از حقوق اجتماعی متفاوتی برخوردارند. از مقایسة نگاه هستیشناختی و انسانشناختی علامه با نظریة اجتماعی او میتوان دوگانة زن آسمانی-زن زمینی را نتیجه گرفت. علامه در تفسیر خود از زن و مرد عام سخن میگوید؛ زیرا همه را در همة زمانها و مکانها تابع وضعیت زیستیشان میبیند. درحالیکه در عالم واقع زنان و مردان خاص وجود دارندکه تحت وضعیت اجتماعی، تاریخی و فرهنگی خاص رشد یافتهاند و تربیت شدهاند.
هادی خانیکی
دوره 7، شماره 3 ، مهر 1392، صفحه 25-53
چکیده
این مقاله به دنبال آن است که در چارچوب مطالعهای تاریخیـ تطبیقی، رویکردهای مطرح دربارة رویارویی سنت و مدرنیته را در سه جامعة ایران، ترکیه و مصر بهمثابة "سه منزلگاه مدرنیته" در جهان اسلام بررسی کند. هدف مقاله طبقهبندی و تبیین گذار و گفتمانهای غالب در میان نخبگان ایرانی، مصری و ترک در مواجهه با مدرنیته و پیوندهای میان دگرگونیهای ...
بیشتر
این مقاله به دنبال آن است که در چارچوب مطالعهای تاریخیـ تطبیقی، رویکردهای مطرح دربارة رویارویی سنت و مدرنیته را در سه جامعة ایران، ترکیه و مصر بهمثابة "سه منزلگاه مدرنیته" در جهان اسلام بررسی کند. هدف مقاله طبقهبندی و تبیین گذار و گفتمانهای غالب در میان نخبگان ایرانی، مصری و ترک در مواجهه با مدرنیته و پیوندهای میان دگرگونیهای عینی و تحولات ذهنی در این سه جامعه است. روش تحقیق مقاله مطالعة اسنادی و تاریخی و تحلیل و فراتحلیل تطبیقی آنهاست. این مقاله نشان میدهد سه جهان ایرانی، مصری و ترک بهاعتبار اشتراکها و افتراقهای فرهنگی و تمدنی، تجربههای متفاوتی دربرابر مدرنیته داشتهاند. نقد سنت، نه نفی آن، و نقد مدرنیته، نه نفی آن، ازجمله رویکردهای غالب اجتماعی و سیاسی در این سه جامعه بوده است که درمیان روشنفکران و اندیشمندان معاصر نیز نمایندگان شاخصی دارد.
وجه اشتراک این رویکردها در هر سه جامعه، تلاش برای پیشبرد فهمی گشوده و دموکراتیک از اسلام در جهان معاصر و وجه افتراق آنها، وجود، عدم یا ضعف نهادها و ساختارهای مدنی و سیاسی است، بهگونهایکه بتواند پشتیبان و پیشبرندة اندیشهای گفتوگویی و انتقادی باشد. مسیری که سه جامعة ایران، مصر و ترکیه در حوزة نظر اجتماعی و کنش سیاسی از آغاز مدرنیته تا به امروز پیمودهاند متفاوت است که این تفاوت را میتوان برپایة جایگاه جامعة مدنی در آنها تفسیر کرد.
هادی سلیمانی قرهگل
دوره 7، شماره 3 ، مهر 1392، صفحه 54-74
چکیده
تجدد دفاعی بازنمای تلاش متفکران اسلامی اوائل قرن بیستم برای رویارویی با تجدد و منطق شرقشناختی برآمده از آن در وضعیتی پسااستعماری است. این گفتمان از تجدد، با وارونهکردن ایدههای مرکزی شرقشناسی ذیل مفاهیمی ازقبیل «پرسش از انحطاط و عقبماندگی»، «تلقی ایدهآلیستی از انحطاط و پیشرفت» و «برخورد گزینشی با تمدن غرب»، ...
بیشتر
تجدد دفاعی بازنمای تلاش متفکران اسلامی اوائل قرن بیستم برای رویارویی با تجدد و منطق شرقشناختی برآمده از آن در وضعیتی پسااستعماری است. این گفتمان از تجدد، با وارونهکردن ایدههای مرکزی شرقشناسی ذیل مفاهیمی ازقبیل «پرسش از انحطاط و عقبماندگی»، «تلقی ایدهآلیستی از انحطاط و پیشرفت» و «برخورد گزینشی با تمدن غرب»، تلاش دارد اسلام را با مقتضیات منطق مسلط انطباق دهد و به مدد امر مدرن به دفاع از «امر ناب» برساخته بپردازد.
