نسرین ایزدیار؛ شیرین احمدنیا؛ سیدمحمد سیدمیرزایی؛ سیدعلی آذین؛ محمد یزدانی صفا
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1393، صفحه 6-21
چکیده
استفاده از شیوة اهدای تخمک ازجمله فناوریهای کمک باروری (ART) است که در سالهای اخیر به دنبال موفقیت روزافزون آن به زنان ناباروری که به دلیل مشکلات تخمدان یا دیگر موضوعهای پزشکی قادر به فرزندآوری با تخمک خود نیستند، امید بسیار زیادی برای رسیدن به آرزوی داشتن فرزند بخشیده است. شناخت تجربة زنان نابارور در دورة دشوار تصمیمگیری برای ...
بیشتر
استفاده از شیوة اهدای تخمک ازجمله فناوریهای کمک باروری (ART) است که در سالهای اخیر به دنبال موفقیت روزافزون آن به زنان ناباروری که به دلیل مشکلات تخمدان یا دیگر موضوعهای پزشکی قادر به فرزندآوری با تخمک خود نیستند، امید بسیار زیادی برای رسیدن به آرزوی داشتن فرزند بخشیده است. شناخت تجربة زنان نابارور در دورة دشوار تصمیمگیری برای استفاده از اهدای تخمک و ترجیح این شیوة درمان به دیگر راههای جایگزین (فرزندپذیری یا ادامة زندگی بدون فرزند)، بسیار بااهمیت مینماید و پژوهشهای انگشتشماری در سطح داخلی با توجه به موضوعات اجتماعی و فرهنگی خاص کشور برای شناخت این پدیده صورت گرفته است.مقالة حاضر به توصیف تجربة زنان نابارور از انتخاب اهدای تخمک بهمثابة راهی برای رسیدن به مادری میپردازد. محقق با هدف شناخت و توصیف این تجربه از روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی استفاده کرده است و یازده مشارکتکننده را تحت مصاحبة عمیق نیمهساختاریافته قرار داده است. مشارکتکنندگان این پژوهش از میان زنانی که برای درمان اهدای تخمک به پژوهشگاه رویان مراجعه کرده بودند، به شیوة نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. اجرای پژوهش و تحلیل دادهها براساس طرح عملی کلایزی انجام شد. یافتهها حاصل از توصیفهای زنان شامل شش عبارت اصلی است: امکان حفظ محرمانگی در اهدای تخمک، امکان تجربة حاملگی، زایمان و شیردهی در اهدای تخمک، انتقال ژنتیک شوهر، تأثیر زمان در انتخاب اهدای تخمک، مجازبودن اهدای تخمک به لحاظ شرعی، بار عاطفی و اجتماعی ناباروری.
فاطمه جواهری
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1393، صفحه 22-48
چکیده
موضوع شفافسازی درحال تبدیلشدن به مطالبهای اجتماعی است. به این معنا که تقاضای عمومی برای شفافیت از سطح نهادهای سیاسی و اقتصادی فراتر رفته و به نهاد پزشکی نیز تسری پیدا کرده است. برایناساس، انتظار می رود پزشکان دربارة عملکرد و به ویژه خطای عملکردشان پاسخگو باشند. در مقالة حاضر با تکیه بر روش تحلیل نظری موضوع شفافسازی پزشکی ...
بیشتر
موضوع شفافسازی درحال تبدیلشدن به مطالبهای اجتماعی است. به این معنا که تقاضای عمومی برای شفافیت از سطح نهادهای سیاسی و اقتصادی فراتر رفته و به نهاد پزشکی نیز تسری پیدا کرده است. برایناساس، انتظار می رود پزشکان دربارة عملکرد و به ویژه خطای عملکردشان پاسخگو باشند. در مقالة حاضر با تکیه بر روش تحلیل نظری موضوع شفافسازی پزشکی را ازنظر جامعهشناختی واکاوی کردهایم. بهاینمنظور ابتدا چارچوب مفهومی این اصطلاح و برخی دیدگاههای تبیینکنندة آن مطرح شده، سپس زمینههای شکلگیری اندیشة شفافسازی و دیدگاه موافقان و مخالفان آن تشریح شده است. در مرحلة بعد، اقدامات بعضی کشورها در زمینة شفافسازی خطاهای پزشکی معرفی شده است. در خاتمه با بهرهگیری از یافتههای پژوهشی موجود، وضعیت شفافسازی خطاهای پزشکی در نهاد بهداشت و درمان کشور ایران تشریح شده است. اطلاعات این مقاله نشان میدهد که در ایران در زمینة شفافسازی خطاهای پزشکی، اقدامات درخور ملاحظهای صورت گرفته است، اما بهدلیل پارهای انسدادهای ساختاری تا تحقق کامل آن هنوز راه درازی درپیش است. پیشنیاز نیل به شفافیت تحول چندجانبه در سازوکارهای ساختاری جامعه، یعنی محیط بیرونی نهاد پزشکی، و همزمان فراهمآمدن بستر مناسب در داخل این نهاد است.
