ایرج فیضی
چکیده
در سالهای اخیر موضوع نارضایتی جنسی بسیار مورد توجه قرار گرفته و بر شیوع بالای آن در بین زوجین و همچنین تاثیر آن بر بیشتر طلاق ها تاکید شده است. پرسش اصلی این پژوهش این است که میزان شیوع نارضایتی جنسی در بین زوجین چقدر است و نارضایتی جنسی چه تاثیری بر زندگی و جدایی زوجین دارد؟ این پژوهش با استفاده از تحلیل ثانویه داده های پیمایش ملی ...
بیشتر
در سالهای اخیر موضوع نارضایتی جنسی بسیار مورد توجه قرار گرفته و بر شیوع بالای آن در بین زوجین و همچنین تاثیر آن بر بیشتر طلاق ها تاکید شده است. پرسش اصلی این پژوهش این است که میزان شیوع نارضایتی جنسی در بین زوجین چقدر است و نارضایتی جنسی چه تاثیری بر زندگی و جدایی زوجین دارد؟ این پژوهش با استفاده از تحلیل ثانویه داده های پیمایش ملی خانواده انجام شده است. جامعه آماری شامل افراد متاهل یا بی همسر بر اثر طلاق در شهرهای کشور و حجم نمونه 2850 نفر بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نارضایتی جنسی در بین زوجین حدود 9 درصد است و تاثیر تعیین کننده و قابل توجهی بر وقوع طلاق ندارد؛ بطوریکه تنها 10 درصد از افرادی که نارضایتی جنسی دارند احتمال جدایی از همسرشان را زیاد ارزیابی کرده اند. همچنین تنها حدود 4 درصد از زوجین اختلافات جنسی خود را با همسرشان خیلی زیاد و حدود 10 درصد آن را زیاد اعلام کرده اند. بررسی عوامل طلاق در بین افراد بی همسر بر اثر طلاق نیز نشان می دهد عواملی مانند اعتیاد، دخالت خانواده ها، نداشتن علاقه و عدم وفاداری عوامل مهمتری بوده اند و مسائل جنسی صرفاً علت 1.3 درصد از طلاق ها بوده است. بنابراین در مجموع، نارضایتی جنسی نه مسئله شایعی در بین زوجین است و نه عامل تعیین کننده ای در گرایش به طلاق در کشور.
ندا رضو ی زاده؛ سمیه ورشوی
چکیده
با شیوع کووید-19 در اواخر سال 1398، برای جلوگیری از شیوع بیماری، اماکن مقدس و مناسک جمعی در اکثر نقاط دنیا، و نیز ایران، برای مدتی نامعلوم تعطیل شد. از جمله مقاصد زیارتی همچون مشهد که از محبوبترین زیارتگاههای ایرانیان بودند دسترسناپذیر شدند. این وضعیت تجربهای را برای زائران ایرانی ایجاد کرد که پیشتر در حافظۀ جمعی و دین زیستۀ ایرانیان ...
بیشتر
با شیوع کووید-19 در اواخر سال 1398، برای جلوگیری از شیوع بیماری، اماکن مقدس و مناسک جمعی در اکثر نقاط دنیا، و نیز ایران، برای مدتی نامعلوم تعطیل شد. از جمله مقاصد زیارتی همچون مشهد که از محبوبترین زیارتگاههای ایرانیان بودند دسترسناپذیر شدند. این وضعیت تجربهای را برای زائران ایرانی ایجاد کرد که پیشتر در حافظۀ جمعی و دین زیستۀ ایرانیان معاصر بیسابقه بود. این شرایط، مرزهای امر قدسی و عرفی، و محدودۀ عاملیت امر قدسی و عرفی را بهشدت مسئلهمند کرد. با توجه به اینکه چنین رخداد و تجربهای در مطالعات جامعهشناسی دین در ایران تا کنون مورد بررسی قرار نگرفته، در پژوهش حاضر، ضمن تحلیل 14 مصاحبۀ نیمهساختیافته، تجربۀ زائران مستمر از امر قدسیِ تجسدیافته در مکان مقدس در زمانی واکاوی شد که مکان مقدس به دلیل شیوع بلای طبیعی تهدیدکنندۀ بقا به مدت نامعلومی رسماً از دسترس خارج شده بود. در این پژوهش سه موضع متفاوت در برابر تعطیلی حرم در بین مشارکتکنندگان شناسایی شد: موافقان، مخالفان، و مخالفان محافظهکار. بررسی تجربۀ عاطفی مشارکتکنندگان حاکی است آنها عواطف متناقضی را تجربه کردند. در بررسی مواجهۀ شناختی مشارکتکنندگانمشخص شدموافقان تعطیلی حرم در برخورد با ناهماهنگی شناختی و تهدید هویت دیندارانهشان راهبردهایی را اتخاذ کردند که عمدتاً بر بازتعریف، بازتفسیر، گزینش، و برجستهسازی بعضی خوانشهای الهیاتی و فقهی در مقابل برخی دیگر از خوانشها و فهمها بود به طوری که بتوانند چالشهای فوق برای دینداریشان را حل و فصل و تعدیل کنند. اقلیت مخالفان، با تفسیری تقدیرگرایانه، حکومت و موافقان تعطیلی را به اصیل و صادق نبودن در ارادت به امام و محافظهکاری / مصلحتاندیشی سیاسی متهم میکردند. معدود مخالفان محافظهکار نیز به دلیل اهمیت و جهۀ جهانی و سیاسی حکومت شیعی، به رغم نارضایتی، این مصلحتاندیشی را درک میکردند. در نهایت، مواجهۀ عملی زائران با این ممنوعیت توصیف شده است.
زهرا شمس الدینی؛ سوده مقصودی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تقدیرگرایی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در بین شهروندان شهرکرمان بود. 385 نفر از زنان و مردان 18 تا 65 سال شهر کرمان با روش خوشهای چندمرحلهای به عنوان نمونۀ آماری تحقیق انتخاب شدند. نتایج نشان داد که بین متغیرهای دینداری، احساس بیقدرتی، احساس بیگانگی اجتماعی، احساس نابرابری ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تقدیرگرایی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در بین شهروندان شهرکرمان بود. 385 نفر از زنان و مردان 18 تا 65 سال شهر کرمان با روش خوشهای چندمرحلهای به عنوان نمونۀ آماری تحقیق انتخاب شدند. نتایج نشان داد که بین متغیرهای دینداری، احساس بیقدرتی، احساس بیگانگی اجتماعی، احساس نابرابری اجتماعی، و تقدیرگرایی رابطۀ مثبت و بین نیاز به موفقیت و تقدیرگرایی رابطۀ منفی وجود دارد. یافتهها نشان داد که متغیرهای احساس بی قدرتی، دینداری، نیاز به موفقیت، و احساس بیگانگی اجتماعی در تبیین متغیر وابسته مؤثرند و توانستهاند تا 22/0 از تغییرات واریانس متغیر تقدیرگرایی را پیشبینی کنند. بنابراین باید با ایجاد فرصتهای مناسب و برابر زمینۀ حضور و مشارکت تمام شهروندان را در جامعه فراهم کرد تا احساساتی مانند احساس بیگانگی و بی قدرتی و نابرابری اجتماعی را که باعث گرایش افراد به تقدیرگرایی میشود کاهش داد.
