بهاره آروین
دوره 5، شماره 2 ، تیر 1390، صفحه 6-30
چکیده
هدف این مقاله، بهدستدادن اصولی از نوعی روششناسی تلفیقی در حوزة علوم اجتماعی است که برمبنای خوانش آرای ویتگنشتاین، هایک و گادامر در افق فکری یکدیگر شکل گرفته است. در ابتدا و پس از بیان مسئله و ضرورت پرداختن به آن، ادبیات بحث بهطور خلاصه مرور شده است و سپس بهطور اجمالی امکان تلفیق آرایاین سه متفکر مورد بحث قرار گرفته است. این ...
بیشتر
هدف این مقاله، بهدستدادن اصولی از نوعی روششناسی تلفیقی در حوزة علوم اجتماعی است که برمبنای خوانش آرای ویتگنشتاین، هایک و گادامر در افق فکری یکدیگر شکل گرفته است. در ابتدا و پس از بیان مسئله و ضرورت پرداختن به آن، ادبیات بحث بهطور خلاصه مرور شده است و سپس بهطور اجمالی امکان تلفیق آرایاین سه متفکر مورد بحث قرار گرفته است. این امکان با مرور شش شباهت مهم در قالب معادلیابی واژگان کلیدی هر متفکر در بازی زبانی متفکران دیگر مورد بحث قرار گرفته است، این شباهتها عبارتاند از: وجود بستر اجتماعی قاعدهمند در پسزمینة کنشهای فردی؛ اصالت فعالیت عملی و ناآگاهانه درمقابل فعالیت نظری و آگاهانه؛ کاربرد استعارة بازی به معنای حفظ وجهی از عاملیت در بستر ساختار؛ آغاز از مبنایی سوبژکتیویستیدر عین دستیابی به عینیتی فراتر از افراد؛ محدودیت شناخت و رد موضع ناظر؛ و درنهایت، تلاش برای بهدستدادن معیاری به منظور پرهیز از نسبیگرایی. این شباهتها همزمان اصول بنیادین روششناسی تلفیقیِ پیشنهادی را نیز شکل دادهاند. در آخرین قسمت مقاله، این اصول در پاسخ به پرسشهای سهگانة چیستی موضوع علوم اجتماعی، چگونگی مطالعة آن (الزامات روششناختی) و هدف از انجام یک مطالعة اجتماعی مورد تصریح و صورتبندی قرار گرفتهاند. بر این مبنا، موضوع علوم اجتماعی «نظمهای زبانی ـ تاریخی» عنوان شده است که در آن نظم به تعبیر هایک، زبانیبودن به تعبیر ویتگنشتاین و تاریخیبودن به تعبیر گادامر به کار رفته است و هدف از انجام یک مطالعة اجتماعی، «انکشاف» این نظمها به تعبیر هایدگری - گادامری کلمه و همچنین بهدستدادن پیشبینیهای محدود برمبنای این انکشاف عنوان شده است؛ برمبنای این موضوع و هدف، الزامات روششناختیِ انجام یک مطالعة اجتماعی نیز مورد بحث قرار گرفته است.
سوسن باستانی؛ مهین رئیسی
دوره 5، شماره 2 ، تیر 1390، صفحه 31-57
چکیده
تحلیل شبکه برای مطالعه ساخت اجتماعی، مجموعهای از نظریه ها، مفاهیم، روشها، تکنیکها و ابزارها را ارائه میکند. در این مقاله روش تحلیل شبکه اجتماعی با رویکرد شبکه کل[1] مطالعه میشود. در این مقاله پس از مرور نظریه شبکههای اجتماعی، تحلیل شبکه بهعنوان روش تحقیق مطالعه میشود. برای این کار، نوع دادههای شبکهای، شیوههای جمعآوری ...
بیشتر
تحلیل شبکه برای مطالعه ساخت اجتماعی، مجموعهای از نظریه ها، مفاهیم، روشها، تکنیکها و ابزارها را ارائه میکند. در این مقاله روش تحلیل شبکه اجتماعی با رویکرد شبکه کل[1] مطالعه میشود. در این مقاله پس از مرور نظریه شبکههای اجتماعی، تحلیل شبکه بهعنوان روش تحقیق مطالعه میشود. برای این کار، نوع دادههای شبکهای، شیوههای جمعآوری و اصول و شاخصهای مورد نیاز برای تحلیل و تفسیر آنها توضیح داده شده است. برای روشنتر شدن این روش و نحوه استفاده از آن، نمونهای از تحقیق انجام شده روی اجتماعات توسعهدهندگان نرمافزارهای آزاد یا متن باز با رویکرد شبکههای کل ارائه شده است. در این نمونه تحقیق، علاوه بر توضیح شیوه تحلیل شبکه، نحوه استخراج اطلاعات شبکههای آنلاین نیز بیان شده است. در مجموع مقاله نشان میدهد که چگونه میتوان از تحلیل شبکه برای مطالعه ساخت استفاده کرد.