محمداسماعیل ریاحی؛ لادن رهبری
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1393، صفحه 49-87
چکیده
رویکرد فرایند استرس، همسو با مطالعة تأثیر عوامل اجتماعی بر ایجاد و توزیع اختلالات روانی ناشی از استرس، در دهة 1980 شکل گرفت و از همان زمان تاکنون سیطرة خود را در مطالعات جامعهشناسی سلامت روان حفظ کرده است. الگوی فرایند استرس شامل سه مولفة اصلی است: منابع اجتماعی تولید استرس، عوامل روانی- اجتماعی تعدیلکننده یا میانجی استرس و واکنش ...
بیشتر
رویکرد فرایند استرس، همسو با مطالعة تأثیر عوامل اجتماعی بر ایجاد و توزیع اختلالات روانی ناشی از استرس، در دهة 1980 شکل گرفت و از همان زمان تاکنون سیطرة خود را در مطالعات جامعهشناسی سلامت روان حفظ کرده است. الگوی فرایند استرس شامل سه مولفة اصلی است: منابع اجتماعی تولید استرس، عوامل روانی- اجتماعی تعدیلکننده یا میانجی استرس و واکنش به استرس. این رویکرد دارای این پیشفرض اساسی است که تمام رویدادهای خوشایند و ناخوشایند زندگی منبع تولید استرس هستند؛ گرچه بهلحاظ تداوم زمانی، میتوان پیوستاری از ضربههای شدید روانی (تروما) تا استرسزاهای مزمن را ترسیم کرد. همچنین، مهمترین عوامل تعدیلکنندة تأثیر استرس، حمایت اجتماعی (ساختاری یا کارکردی) و نیز شیوههای مقابلة فردی هستند. درنهایت، واکنش به استرس، تحت تأثیر عوامل اجتماعی- فرهنگی، ازقبیل فرهنگهای عواطف، هنجارهای اجتماعی و فرایند یادگیری اجتماعی چگونگی بروز عواطف شکل میگیرد. تمرکز رویکرد فرایند استرس بهمثابة چارچوبی جامعهشناختی، بر نقش ساختارهای کلان و بافت اجتماعی در تولید الگوهای غیرتصادفی توزیع اختلالات روانی ناشی از استرس است. نوشتار حاضر لزوماً به دنبال برداشتن گامهایی عملی به منظور فهم جامعهشناختی استرس نیست، بلکه هدف اصلی آن، اشاره به مسائلی است که به هنگام مطالعة اجتماعی استرس باید کانون توجه جامعهشناسان قرار بگیرد. ازآنجاکه راهبرد اساسی پژوهشهای اجتماعی، شناسایی حلقههای اتصال سامانههای اجتماعی با استرس فردی است، این مقاله سعی کرده است با پیشنهاد چارچوبی مفهومی و تحلیلی، به گسترش حوزة جامعهشناسی استرس کمک کند
خدیجه سفیری؛ سارا ایمانیان؛ فاطمه منصوریان راوندی
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1393، صفحه 88-106
چکیده
در این مقاله با تحلیل ثانویۀ دادههای طرح پژوهشی«مفاهیم سلامتی و بیماری و رفتارهای مرتبط با سلامتی نزد دختران دانشجو» نقش مادران را در آموزش سلامت به دختران بررسی کردهایم. تحلیل گفتمان انتقادی یافتههای این طرح پژوهشی نشان میدهد که دختران درباب سلامت آگاهتر از مادرانشان هستند، اما رفتارهای مرتبط با سلامت آنها مشابه مادرانشان ...