سید آیت الله میرزایی؛ معصومه قاراخانی
چکیده
تدوین و اجرای مرامنامهها و منشورهای اخلاق حرفهای علم از ضروریترین و بدیهیترین اقدامات انجمنهای علمی در ترویج اخلاق علم است که معمولاً در چارچوب رشته و فعالیت علمی موردنظر تدوین میشوند. این مقاله با تمرکز بر نمونهای از مرامنامههای انجمنهای علمی در جهان درپی پاسخ به این پرسش است که اصول اخلاق حرفهای میان انجمنهای ...
بیشتر
تدوین و اجرای مرامنامهها و منشورهای اخلاق حرفهای علم از ضروریترین و بدیهیترین اقدامات انجمنهای علمی در ترویج اخلاق علم است که معمولاً در چارچوب رشته و فعالیت علمی موردنظر تدوین میشوند. این مقاله با تمرکز بر نمونهای از مرامنامههای انجمنهای علمی در جهان درپی پاسخ به این پرسش است که اصول اخلاق حرفهای میان انجمنهای علمی کدام است؟ و انجمنهای علمی بر سر چه اصولی وفاق دارند و این وفاق به چه میزان است؟ برای پاسخ به پرسشهای پیشگفته با روش تحلیل محتوای کیفی و کمی متن، به بررسی 235 کد اخلاق حرفهای مندرج در مرامنامۀ 28 انجمن علمی پرداختیم. یافتهها نشان داد، باوجود اینکه کدنامههای اخلاق حرفهای انجمنها از ساختار چندگانه و متنوعی برخوردارند، درمجموع و با فراوانی متفاوت کدهای اخلاق حرفهای دربرگیرندۀ20 کد اصلی هستند. فرهنگ هر رشتۀ علمی متناسب با ماهیت رشته و موضوع آن بر تعیین اصول اخلاق حرفهای و تناسب رشته با مواردی که از حرفهایهای آن رشته انتظار میرود تأثیر میگذارد. در میان انجمنهای علمی بر سر برخی کدها توافق بیشتری وجود دارد، آنها را «کدهای وفاق» مینامیم این کدها هستۀ اصلی مرامنامه را شکل میدهند. از آن سو کدهای متنوع و خاصی داریم که آنها را «کدهای تمایز» مینامیم، این کدها حسب تنوع فرهنگ رشته شکل گرفته است. درمجموع کشف نیمرخ کدهای اخلاق حرفهای در سطح جهانی دستاورد اصلی این پژوهش است.
محمدرضا طالبان
چکیده
گفتارها و کردارها، عناصر اصلی فعالیت انسانهـا در حیـات اجتمـاعی شـان هسـتند و چگونگی ارتباط این دو، همـواره یکـی از دغدغـه هـای اصـلی بـرای دانشـمندان علـوم اجتماعی، بهویژه جامعه شناسان، در جهت درک و تبیـین کـنشهـای اجتمـاعی بـوده است. در این راستا، مشکل ناهمسازی گفتارها با کردارها، مسـئله ای روششـناختی بـا نتایج آشکار ...
بیشتر
گفتارها و کردارها، عناصر اصلی فعالیت انسانهـا در حیـات اجتمـاعی شـان هسـتند و چگونگی ارتباط این دو، همـواره یکـی از دغدغـه هـای اصـلی بـرای دانشـمندان علـوم اجتماعی، بهویژه جامعه شناسان، در جهت درک و تبیـین کـنشهـای اجتمـاعی بـوده است. در این راستا، مشکل ناهمسازی گفتارها با کردارها، مسـئله ای روششـناختی بـا نتایج آشکار برای تحقیقات جامعـه شـناختی بـوده اسـت؛ چـون رایـجتـرین روشهـا و تکنیکهای تحقیق مورد استفادة جامعهشناسان (یعنی پیمایشها و مصاحبه ها) بر این فرضِ اثباتنشده استوارند که تطابقی نسبی میان پاسخهای افراد به سـؤالات پژوهشـی درخصوص کردارهایشان و کردار واقعی آنان در حیات اجتماعی وجـود خواهـد داشـت. این مقاله به بررسی دلالتهـای روششناسـانة ایـن اسـتدلال برخـی جامعـه شناسـان پرداخته است مبنی بر اینکه چیزی که مردم میگویند، غالباً پیشبینی ضعیفی است از چیزی که عملاً انجام میدهند. درنتیجه، پیمایشگران و مصاحبه گرانی که ادعاهایشـان را روی اظهارات کلامی افراد استوار میسازند، باید روشن کنند که به تحلیل آن چیزی که مردم واقعاً انجام میدهند نمیپردازند، بلکه فقط به تحلیل آن چیزی میپردازند که مردم ادعا کرده اند که انجام مـیدهنـد؛ مگـر آنکـه نشـان دهنـد کـه اظهـارات مـردم درخصوص انجام یک کردار خاص، قدرت پیشبینی کنندگی آن کردار یارفتار را دارد.
خدیجه کشاورز
چکیده
ذهنیت دانشجویان دانشگاههای تهران نسبتبه مناسبات میان جنسیتی در خانواده و تصورات و انتظارات آنان از خانوادۀ مطلوب خود موضوع این تحقیق است. رویکرد روششناختی پژوهش حاضر، رویکردی کیفی است. از میان دانشجویان سه دانشگاه تهران، امیرکبیر و الزهرا با 32 دانشجوی دختر و پسر در خرداد و تیر 1399 مصاحبۀ نیمهساختاریافته انجام شد. دادههای ...