مقالۀ پیشرو برمبنای چارچوب تحلیل گفتمان و با تکیه بر منطق شرقشناسی وارونه، درصدد است تا با بازخوانی تطبیقی آرای اجتماعی نورسی و سیدجمال، به خوانش بخشی از این مواجهه و واکاوی گفتمان برآمده از آن مبادرت کند. بازخوانی انتقادی آرای این دو متفکر نشان میدهد که با وجود تلاش نورسی و سیدجمال برای دفاع از اسلام و نهادهای آن دربرابر یورش استعمار، تلاشهای نظری ایندو، با فروغلتیدن در تلۀ شرقشناسی به بازتولید آن منجر شده است.
محمد فکری؛ مینا اینانلو؛ احمد فکر ی
دوره 7، شماره 3 ، مهر 1392، صفحه 75-99
چکیده
در اواسط قرن بیستم میلادی، سعید نورسی، عالم صوفی ترکیه، با تأسی از سنت معنوی اسلام جریان نوریه را با هدف ترویج و هماهنگی میان علم و دین و سنت و مدرنیته بنیان گذاشت. از دل جریان نوریه و در امتداد آن، جنبشی اجتماعی در میان اقشار و اصناف و حلقههای محلی جامعه ترکیه با رهبری کاریزماتیک فتحالله گولن شکل گرفت که هدف آن عمدتاً خدمت به خلق، ...
بیشتر
در اواسط قرن بیستم میلادی، سعید نورسی، عالم صوفی ترکیه، با تأسی از سنت معنوی اسلام جریان نوریه را با هدف ترویج و هماهنگی میان علم و دین و سنت و مدرنیته بنیان گذاشت. از دل جریان نوریه و در امتداد آن، جنبشی اجتماعی در میان اقشار و اصناف و حلقههای محلی جامعه ترکیه با رهبری کاریزماتیک فتحالله گولن شکل گرفت که هدف آن عمدتاً خدمت به خلق، ارتقای سطح آموزشی برای همه و بهبود معیشت مردم با الهام از آموزههای اسلامی و فرهنگ بومی بود.
گولن امروزه در سراسر جهان بهعنوان روشنفکری تأثیرگذار شناخته میشود. از او با عنوان پدر اسلام اجتماعی در ترکیه یاد میشود، اما دامنة نفوذش فراتر از مرزهای ترکیه است. قدرت تأثیرگذاری گولن به حدی است که از فعالیتهای او و هوادارانش به «جنبش گولن» تعبیر میشود. این جنبش، برخلاف اکثر جنبشهای اسلامی معاصر، سیاسی نیست بلکه اجتماعی-آموزشی است. گولن در رأس شبکهای با عضویت تعداد زیادی از سرمایهداران، بازرگانان و دانشمندان قرار دارد که از طریق ادارة برخی شرکتها و نهادها، شبکة وسیعی از مراکز انتشاراتی، مدارس، دانشکدهها، شرکتهای سرمایهگذاری و مراکز فرهنگی در داخل و خارج از ترکیه را تحت پوشش دارند.
این مقاله با استفاده از نظریة «بسیج منابع» دریچهای برای شناخت جنبش گولن و تبیین چرایی شکوفایی و توفیق این جنبش گشوده است. این ابزار نظری همراه با تحلیل بستر تاریخی و سیاسی ترکیه، که موعظههای گولن در آنها نقش بسته است و نیز درک مفاهیم اسلامی در ترکیه نظیر بخشش، نیکوکاری، بصیرت در باورها، رستگاری و خدمت به جامعه، شناختی از جنبش گولن به دست میدهد.
محمدجواد غلامرضاکاشی
دوره 7، شماره 3 ، مهر 1392، صفحه 100-127
چکیده
این مقاله به یکی از عوامل مؤثر بر بازتولید گفتار اسلام سیاسی پس از پیروزی انقلاب میپردازد. تأکید بر نقشی است که تحول الگوی شهرنشینی طی سه دهۀ گذشته ایفا کرده است. ظهور قلمرو زیستی ویژه در شهرهای کوچک در مقایسه با شهرهای بزرگ و روستاها، بازار مصرف تازهای برای آموزههای این روایت دینی تولید کرده است. مقایسۀ یافتههای کمی اثباتکنندۀ ...
بیشتر
این مقاله به یکی از عوامل مؤثر بر بازتولید گفتار اسلام سیاسی پس از پیروزی انقلاب میپردازد. تأکید بر نقشی است که تحول الگوی شهرنشینی طی سه دهۀ گذشته ایفا کرده است. ظهور قلمرو زیستی ویژه در شهرهای کوچک در مقایسه با شهرهای بزرگ و روستاها، بازار مصرف تازهای برای آموزههای این روایت دینی تولید کرده است. مقایسۀ یافتههای کمی اثباتکنندۀ آن است که ذهنیت اجتماعی شهرهای کوچک بهمنزلۀ حاشیههایی بر متن شهرهای بزرگ، بستر مستعد تولید و بازتولید اسلام سیاسی است.