[1]. Whole network approach
خدیجه سفیری؛ سارا ایمانیان
دوره 5، شماره 2 ، تیر 1390، صفحه 58-77
چکیده
تکنیکهای تحقیق با کودکان، همگام با توسعة جامعهشناسی کودکی مورد استقبال پژوهشگرانی قرار گرفت که خواستار مشارکت بیشتر کودکان در پژوهش و انجام تحقیق با آنان و نه تنها دربارة آنان بودند.تکنیک "نقاشی و نگارش" با ترکیب نقاشی کودک و نوشتة او دربارة آن، دادههایی منعطف به دست میدهد که هم برای تحلیل کمی و هم جهت تحلیل کیفی مناسباند.این ...
بیشتر
تکنیکهای تحقیق با کودکان، همگام با توسعة جامعهشناسی کودکی مورد استقبال پژوهشگرانی قرار گرفت که خواستار مشارکت بیشتر کودکان در پژوهش و انجام تحقیق با آنان و نه تنها دربارة آنان بودند.تکنیک "نقاشی و نگارش" با ترکیب نقاشی کودک و نوشتة او دربارة آن، دادههایی منعطف به دست میدهد که هم برای تحلیل کمی و هم جهت تحلیل کیفی مناسباند.این تکنیک را میتوان بهعنوان کاری انفرادی یا بخشی از یک طرح تحقیقاتی گروهی گسترده به کار برد. همچنین برای موضوعات متنوع و گروههای سنی مختلف کودکان استفاده شده است. در این مقاله، به معرفی این تکنیک، مزایا و محدودیتها و تجربة کاربرد آن در جامعة ایران میپردازیم.
سهیلا صادقی فسائی؛ محسن ناصری راد
دوره 5، شماره 2 ، تیر 1390، صفحه 78-98
چکیده
جنبههای هستیشناسانه، معرفتشناسانه، روششناسانه و روشی چهار جنبه از پژوهش و فهم هستند که از اهمیت خاصی برخوردارند و همگی بههم وابستهاند. در ادبیات پژوهش جداسازی هستیشناسی و معرفتشناسی، از لحاظ مفهومی، با مسئلة خاصی روبهرو است. اصطلاح روششناسی نیز با بیدقتی مورد استفاده قرار میگیرد و پژوهشگران روشهای پژوهش را ...
بیشتر
جنبههای هستیشناسانه، معرفتشناسانه، روششناسانه و روشی چهار جنبه از پژوهش و فهم هستند که از اهمیت خاصی برخوردارند و همگی بههم وابستهاند. در ادبیات پژوهش جداسازی هستیشناسی و معرفتشناسی، از لحاظ مفهومی، با مسئلة خاصی روبهرو است. اصطلاح روششناسی نیز با بیدقتی مورد استفاده قرار میگیرد و پژوهشگران روشهای پژوهش را بهکار میگیرند بیآنکه اطلاعی از مفروضات هستیشناختی و معرفتشناختی مورد قبول خود داشته باشند. همة این مسائل بر نیاز به شفافسازی روشها، روششناسیها، معرفتشناسیها و هستیشناسیها تأکید میکند. این پژوهش مبتنی بر رویکردی نظری است. در جریان گردآوری دادهها این چهار جنبه مفهومسازی و ترکیب شده است. با مراجعه به ادبیات وسیع در این حوزه سعی شده اهمیت و ارتباط این جنبهها با یکدیگر در پژوهشهای کیفی مشخص گردد. یافتهها نشان میدهد که روششناسی و روش بههیچوجه جدا از موقعیتهای هستیشناختی و معرفتشناختی انتخاب نمیشوند. موقعیتهای متفاوت هستیشناسی و معرفتشناسی، روششناسی و روشهای متفاوتی را تولید میکند که نهایتاً منجر به دانش دربارة جهان اجتماعی میگردد.
محمدجواد غلامرضاکاشی
دوره 5، شماره 2 ، تیر 1390، صفحه 99-127
چکیده
تحلیل گفتمان تا جایی که به پژوهشها و آثار میشل فوکو بازمیگردد، بههیچروی منحصر به تحلیل متن نبوده است. اما ساماندهی به روشهای پژوهش گفتمانی که عموماً بعد از مرگ فوکو انجام گرفت بیشتر بر تحلیل متن متمرکز بوده است. بهتدریج ساماندهی به روشهای تحلیل گفتمانی به منزلة روشی پدیدارشناختی و تجربی از صرف پژوهش متن فاصله میگیرد. ...
بیشتر
تحلیل گفتمان تا جایی که به پژوهشها و آثار میشل فوکو بازمیگردد، بههیچروی منحصر به تحلیل متن نبوده است. اما ساماندهی به روشهای پژوهش گفتمانی که عموماً بعد از مرگ فوکو انجام گرفت بیشتر بر تحلیل متن متمرکز بوده است. بهتدریج ساماندهی به روشهای تحلیل گفتمانی به منزلة روشی پدیدارشناختی و تجربی از صرف پژوهش متن فاصله میگیرد. محصولات فرهنگی، کنشهای اجتماعی و نهادها نیز میتوانند موضوع تحلیل گفتمان واقع شوند. در این مقاله فضا به منزلة میدانی تازه برای پژوهش گفتمانی معرفی شده است و ضمن عرضة جوانب نظری به برخی از تکنیکهای فضا پژوهشی نیز اشاره شده است.