بیشتر
ذهنیت دانشجویان دانشگاههای تهران نسبتبه مناسبات میان جنسیتی در خانواده و تصورات و انتظارات آنان از خانوادۀ مطلوب خود موضوع این تحقیق است. رویکرد روششناختی پژوهش حاضر، رویکردی کیفی است. از میان دانشجویان سه دانشگاه تهران، امیرکبیر و الزهرا با 32 دانشجوی دختر و پسر در خرداد و تیر 1399 مصاحبۀ نیمهساختاریافته انجام شد. دادههای بهدستآمده با روش تحلیل تماتیک بررسی شدند. یافتههای پژوهش در سه محور انتظارات از زندگی مشترک، هرم قدرت در خانواده و تقسیم جنسی کار خانگی نشان میدهند که دختران و اغلب پسران مشارکتکننده در پژوهش به خانواده نگاهی مثبت دارند و آن را مأمن آرامشبخشی میخواهند که فرصتهای رشد و بالندگی را برای اعضایش فراهم کند. بخش مهمی از مشارکتکنندگان به خانوادۀ پدرسالار نقد دارند و برای خود خانوادۀ برابرتر مطالبه میکنند. رابطۀ فرادست ـ فرودست مردانه ـ زنانه در جنبههای مهمی از زندگی برای بخش مهمی از مشارکتکنندگان مورد تردید واقع شده است، گرچه این گرایش همچنان در میان بخشی از مشارکتکنندگان وجود دارد. درنهایت میتوان دال مرکزی یافتههای تحقیق را ابهام هنجاری در نگرش دانشجویان نسبتبه خانواده دانست. آنها الگوی خانوادۀ پدرسالار را نقد میکنند، اما در شناخت و پذیرش الزامات خانوادۀ مدنی با ابهام روبهرو هستند. این ابهام مختص دانشجویان نیست و بخشی از تغییرات بزرگتر در مناسبات جنسیتی و الگوی خانواده در ایران امروز است.
میثم لورگی؛ داریوش بوستانی
چکیده
این پژوهش به دنبال شناسایی و فهم بسترها و فرآیندهای تسهیل کننده بزهکاری در میان نوجوانان شهرستان کهنوج است.روش شناسی پژوهش، نظریه زمینه ای بوده است. مشارکت کنندگان، 30 نفر از نوجوانان شهرستان کهنوج بوده که با روش شیوه نمونه گیری هدفمند و راهبرد حداکثر تنوع و همچنین نمونه گیری نظری انتخاب شدند. داده ها به وسیله مصاحبه ...
بیشتر
این پژوهش به دنبال شناسایی و فهم بسترها و فرآیندهای تسهیل کننده بزهکاری در میان نوجوانان شهرستان کهنوج است.روش شناسی پژوهش، نظریه زمینه ای بوده است. مشارکت کنندگان، 30 نفر از نوجوانان شهرستان کهنوج بوده که با روش شیوه نمونه گیری هدفمند و راهبرد حداکثر تنوع و همچنین نمونه گیری نظری انتخاب شدند. داده ها به وسیله مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته جمع آوری شد.دادهها با سه استراتژی کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجریه و تحلیل دادهها منجر به خلق 10مقوله اصلی و یک مقوله هسته گردید، که عبارتند از: بارانداز بودن منطقه و دسترسی آسان، بافتار جرم زا و جامعه پذیری جرم، ادراک محرومیت و توسعه نیافتگی، تبارهای هویت بخش، استعاره و اسطورههای بزهکاری، باورهای عامیانه تسهیل کننده، شبکه های اجتماعی و بازتولید بزهکاری، ناکامی منزلتی و مقاومت شکننده، مرزهای مبهم قانون و خرده فرهنگ بزهکاری. در نهایت مقوله هسته نیز عبارت است از: "برساخت و هم افزایی بزهکاری"
حسن محدثی گیلوایی؛ زهرا سمندیزاده شوشتری
چکیده
وجود فرهنگها و اقوام و ادیان گوناگون از جمله مسائلی است که به کشور ما ایران، ساختار ویژهای بخشیده است. پیروان آیین صابئین مندایی یکی از مغفولماندهترین اقلیتهای دینی و قومی است که در استان خوزستان و بهخصوص در شهر اهواز زندگی میکنند. میناکاری روی طلا و نقره از مشاغل سنتی مندائیان است که امروزه صابئین با آن شناخته ...
بیشتر
وجود فرهنگها و اقوام و ادیان گوناگون از جمله مسائلی است که به کشور ما ایران، ساختار ویژهای بخشیده است. پیروان آیین صابئین مندایی یکی از مغفولماندهترین اقلیتهای دینی و قومی است که در استان خوزستان و بهخصوص در شهر اهواز زندگی میکنند. میناکاری روی طلا و نقره از مشاغل سنتی مندائیان است که امروزه صابئین با آن شناخته میشوند. این مقاله با هدف توصیف و تفسیر رویآوری صابئین مندائی اهواز به عنوان یک اقلیت قومی ـ دینی به حرفۀ زرگری و میناکاری روی طلا و نقره و استمرار آن تا به امروز است. مطالعه در زمرۀ پژوهشهای کیفی است و با رویکرد قومنگارانه انجام شده و برای گردآوری دادهها از ابزار مشاهده و مصاحبۀ نیمهساختیافته استفاده شده است. برای تحلیل دادهها نیز از روش تحلیل مضمونی بهره گرفته شده است. بر اساس یافتههای تحقیق، پیوند وثیقی بین حرفه و شغل صابئین و هویت دینی ـ قومی آنان وجود دارد و همین امر سبب تداوم حرفۀ زرگری و میناکاری بر روی طلا و نقره در بین آنان شده است. همچنین یافتههای این تحقیق نشان میدهد صابئین مندائی با اشتغال به حرفۀ زرگری و میناکاری و با استفاده از زبان تصویر یا نقر نقوش بر فلزات و بهویژه فلزات گرانبهای طلا و نقره به بیان اعتقادات دینی و سرگذشت تاریخی خود به مردمان سرزمینهایی که در آن زندگی میکنند، پرداختهاند، و از آن به عنوان ابزاری برای «هویتیابی قومی و دینی» خود استفاده میکنند.
غلامرضا صدیق اورعی؛ احمدرضا اصغرپور ماسوله
چکیده
در مقالة حاضر، با استفاده از دادههایی که از روستاهای زلزلهزدة بم بعد از وقوع زلزلة سال 1382 جمعآوری شده است، یکی از مهمترین انگارههای جامعهشناختی در زمینة فجایع طبیعی بررسی شده است. زلزله یا هر فاجعة طبیعی دیگر به بخش یا لایهای از جامعه آسیب میزند که لایة ریختشناختی (مورفولوژی) نامیده میشود و طی آن احتمال دارد که جامعه ...