بیشتر
در این مقاله با تحلیل ثانویۀ دادههای طرح پژوهشی«مفاهیم سلامتی و بیماری و رفتارهای مرتبط با سلامتی نزد دختران دانشجو» نقش مادران را در آموزش سلامت به دختران بررسی کردهایم. تحلیل گفتمان انتقادی یافتههای این طرح پژوهشی نشان میدهد که دختران درباب سلامت آگاهتر از مادرانشان هستند، اما رفتارهای مرتبط با سلامت آنها مشابه مادرانشان است؛ آنها تحت تأثیر فرهنگ غالب به سلامتی خود اهمیت نمیدهند. این موضوع را میتوان با نظریۀ یادگیری اجتماعی بندورا به این شیوه تحلیل کرد که دختران ازطریق مشاهدۀ رفتار سلامتی در مادران میآموزند که بیماری و درد را تا زمانی که در روند زندگی روزمرۀ آنان اخلال ایجاد نکرده است تحمل کنند، هرچند این شیوه با دانش و باور سلامتی در آنان مغایرت دارد. بنابراین، مادران در آموزش سلامت به دختران نقش محسوسی در تبدیل دانش به رفتار مرتبط با سلامتی دارند.
معصومه شفعتی؛ محمدجواد زاهدی
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1393، صفحه 107-139
چکیده
رابطة پزشکـ بیمار یکی از مسئلهبرانگیزترین انواع روابط اجتماعی است. باوجود اشتراکهای جهانی دربارة این مفهوم، تفاوتهای زیاد دراینزمینه جوامع را ازهم متمایز میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة پزشک و بیمار از دید بیماران و به روش "نظریهپردازی دادهمحور" انجام شده است. اطلاعات ازطریق مصاحبة نیمهساختیافته با 21 بیمار ...
بیشتر
رابطة پزشکـ بیمار یکی از مسئلهبرانگیزترین انواع روابط اجتماعی است. باوجود اشتراکهای جهانی دربارة این مفهوم، تفاوتهای زیاد دراینزمینه جوامع را ازهم متمایز میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة پزشک و بیمار از دید بیماران و به روش "نظریهپردازی دادهمحور" انجام شده است. اطلاعات ازطریق مصاحبة نیمهساختیافته با 21 بیمار مراجعهکننده به مطبهای خصوصی متخصصان زنان و زایمان شهر اهواز و مشاهدة جریان مشاورههای پزشکی در این مطبها جمعآوری و به روش کدگذاری نظری تحلیل شده است.
براساس تحلیل کدگذاری باز و محوری پنجمقولة "ویزیت گروهی"، "محدودیت زمانی"، "تعداد زیاد بیماران"، " آمادهنبودن بیماران" و "رفتار اجتنابی پزشکان" بهمثابة شرایط علّی "رابطة غیرمشارکتی و درمانمحور" بهدست آمد که الگوی ارتباطی غالب میان پزشک و بیمار در قلمرو تحقیق حاضر شناخته شد. شرایط میانجی نیز در محدودهای وسیعتر درقالب فرهنگ، الگوهای ذهنی، آگاهی و اقدامات حمایتی مادی تحت بررسی قرار گرفت "که ازآنمیان، "تحصیلات" نقش بسیار پررنگی را ایفا میکرد. بیماران دربرابر پدیدة محوری راهبردهای "سازگاری"، "تحمل"، "خودیاری" و "ضدیت" را اتخاذ میکنند که مهمترین پیامدهای آنها "افزایش خطای پزشکی"، "آسیب مادی و روانی"، "دلسردی از همکاری" و "خوددرمانی" است و اگر برای بهبود این رابطه تدبیری اندیشیده نشود، چرخة تولید و "بازتولید رابطهای نابرابر" همچنان به حیات خود ادامه میدهد.مطالعه در زمینة رابطة پزشک و بیمار در کشور میتواند برای بنانهادن الگوی ارتباطی پزشکـ بیمار مقتضی جامعه و فرهنگ ایرانی رهنمون شود. ازآنجاکه پدیدة ویزیت گروهی درحال حاضر در ایران و بهویژه در مطبهای خصوصی متخصصان زنان و زایمان رو به افزایش است، تحقیقات بیشتری دراینزمینة خاص لازم است؛ چراکه با توجه به یافتههای این تحقیق، تأثیر زیادی بر رابطة پزشک-بیمار و نحوة عملکرد بیماران میگذارد.
امیر ملکی؛ سیده زهره بزرگ نژاد
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1393، صفحه 140-166
چکیده
رفتار بیماری بهمثابۀ فرایندی مشتمل بر مراحل ادراک علائم، اسناد معنا، بیان، واکنشهای مقابلهای و رفتار کمکجویی است. ناباروری یکی از بیماریهایی است که رفتار بیماری آن بیش از دیگر عوامل تابعی از متغیرهای اجتماعی و فرهنگی است. با علم به اهمیت مسئلة فرزندآوری، مقالة حاضر ازمنظر جامعهشناسی پزشکی به بررسی رفتار بیماری زنان نابارور ...