مهدی محسنیانراد
دوره 5، شماره 2 ، تیر 1390، صفحه 128-157
چکیده
انگیزة نگارش مقالة حاضر انتشار عمومی نرمافزار ام. آر. پی[1] از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری در سطح دانشگاههای کشور است. نرمافزاری که حاصل تلاش بیش از دو دهه محققان کشور است و از طریق آن میتوان یک روش تحلیل محتوای مختلط کمی ـ کیفی را به نام «تحلیل محتوای عمقی» اجرا کرد و از این طریق، بیش از هریک از دو روش کمی یا کیفی به ...
بیشتر
انگیزة نگارش مقالة حاضر انتشار عمومی نرمافزار ام. آر. پی[1] از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری در سطح دانشگاههای کشور است. نرمافزاری که حاصل تلاش بیش از دو دهه محققان کشور است و از طریق آن میتوان یک روش تحلیل محتوای مختلط کمی ـ کیفی را به نام «تحلیل محتوای عمقی» اجرا کرد و از این طریق، بیش از هریک از دو روش کمی یا کیفی به واقعیت نزدیک شد. مقاله با بحث دربارة سه نهضت کمی، کیفی و مختلط آغاز میشود. آنگاه به توضیح دربارة ساختار، کاربرد و پیشینة روش میپردازد. درخلال این توضیح، ضمن اشاره به پروژهها، رسالهها و پایاننامههایی که با روش مذکور اجرا شدهاند، در هر مورد، از مثالهای مرتبط استفاده میکند.
در انتها، از این ادعا دفاع میکند که با روش پیشنهادی میتوان «بازنمایی» را نیز انجام داد و شواهد «کلیشهسازی» و «نقاط محوری» متن را از طریق تهیة ماتریسهای ضرایب همبستگی فی و «مدل تقارن» به دست آورد.
[1]. Multidisciplinary Research Package
محسن نیازی
دوره 5، شماره 2 ، تیر 1390، صفحه 158-181
چکیده
شیوههای تحقیق تلفیقی را جنبش سوم روششناختی نامیدهاند. این بدان معناست که اکنون برای ارتقای روششناختی تحقیق، که با رویکردهای کمی و سپس کیفی آغاز شده است، لازم است رویکردهای تحقیق تلفیقی در تحقیقات اجتماعی دنبال شوند.
رویکردهای عمده در تحقیقات انسانی- اجتماعی در طی جنبشهای متعدد روششناختی مسیر پیشرفت روشهای تحقیق را ...
بیشتر
شیوههای تحقیق تلفیقی را جنبش سوم روششناختی نامیدهاند. این بدان معناست که اکنون برای ارتقای روششناختی تحقیق، که با رویکردهای کمی و سپس کیفی آغاز شده است، لازم است رویکردهای تحقیق تلفیقی در تحقیقات اجتماعی دنبال شوند.
رویکردهای عمده در تحقیقات انسانی- اجتماعی در طی جنبشهای متعدد روششناختی مسیر پیشرفت روشهای تحقیق را پیمودهاند. موج اول روششناسی با کمیّتگرایی و تجربهگرایی آغاز گردید. پس از یک دوره غلبة کمّیگرایی، نقص روشهای کمی در نشاندادن افکار و نیّات مردم دربارة فعالیتها و وقایع خاص و پیچیده مشخص گردید. موج دوم روششناختی تحت عنوان تحقیق کیفی در دهههای 80-1970 میلادی با تأکید بر ادراک فرآیندهایی که به نتایج مورد مطالعه منجر میشوند، گسترش یافت. در دهة اخیر، محدودیتهای روشهای کیفی در تعمیم یافتهها، درهمآمیزی یافتههای تحقیق با ارزشهای خاص محقق و مشکلات اعتبار و پایایی دادهها بهعنوان چالشهای مهم فراروی تحقیقات کیفی معرفی شدهاند. از این رو، توجه به رویکرد تلفیقی بهعنوان جنبش سوم روششناختی از اهمیتی خاص برخوردار است.
ایدة اصلی روش تلفیقی که از آن به رویکرد چندخصلتی، چندروشی یا شیوة آمیخته نیز یاد میشود، این است که ترکیب رویکردهای کمی و کیفی درک مناسبتر و جامعتری از موضوعات تحقیق به دست میدهد. در این رویکرد، ضعفها و محدودیتهای هریک از تحقیقات کمّی و کیفی جبران میشود. همچنین، این شیوه شواهد و مدارک جامعتری را برای پژوهش موضوع تحقیق ارائه میدهد و به محقق کمک میکند تا به سؤالاتی پاسخ دهد که رویکردهای کمّی یا کیفی به تنهایی نمیتوانند پاسخگوی آنها باشند.
هدف اصلی این مطالعه بررسی تطبیقی روششناسی کمّی و کیفی و شناسایی محدودیتهای روششناختی هریک از این دو رویکرد و ارائة مدل تلفیقی بهعنوان راهکار اساسی روششناختی در مطالعات انسانی- اجتماعی است.