بیشتر
در مقالة حاضر، با استفاده از دادههایی که از روستاهای زلزلهزدة بم بعد از وقوع زلزلة سال 1382 جمعآوری شده است، یکی از مهمترین انگارههای جامعهشناختی در زمینة فجایع طبیعی بررسی شده است. زلزله یا هر فاجعة طبیعی دیگر به بخش یا لایهای از جامعه آسیب میزند که لایة ریختشناختی (مورفولوژی) نامیده میشود و طی آن احتمال دارد که جامعه بخشی از اعضای خود را از دست بدهد. این لایه شامل امکانات و ویژگیهای فیزیکی جامعه است. میزان آسیبدیدگی اعضای جامعه، تابعی از شدت حادثه و نیز استحکام فیزیکی و آمادگی دفاعی آن است. ازدستدادن برخی از اعضا برای جامعه دو پیامد مهم دارد: اول، آسیبدیدن شبکههای روابط اجتماعی، و دوم، فعالشدن اعضای شبکههای اجتماعی برای جبران آسیبدیدگی. بعد از وقوع حادثه و آسیبدیدگی بخشی از جامعه، لایههای دیگر فعال میشوند و تلاش میکنند آسیب را حتیالامکان کاهش دهند و بهسوی بهبودی بروند. ویژگی مهم شبکههای اجتماعی آن است که عموماً به گرههای خاصی متکی نیستند و ازبینرفتن گرههای معدود به گسست در شبکه نمیانجامد، بلکه دیگر اعضای شبکه را به نزدیکی ترغیب میکند. البته، این ادعا را دو عامل مهم محدود میکنند: اول، تعداد اعضای آسیبدیده، و دوم، میزان فشار معیشتی بر بازماندگان. هر دو عامل اگر افزایش یابند ممکن است انسجام اجتماعی را مختل کنند، نظم اجتماعی را بر هم بریزند و اشخاص را بهسوی فردگرایی سوق دهند. تحلیلهای انجامشده با استفاده از دادههای کمّی دست اول نشان میدهد که در روستاهای زلزلهزدة بم، شبکههای اجتماعی به یاری تقریباً تمام افراد آسیبدیده رفتهاند و گرچه خود بازماندگان هم آسیب دیده بودند، کمکرسانی متوقف نشده و این خود عامل مهمی در هضم سریعتر پیامدهای ناگوار زلزله بوده است.
محسن کیانی؛ فخرالسادات هاشمینسب
چکیده
عزاداری و سوگواری از دیرباز در میان ملتهای مختلف جهان معمول بوده است و بخشی از ادبیات و فرهنگ و آداب و رسوم همۀ اقوام را به خود اختصاص میدهد. در ایران به دلیل وجود ارزشهای دینی و سنتی، مراسم عزاداری برای مردگان، فرآیندی کاملاً جمعی است و به شکل عمیقی در زندگی اجتماعی مردم حضور دارد به گونهای که با شنیدن فوت یکی از ...
بیشتر
عزاداری و سوگواری از دیرباز در میان ملتهای مختلف جهان معمول بوده است و بخشی از ادبیات و فرهنگ و آداب و رسوم همۀ اقوام را به خود اختصاص میدهد. در ایران به دلیل وجود ارزشهای دینی و سنتی، مراسم عزاداری برای مردگان، فرآیندی کاملاً جمعی است و به شکل عمیقی در زندگی اجتماعی مردم حضور دارد به گونهای که با شنیدن فوت یکی از اقوام و آشنایان، بلافاصله بازماندگان به منزل متوفّا میروند و با آنها همدردی میکنند. این کار پیوندهای معنوی و خانوادگی را حفظ میکند و باعث ترویج همبستگی و همدلی میشود. متأسفانه بیماری همهگیر ویروس کرونا در سراسر جهان باعث ایجاد وضعیت نگرانکنندهای شده و تعداد بسیاری از مردم را تحت تأثیر قرار داده است. گستردگی شیوع ویروس جدید، مناسک مرگ و سوگواری را دگرگون کرده است و بر نحوۀ کنش افراد با پدیدۀ مرگ تأثیر گذاشته، به نحوی که غیر از اقوام نزدیک و اعضای خانواده کسی نمیتواند در مراسم شرکت کند. عدم اجازۀ برگزاری مراسم ترحیم و نبود دوستان و آشنایان جهت تسلی خاطر افراد داغدیده در تحمل غم و ناراحتی واردشده، پیامدها و شرایط دشواری در فرایند سوگ و برگزاری آیینها به وجود آورده است. این مقاله با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی به واکاوی تجارب زیستۀ افراد پرداخته است که به واسطۀ بیماری کووید 19 عزیز خود را از دست دادند و نتوانستهاند آیینها و مراحل سوگ را بهدرستی انجام دهند. مشارکت کنندگان 15 نفر بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و مصاحبۀ عمیق با آنها انجام گرفته است. پنج مقولۀ اصلی از واکاوی دادهها استخراج شدند که عبارتند از: بیمارپرسی و عیادت در فضای معلق مجازی؛ مرگ بدون وداع؛ قرنطینه و احساس دوگانۀ ترس و اندوه؛ مجازی شدن سوگواری؛ به حاشیه رفتن مناسک و سنتها در خاکسپاری.
فاطمه غلامی؛ مریم قاضی نژاد؛ سهیلا صادقی
چکیده
این پژوهش درصدد است که تجربهی زیسته زنان فروشنده شاغل در مراکز خرید جدید را شرح دهد و به دلالتهای معنایی آن دست یابد. پاساژها و مالها طی سال های اخیر، در کلانشهرهایی همچون تهران گسترش یافته و اشکالی از فرهنگ مصرفی در جامعه و نیز، کار غیررسمی و زنانه شدن نیروی کار و چالشهای آن را به نمایش میگذارند. پژوهش حاضر با روش نظریه ...
بیشتر
این پژوهش درصدد است که تجربهی زیسته زنان فروشنده شاغل در مراکز خرید جدید را شرح دهد و به دلالتهای معنایی آن دست یابد. پاساژها و مالها طی سال های اخیر، در کلانشهرهایی همچون تهران گسترش یافته و اشکالی از فرهنگ مصرفی در جامعه و نیز، کار غیررسمی و زنانه شدن نیروی کار و چالشهای آن را به نمایش میگذارند. پژوهش حاضر با روش نظریه زمینهای به انجام رسیده است. برای انتخاب نمونهها از روش نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمهساخت یافته استفاده شده است. در نمونه پژوهش، 30 نفر از زنان فروشنده شاغل در مراکز خرید مشارکت داشته اند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که زمینهها و شرایط علّی همچون خودگردانی اقتصادی، دسترسی آسان به شغل فروشندگی، زنانه بودن محیط کار، فرصتی برای دیده شدن و بازتعریف هویت زنانه در واکاوی تجربه زیسته زنان شاغل، نقش داشتهاند. در این میان، نادیده گرفتن قوانین کار، بدن های کار شامل، بدن نمایشی (تحمیل کدهای پوششی و آرایشی و الگوی مدل - فروشنده) و بدن مراقبتی، خوشرویی تصنعی، و عقلانیت مشتریمداری به عنوان راهبردها و علاقه مندی به شغل فروشندگی به عنوان شرایط مداخله گر عمل میکنند. بر اساس مطالعهی حاضر، تجربهی زیسته زنان فروشنده در مراکز خرید، تن دادن به فرودستی، شخصیت شناسی، و از خود بیگانگی را در پی داشته است. مقولهی هسته نیز به «فروشندگی به مثابه بهرهکشی»، دلالت دارد.