یونس نوربخش؛ محمداسماعیل حاجهاشمی؛ صدیقه سلطانیان
دوره 7، شماره 3 ، مهر 1392، صفحه 128-149
چکیده
تفکر اجتماعی متفکران مسلمان در دو سدۀ اخیر عمدتاً برای پاسخگویی به نیازهای مسلمانان در عصر جدید بهوجود آمده است. پیدایش علوم جدید و تحولات صنعتی در جوامع غربی و ظهور استعمار ازیکسو و از طرف دیگر نفوذ آرا و افکار مدرنیته در میان متفکران جوامع اسلامی، الگوبرداری یکسویه از تمدن غربی را در اندیشه و بیان برخی از آنان به همراه داشت. ...
بیشتر
تفکر اجتماعی متفکران مسلمان در دو سدۀ اخیر عمدتاً برای پاسخگویی به نیازهای مسلمانان در عصر جدید بهوجود آمده است. پیدایش علوم جدید و تحولات صنعتی در جوامع غربی و ظهور استعمار ازیکسو و از طرف دیگر نفوذ آرا و افکار مدرنیته در میان متفکران جوامع اسلامی، الگوبرداری یکسویه از تمدن غربی را در اندیشه و بیان برخی از آنان به همراه داشت. از طرف دیگر، متفکران مسلمانی بودند که میخواستند علل عقبماندگی مسلمانان را کشف کنند و براساس آن سربلندی آغازین را به مسلمانان بازگردانند. آنها در تلاش بودند تا با ایدۀ بازگشت به اسلام و گاه با وامگیری بسیاری از مفاهیم مدرن غربی نظیر فردگرایی، آزادی، برابری، شورا و دموکراسی و امتزاج آنها با اسلام بتوانند با ارائۀ قرائتی جدید از اسلام و بازسازی آن، پاسخی مناسب به مسائل پیش روی جامعۀ اسلامی بدهند یا در سطحی بالاتر دانش اجتماعی مناسب را تولید کنند. تفکر پیشرفت و سکولاریزم دو مسئلۀ مهم آنها بود که تحقق آنها در خاورمیانه در چالش با دین و سنتهای اجتماعی بود. در این مقاله با بررسی آرای محمد عابدالجابری در سه سطح موضوع، روش و نظریه با تأکید بر مفهوم عقل عربی ایدۀ ایجاد تفکر اجتماعی مستقل و بومی را مورد بررسی قرار دادیم. در سطح موضوع مسئله، به مقولات آسیبشناختی بومی و پدیدهها و مفاهیم مورد توجه وی پرداختیم. و در سطح روش و نظریهْ محیط رشد و آموزش نظری، نظریات و متفکران مؤثر در اندیشه، و چارچوبهای نظری مورد استفادۀ این متفکر را بررسی کردیم.
نرگس نیکخواه قمصری؛ مینا هلالی ستوده
دوره 7، شماره 3 ، مهر 1392، صفحه 150-170
چکیده
مقالۀ حاضر با تمرکز بر روابط قدرت و مقاومت مندرج در سرمایۀ کلامی گفتمانهای رقیبی که در متن منازعۀ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دو دهۀ پیش از انقلاب اسلامی (1357) حاضرند، چگونگی برساختهشدن محدودۀ معنایی و ساختار اجتماعی سوژۀ زن انقلابی را نشان میدهد. بدینمنظور، با تکیه بر بنیان نظری و روششناسی که از پیوند استراتژیک امکانات مفهومی ...
بیشتر
مقالۀ حاضر با تمرکز بر روابط قدرت و مقاومت مندرج در سرمایۀ کلامی گفتمانهای رقیبی که در متن منازعۀ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دو دهۀ پیش از انقلاب اسلامی (1357) حاضرند، چگونگی برساختهشدن محدودۀ معنایی و ساختار اجتماعی سوژۀ زن انقلابی را نشان میدهد. بدینمنظور، با تکیه بر بنیان نظری و روششناسی که از پیوند استراتژیک امکانات مفهومی نظریۀ گفتمانی لاکلاو و موفه و نظریۀ تاریخی–گفتمانی وداک برآمده است، نگاهی گذرا به سوژگی زنانه در گفتارِ مهمترین شخصیتهای سیاسی و فرهنگی دوران مزبور، یعنی محمدرضا پهلوی و امامخمینی(ره)، افکنده و در پیوند با رخدادهای زمینه، فرایند واسازی گفتمانهای سنتی و مدرن و در پی آن ساختزدایی از «زن بهعنوان سوژۀ صرفاً جنسی یا جنسیتی» را در پرتو ظرفیتهای زبانی اندیشهپردازان شاخص انقلاب اسلامی ـآیتاله مطهری، دکترشریعتی و امامخمینی(ره)ـ بررسی کردهایم. سپس چگونگی شکلگیری مفهوم «زن بهعنوان سوژۀ انسانی» را درون شبکههای معنایی صورتبندی گفتمان انقلاب اسلامی به تصویر کشیدهایم.