بیشتر
رفتار بیماری بهمثابۀ فرایندی مشتمل بر مراحل ادراک علائم، اسناد معنا، بیان، واکنشهای مقابلهای و رفتار کمکجویی است. ناباروری یکی از بیماریهایی است که رفتار بیماری آن بیش از دیگر عوامل تابعی از متغیرهای اجتماعی و فرهنگی است. با علم به اهمیت مسئلة فرزندآوری، مقالة حاضر ازمنظر جامعهشناسی پزشکی به بررسی رفتار بیماری زنان نابارور استان مازندران میپردازد. برای تحلیل رفتار بیماری (ادراک بیماری و ابعاد آن) از مدل عقل سلیم لونتال، برای تبیین رفتار کمکجویی از مدل رفتار کمکجویی گونای و نیز برای بررسی تأثیر وضعیت توانمندی و وضعیت آمادگی بر هریک از ابعاد ادراک بیماری و رفتار کمکجویی از مدل درمانجویی لین وایت استفاده شده است. مطالعة حاضر به روش پیمایشی و به صورت مقطعی دربارة 95 زن نابارور مراجعهکننده به مراکز درمان ناباروری استان مازندران که به صورت تصادفی انتخاب شدهاند اجرا شده است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه همراه با مصاحبه بود. از پرسشنامة اصلاحشدة ادراک بیماری (IPQ-R) و مقیاس مکان کنترل سلامت برای سنجش متغیرهای تحقیق بهره گرفته شده است. نتایج نشان میدهد بیشتر افراد تحت بررسی (59 درصد) دارای کیفیت ادراک بیماری درحد متوسط هستند. درباب رفتار کمکجویی نیز نتایج بررسی نشان داده است 87 درصد افراد رفتار کمکجوییمدرن دارند. نتایج حاکی از رابطة معنیدار برخی ابعاد ادراک بیماری و وضعیت توانمندی و وضعیت آمادگی است .
سیمین نجاتی حاتمیان
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1393، صفحه 167-187
چکیده
سقطجنین ارادی یکی از روشهای ختم باداریهای ناخواسته قلمداد میشود که اغلب غیرقانونی و غیربهداشتی صورت میگیرد. فرایند تصمیمگیری و اقدام به سقط پیچیده و دشوار است و زنان زیادی طی این فرایند از جنبههای جسمی، روحی و اجتماعی تحت تأثیر قرار میگیرند. هدف این پژوهش کسب شناخت بیشتر از تجربة سقطجنین عمدی و غیرقانونی در میان زنان ...
بیشتر
سقطجنین ارادی یکی از روشهای ختم باداریهای ناخواسته قلمداد میشود که اغلب غیرقانونی و غیربهداشتی صورت میگیرد. فرایند تصمیمگیری و اقدام به سقط پیچیده و دشوار است و زنان زیادی طی این فرایند از جنبههای جسمی، روحی و اجتماعی تحت تأثیر قرار میگیرند. هدف این پژوهش کسب شناخت بیشتر از تجربة سقطجنین عمدی و غیرقانونی در میان زنان بوده است. یافتهها با استفاده از روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی و انجام مصاحبههای نیمهساختیافته از بین 28 خانم متأهل ساکن شهر تهران که دستکم یکبار سابقة اقدام به سقطجنین غیرقانونی داشته و به روش گلولهبرفی جستوجو شدهاند جمعآوری شده است. تجزیه و تحلیل یافتهها به کمک نظریة مبنایی و کدگذاری متون حاصل از مصاحبهها صورت گرفته و نتایج حاصل از آن به سه بخش تصمیمگیری برای انجام سقط، اقدام به سقط و پیامدهای پس از سقط تقسیم شده است. یافتهها نشان میدهد که تصمیمگیری برای ادامهدادن یا ختم بارداری ناخواسته دشوارترین بخش فرایند اقدام به سقط محسوب میشود. در فرایند تصمیمگیری عوامل متعددی چون نظر همسر، دیدگاه مذهبی فرد و نظر دیگر اطرافیان ایفای نقش میکند. بهعلاوه، اقدام به سقط میتواند بر روابط زن با شوهر، اطرافیان، فرزندان دیگر و شغل فرد نیز تأثیر بگذارد که در زمرة پیامدهای اجتماعی سقطجنین قابل بررسی هستند. بهطور کلی، سقطجنین غیرقانونی زنان پاسخگوی این تحقیق تجربهای مهم و چالش برانگیز ارزیابی شده و علیرغم احساس رهایی اولیه پس از اقدام به سقط، پیامدهای جسمی، روحی و اجتماعی آن برای مدتهای طوﻻنی زن و خانوادة او را درگیر میکند.