فاطمه نصرالهی
چکیده
بررسی نقش مؤلفه های قدرت در تداوم تمایز بین طبقه اجتماعی عوام از خواص در دوره مشروطه به عنوان اولین تجربه ملت ایران در داشتن حکومت قانون، مسأله اصلی این پژوهش است. رویکرد پژوهش تحلیلی است و دادهها براساس ساختارگرایی تکوینی بوردیو مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که در ایجاد یک مفهوم و ...
بیشتر
بررسی نقش مؤلفه های قدرت در تداوم تمایز بین طبقه اجتماعی عوام از خواص در دوره مشروطه به عنوان اولین تجربه ملت ایران در داشتن حکومت قانون، مسأله اصلی این پژوهش است. رویکرد پژوهش تحلیلی است و دادهها براساس ساختارگرایی تکوینی بوردیو مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که در ایجاد یک مفهوم و شکل دادن به ذهنیت ها، نوع گفتمان حاکم بر جامعه، منش، خُلق و خوها و عادات واره ها در کنار ابعادگوناگون قدرت سیاسی و اقتصادی نقش اثرگذاری دارد و لزوماً برای ایجاد یا تثبیت یک وضعیت در جامعه این تنها قدرت ابزاری نیست که اثر بخشی دارد بلکه از آنجا که سلطه اجتماعی هرگز و برای همیشه تضمین شده نیست به همین دلیل همیشه باید با نوعی تلقین همراه است و این تلقین در قالب گفتمان و خلق مفاهیم شکل میگیرد. از این رو ما شاهد تداوم تمایز جامعه عوام از جامعه خواص در دوره مشروطه هستیم که یکی از پیامدهای آن ناکامی نظام مشروطه در اجرای برابری قانون برای آحاد ملت ایران بود.
سیدیعقوب موسوی؛ سیدیاسر قربانپور گنجی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مطالعة جامعهشناختی رفتار انتخاباتی شهروندان استان مازندران در انتخابات رئیسجمهوری است. روش مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی و پیمایشی است که با استفاده از پرسشنامة محققساخته انجام شده است. جامعة آماری تحقیق را زنان و مردان بالای 18 سال ساکن در استان مازندران تشکیل میدهند. بهمنظور انتخاب نمونة آماری، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، مطالعة جامعهشناختی رفتار انتخاباتی شهروندان استان مازندران در انتخابات رئیسجمهوری است. روش مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی و پیمایشی است که با استفاده از پرسشنامة محققساخته انجام شده است. جامعة آماری تحقیق را زنان و مردان بالای 18 سال ساکن در استان مازندران تشکیل میدهند. بهمنظور انتخاب نمونة آماری، از فرمول کوکران استفاده شد و 384 نفر نمونه انتخاب شدند. مطابق نتایج پیمایش، در میان گروههای شغلی و افراد در مقاطع تحصیلی گوناگون، رفتار انتخاباتی متفاوت است. رگرسیون خطی نشان میدهد که از میان متغیرهای مستقل تحقیق، هویت ملی، شبکههای اجتماعی، رسانهها، اولویتهای ارزشی، و هویت دینی بهترتیب بیشترین تأثیر را بر رفتار انتخاباتی دارند.
ابوالفضل مرشدی؛ منوچهر علی نژاد
چکیده
در این مقاله به دنبال آن هستیم که الگوی اخلاق اقتصادی یزدیها را معرفی کنیم و با نگاهی تاریخی، محیطی نهادی را ترسیم کنیم که همزمان هم تجلی و هم نگهدارندۀ این الگوی اخلاقی در یزد بوده است. مبانی نظری و روششناختی مقاله مبتنی است بر آرای ماکس وبر، جامعهشناس شهیر آلمانی، و دادههای تحقیق از طریق مطالعات اسنادی، تحلیل محتوای کیفی ...
بیشتر
در این مقاله به دنبال آن هستیم که الگوی اخلاق اقتصادی یزدیها را معرفی کنیم و با نگاهی تاریخی، محیطی نهادی را ترسیم کنیم که همزمان هم تجلی و هم نگهدارندۀ این الگوی اخلاقی در یزد بوده است. مبانی نظری و روششناختی مقاله مبتنی است بر آرای ماکس وبر، جامعهشناس شهیر آلمانی، و دادههای تحقیق از طریق مطالعات اسنادی، تحلیل محتوای کیفی اسناد (سفرنامۀ جهانگردان دربارۀ یزد، زندگینامه و خاطرات افراد سرشناس یزدی و غیریزدی دربارۀ یزد) و مصاحبۀ اکتشافی با مطلعان و افراد خبرۀ مرتبط با موضوع فراهم شد. بنابر یافتههای تحقیق، میتوان «خودساختگی» را مؤلفۀ اصلی اخلاق اقتصادی عامۀ مردم یزد، و «قدرت فکری ترکیبگری» را مؤلفۀ اصلی اخلاق اقتصادی تجار و صنعتگران یزدی دانست. معماری همزیستانه، سنت قوی وقف و خیریه، اقتصاد تجاری و صنعتی بازفرآورانه و مهاجرپذیری و مهاجرفرستی یزد، با اخلاق اقتصادی یزدیها رابطهای دوسویه داشته است؛ یعنی از سویی بهمثابۀ محیطی نهادی عمل کرده که این اخلاق در آن نضج و پرورش یافته و از سوی دیگر، خود آن تجلی و نمود این اخلاق اقتصادی است. درمجموع، میتوان مؤلفۀ اصلی اخلاق اقتصادی یزدیها را «سازگاری فعالانۀ« آنان دانست که دارای سه بعد است: «سازگاری با نظام هستی» که در خداباوری و دینداری یزدیها ظهور یافته است، «سازگاری با محیط طبیعی و اقلیم» که در سازههای طبیعی و معماری پایدار شهر متجلی شده است و «سازگاری با محیط اجتماعی» که در پذیرش اقلیتهای دینی زرتشتی و یهودی و نیز حملهنکردن به شهرهای همجوار در طول تاریخ نمود یافته است. نکتۀ کلیدی آن است که این سازگاری منفعلانه نبوده، بلکه فعالانه و مبتکرانه بوده است؛ یعنی با کار و کوشش فراوان و تلاش برای آبادانی جهان و بهرهگیری مناسب از آن همراه بوده است.
پرنیا رضی پور
چکیده
پژوهش پیشرو با هدف تحلیل جامعهشناختی جوکهای مرتبط با ویروس کرونا در شبکۀ اجتماعی تلگرام انجام شده است. توجه به مسائل اجتماعی مطرحشده در محتوای جوکهای مرتبط با ویروس کرونا، راهی مناسب برای شناخت افکار و عقاید و واکنش افراد جامعه در مورد این ویروس منحوس است. این پژوهش با بهرهگیری از رویکردترکیبی و مروری بر پژوهشهای ...
بیشتر
پژوهش پیشرو با هدف تحلیل جامعهشناختی جوکهای مرتبط با ویروس کرونا در شبکۀ اجتماعی تلگرام انجام شده است. توجه به مسائل اجتماعی مطرحشده در محتوای جوکهای مرتبط با ویروس کرونا، راهی مناسب برای شناخت افکار و عقاید و واکنش افراد جامعه در مورد این ویروس منحوس است. این پژوهش با بهرهگیری از رویکردترکیبی و مروری بر پژوهشهای پیشین و انتخاب مقولات مناسب انجام شده است. پژوهش حاضر به دلیل بررسی در محتوای جوکها از روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته و جامعۀ آماری آن جوکهای ردوبدل شده در شبکۀ اجتماعی تلگرام است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که جوکها به عنوان متون اجتماعی پرطرفدار دارای قابلیتی هستند که میتوانند در شرایط بحرانی نظیر شیوع ویروس کرونا بسیاری از مسائل فردی و اجتماعی همچون روابط خانوادگی و بهداشتی تا مسائل کلانی همچون اقتصاد و سیاست را انعکاس و مورد توجه قرار دهند.
مسعود خنجرخانی
چکیده
هدف این پژوهش پرداختن به چالش وحدت اجتماعی در ایامی است که فاصلهگذاری اجتماعی و به تبع آن جایگزینی آموزش غیر حضوری و آنلاین ضرورت یافته است. روش تحقیق، تحلیلی - استنتاجی از نوع پژوهشهای کیفی است. یکی از کارکردهای نظامهای آموزشی ایجاد وحدت اجتماعی است. ولو در برخی مواقع و در برخی سیستمها، یگانگی و همفکری، جای خود را به همشکلی ...
بیشتر
هدف این پژوهش پرداختن به چالش وحدت اجتماعی در ایامی است که فاصلهگذاری اجتماعی و به تبع آن جایگزینی آموزش غیر حضوری و آنلاین ضرورت یافته است. روش تحقیق، تحلیلی - استنتاجی از نوع پژوهشهای کیفی است. یکی از کارکردهای نظامهای آموزشی ایجاد وحدت اجتماعی است. ولو در برخی مواقع و در برخی سیستمها، یگانگی و همفکری، جای خود را به همشکلی و همسویی دهد. جدای از نقد و بررسیِ نیتِ دولتها، شکلدهی و ایجاد یکپارچکی، امری حیاتی برای حاکمیت است که امکان آن، با حذف حضور، با چالش مواجه شده است. از بین رفتن جایگاه آموزش رسمی با جلوههایی همچون صف ایستادن، گوش کردن به معلم و مدیر و ناظم، توصیههای سر صف، مراسم ارزشی و اردوها، و تأثیر پذیری از مبلمان و جوّ حاکم بر مدرسه ــ و دانشگاه ــ مصادیقی از موارد هستند. حذف این موارد ولو به مدت دو سال، نتایجی متفاوت با آنچه که در اسناد بالادستی مراد است به دست خواهد آمد. کنار رفتن مدرسه در ایام کرونا مصداقی از چالش فوق است. در این مقاله به صورت تحلیلی به این موضوع پرداخته شده است.
علی نوری ثانی؛ رضاعلی محسنی؛ مجید کوششی
چکیده
احداث سدهای مخزنی در شش دهۀ گذشته زمینهساز جابهجایی بیش از 100 میلیون نفر از محل زندگی خود شده است. مطابق نتایج بررسی حاضر، در ایران نیز بیش از 2 میلیون نفر جمعیت تحتتأثیر احداث سدها قرار گرفتهاند. هدف این پژوهش بررسی آثار و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی سیاست پرداخت نقدی خسارت در آزادسازی مخازن سدها، نقد این سیاست و شناسایی عوامل ...
بیشتر
احداث سدهای مخزنی در شش دهۀ گذشته زمینهساز جابهجایی بیش از 100 میلیون نفر از محل زندگی خود شده است. مطابق نتایج بررسی حاضر، در ایران نیز بیش از 2 میلیون نفر جمعیت تحتتأثیر احداث سدها قرار گرفتهاند. هدف این پژوهش بررسی آثار و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی سیاست پرداخت نقدی خسارت در آزادسازی مخازن سدها، نقد این سیاست و شناسایی عوامل علی، زمینهای، مداخلهگر، راهبردی و پیامدهای آن بوده است. چارچوب مفهومی پژوهش بر ارزیابی اثرات اجتماعی مبتنی است. روش پژوهش کیفی و از تکنیک نظریۀ زمینهای استفاده شده است. شرکتکنندگان این پژوهش 38 نفر از مطلعان و خبرگان محلی بودند که با پرسشنامۀ نیمهساختمند موردمصاحبه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل با سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در دستور کار قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبهها 822 مفهوم کلی، 133 مقولۀ فرعی، 18 مقولۀ اصلی و 1 مقولۀ مرکزی را نشان میدهد. یافتههای پژوهش براساس مدل پارادیمی، ازهمگسیختگی ساختار اجتماعی و بافت فرهنگی را در اجرای سیاست پرداخت نقدی خسارت نشان میدهد. نتایج حاصل از پژوهش به ضرورت تغییر رویکرد، اصلاح لوایح قانونی، تعیین متولی حوزۀ اجتماعی و پایش تأثیرات اجتماعی طرحها منتهی شده است.
سیما منظری توکلی؛ سوده مقصودی
چکیده
زنان در دوره پس از زایمان، با تغییرات جسمی، عاطفی، روانی و اجتماعی مواجهه می شوند که این دگرگونی ها باعث تغییر در زندگی فردی و اجتماعی زنان می گردد. هدف مقاله حاضر مطالعه نقش حمایت اجتماعی در سلامت اجتماعی زنان در دوره پس از زایمان در شهر فاریاب است. رویکردهای نظری این پژوهش، بر اساس نظریه حمایت اجتماعی کوب، ساراسون ...
بیشتر
زنان در دوره پس از زایمان، با تغییرات جسمی، عاطفی، روانی و اجتماعی مواجهه می شوند که این دگرگونی ها باعث تغییر در زندگی فردی و اجتماعی زنان می گردد. هدف مقاله حاضر مطالعه نقش حمایت اجتماعی در سلامت اجتماعی زنان در دوره پس از زایمان در شهر فاریاب است. رویکردهای نظری این پژوهش، بر اساس نظریه حمایت اجتماعی کوب، ساراسون و سارافینو و نظریه سلامت اجتماعی کییز بوده است. مطالعه حاضر به روش پیمایش انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه زنان زایمان کرده در شهر فاریاب تشکیل داده که از بین آنان 260 نفر بر اساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد، میزان حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی زنان مورد مطالعه به ترتیب در حد زیاد و متوسط بوده است. بین خرده مقیاسهای حمایت جتماعی و سلامت اجتماعی بیشترین میانگین به ترتیب مربوط به حمایت مالی و مشارکت اجتماعی بوده است.براساس نتایج به دست آمده بین حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی زنان در دوران پس از زایمان رابطه معنی دار وجود دارد (01/0>P، 20/0=r). همچنین بین حمایت اجتماعی با مشارکت اجتماعی و پذیرش اجتماعی رابطه معناداری وجود داشته است. همبستگی معنادار بین دو متغیر حمایت و سلامت اجتماعی در زنان زایمان کرده به این معنی است که هر چه زنان در این دوره از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار باشند سلامت اجتماعی شان افزایش می یابد.
عبداللطیف کاروانی؛ سینا امینی زاده
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی رابطة مصرف کالای فرهنگی با امنیت اجتماعی و امنیت قضایی دانشجویان پرداخته است. پژوهش از نوع پیمایشی است و از طریق نمونه گیری طبقه بندی انجام گرفته است. جامعة آماری پژوهش، تمامی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان را شامل میشود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 224 نفر برآورد شد. یافته های توصیفی نشان ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی رابطة مصرف کالای فرهنگی با امنیت اجتماعی و امنیت قضایی دانشجویان پرداخته است. پژوهش از نوع پیمایشی است و از طریق نمونه گیری طبقه بندی انجام گرفته است. جامعة آماری پژوهش، تمامی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان را شامل میشود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 224 نفر برآورد شد. یافته های توصیفی نشان میدهد فعالیت هنری کمترین و مصرف موسیقیایی بیشترین نوع مصرف کالاهای فرهنگی پاسخگویان بودهاند. در مورد گویههای امنیت اجتماعی میتوان گفت که 68 درصد از پاسخگویان معتقدند که میزان بیبندوباری در کشور کاهش نیافته است و 81 درصد هم معتقدند که علاوه بر اینکه بیبندوباری کاهش نیافته است، فساد اخلاقی هم گسترش یافته است. از نظر امنیت قضایی، 68 درصد از پاسخگویان معتقدند که قانون بهصورت یکسان برای مردم و مسئولان اجرا نمیشود و 58 درصد هم معتقدند که در دادگاهها به صورت مطلوب به پرونده های قضایی رسیدگی نمیشود. یافته های استنباطی نشان میدهد که بین مصرف کالای فرهنگی و امنیت اجتماعی و امنیت قضایی رابطة معنی دار مثبت وجود دارد. در تحلیل رگرسیون نیز مشخص شد که مصرف کالای فرهنگی با بتای 18/0 بر امنیت اجتماعی و با بتای 47/0 بر امنیت قضایی تأثیر معنی دارمثبت دارد.
سیمین ویسی؛ میترا عظیمی
چکیده
سازمانهای مردمنهاد[1] تجلی اعتماد و تعدیلکنندۀ فعالیتهای کلان اقتصادی و سیاسی هستند اما در صورت ورود بدون برنامه و یا تداخل فعالیتهایشان با یکدیگر و یا با دولت، ممکن است به تهدیدی برای جامعه بدل گردند. در محلۀ هرندی (دروازه غار سابق) تهران، به واسطۀ وجود انواع آسیبهای اجتماعی، سمن[2]های متعددی با هدف تقلیل مشکلات ...
بیشتر
سازمانهای مردمنهاد[1] تجلی اعتماد و تعدیلکنندۀ فعالیتهای کلان اقتصادی و سیاسی هستند اما در صورت ورود بدون برنامه و یا تداخل فعالیتهایشان با یکدیگر و یا با دولت، ممکن است به تهدیدی برای جامعه بدل گردند. در محلۀ هرندی (دروازه غار سابق) تهران، به واسطۀ وجود انواع آسیبهای اجتماعی، سمن[2]های متعددی با هدف تقلیل مشکلات بدان ورود یافتهاند. اما به رغم دستاوردهای حاصلشده توسط این سمنها، وجود تداخــلها و موازیکاریهای بسیار، خود مشکلات جدیدی را در محله رقم زده است. این پژوهش با انجام مطالعات نظری در کنار انجام مشاهده و مصاحبههای عمیق و نیمهساختیافته و همچنین تشکیل گروههای بحث متمرکز با ساکنان محله و سمنها، به دنبال آن است مدل بررسی فضای همکاری نهادهای مدنی را بر اساس سه سطح توافقی (ارزشها) و تضادی (رژیمهای حقیقت متضاد) و تفسیری (نمادها) مطرح کند و در نهایت الزامات ایجاد فضای همکاری در میان سمنهای محلۀ هرندی را ارائه نماید. بر اساس مدل پیشنهادی مهمترین ویژگیهای فضای همکاری در میان سازمانهای مردمنهاد محلۀ هرندی شامل وجود زمینههای همسوسازی علی رغم وجود رقابت فزاینده میان آنها، غلبۀ نگاههای مبتنی بر فهم متعارف بر نگرشهای علمی، پراکنده بودن منابع هنجاربخش پیرامون حقوق بشر و اصول روانشناختی و مانند این، غلبۀ ارزشهای مادی و بیرونی مانند توجه به حقوق و درآمد و ساختمان و مانند این، توجه کمتر بر ارزشهای عاطفی همچون تعامل با سایر سازمانهای مردمنهاد، توجه کمتر بر ارزشهای شناختی همچون خلاقیت و آموختن دانشهای جدید بودند. [1] NGOs [2] سمن = سازمان مردم نهاد
مرضیه شهریاری؛ عبدالرضا نواح
چکیده
بررسی اپیدمیهای جدید نیازمند نوعی تفسیر برساختی و تبارشناسانه جهت تجزیه و تحلیل زمینۀ بروز آن است. هدف پژوهش حاضر، فهم تجربۀ زیستۀ کنشگران از موانع و منافع درکشده در پیشگیری از بیماری کرونا در استان خوزستان است. بدین منظور در قالب یک طرح کیفی، 24 نفر از شهروندان، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبۀ عمیق ...
بیشتر
بررسی اپیدمیهای جدید نیازمند نوعی تفسیر برساختی و تبارشناسانه جهت تجزیه و تحلیل زمینۀ بروز آن است. هدف پژوهش حاضر، فهم تجربۀ زیستۀ کنشگران از موانع و منافع درکشده در پیشگیری از بیماری کرونا در استان خوزستان است. بدین منظور در قالب یک طرح کیفی، 24 نفر از شهروندان، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبۀ عمیق نیمهساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند و درنهایت، دادههای حاصل از آنها با استفاده از روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل تجارب مشارکتکنندگان شامل هشت مضمون اصلی به ترتیب شامل نگاه اسطورهای به بیماری، مناسکگرایی، نقش کنشگران محلی، عدم تعلق اجتماعی، چارهاندیشی برای هویت ضایعشده، ضعف رسانه بهعنوان میانجی پرقدرت، عدم نظارت مسئولان، فقدان قدرت به توانمندی است. طبق یافتهها، نقش ساختار ـ عاملیت در اتخاذ رفتار پیشگیریکننده از ویروس کرونا حائز اهمیت است.
مجتبی ترکارانی؛ الهام مرادینژاد
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مطالعة تغییر ابعاد سرمایة اجتماعی در مراحل سهگانة (قبل، حین و پس از) سیلاب فروردین 1398 در استان لرستان است. در این پژوهش، از روش کیفی و مقایسهای جهت شناخت و مقایسة ابعاد مختلف سرمایة اجتماعی در مراحل مختلف سیل استفاده شده است. جهت گردآوری اطلاعات، با مدیران، کارشناسان، امدادگران، افراد سیلزده، و نیز گروه متمرکز ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، مطالعة تغییر ابعاد سرمایة اجتماعی در مراحل سهگانة (قبل، حین و پس از) سیلاب فروردین 1398 در استان لرستان است. در این پژوهش، از روش کیفی و مقایسهای جهت شناخت و مقایسة ابعاد مختلف سرمایة اجتماعی در مراحل مختلف سیل استفاده شده است. جهت گردآوری اطلاعات، با مدیران، کارشناسان، امدادگران، افراد سیلزده، و نیز گروه متمرکز مصاحبه شده است. یافتهها نشان داد ابعاد سرمایة اجتماعی در مراحل سهگانة بحران تغییر کرده است؛ به این شکل که در بعد آگاهی، جامعه از ادراک تقدیرگرایانة بلایای طبیعی، به درک انسانساخت و دولتساختبودن بلایای طبیعی رسیده است. در بعد اعتماد، جامعه از کماعتمادی بین دولت و ملت، به بیاعتنایی و بدبینی تغییر نگرش داده، و در بعد مشارکت، از مشارکت سنتی و بیسازمان، به انفعال مردم محلی و وابستگی بیشتر مردم به دولت رسیده است.
اصغر مولائی
چکیده
حقوق بشر از الزامات حیات بشری در هر جامعهای است که در منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد و منشور حقوق بشر اسلامی و نیز حقوق شهروندی اغلب کشورها و نهادها بر مواد آن تأکید شده است. افراد بیخانمان از جمله گروههای آسیبدیدۀ اجتماعیاند. ساماندهی این افراد اعم از متکدّیان، معتادان، بی خانمانها، و کارتن خوابها در شهر تهران با ...
بیشتر
حقوق بشر از الزامات حیات بشری در هر جامعهای است که در منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد و منشور حقوق بشر اسلامی و نیز حقوق شهروندی اغلب کشورها و نهادها بر مواد آن تأکید شده است. افراد بیخانمان از جمله گروههای آسیبدیدۀ اجتماعیاند. ساماندهی این افراد اعم از متکدّیان، معتادان، بی خانمانها، و کارتن خوابها در شهر تهران با احداث گرمخانههایی انجام میشود که علاوه بر کمتوجهی به برخی مواد حقوقی، مسائل دیگری نیز بویژه برای سایر شهروندان و محلههای مجاور گرمخانهها ایجاد شده است. هدف این پژوهش تبیین ابعاد، شاخصها، مسائل، و راهبردهای تحقق حقوق شهروندی افراد بیخانمان است که در ارتباط با گرمخانههای شهر تهران بویژه گرمخانۀ خاوران انجام میشود. پژوهش حاضر با رویکرد کمّی و کیفی، با روش تحقیق پیمایشی و تحلیلی و پژوهش میانرشتهای و با استفاده از شیوههای مطالعۀ اسنادی و کتابخانهای و پژوهشهای موردی و توزیع پرسشنامه انجام شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که مهمترین شاخصهای حقوق بیخانمانها عبارتند از: حق حیثیت و حقوق یکسان، زندگی و آزادی و امنیت، تساوی حقوق با دیگران، تشکیل خانواده، تأمین اجتماعی، حق برگزیدن آزادانۀ کار، استراحت و استفاده از ایام فراغت، سطح زندگانی، سلامت و رفاه او و خانوادهاش، تعلیم و تربیت، شرکت در اجتماع، رشد آزاد و کامل شخصیت. ساماندهی افراد آسیبدیدۀ اجتماعی یکی از وظایف نهادهای اجتماعی و مدیریت شهری میباشد. احداث گرمخانهها با ساماندهی افراد بیخانمان و تأمین بخشی از حقوق بشر و حقوق شهروندی آنها (از قبیل ایجاد سرپناه، تأمین آب و غذا، ایمنی، امنیت و بهداشت) از مرگ و میر آنها در هوای سرد و در اثر بیخانمانی، جلوگیری میکند. اما برخی گرمخانهها از جمله گرمخانۀ خاوران مشکلات و آسیبهای جانبی برای سایر شهروندان بویژه ساکنان محلههای پیرامون گرمخانه ایجاد میکند. زبالهگردی، خرده سرقت، مصرف مواد مخدر، و حضور نامرتب در فضاهای همگانی از جمله فعالیتهای بیخانمانها و معتادان مددجوی گرمخانهای است که موجب سلب اسایش و آرامش سایر شهروندان میشود.
عباس مهرگان؛ محمد رضا بیات
چکیده
مقالۀ حاضر گزارش پژوهش تجربی است که به بررسی نحوۀ نگرش به پاندمی کرونا و مطالعۀ نگرش دینی در این دوران از منظر جامعهشناسی شرّ در پیوند با جامعهشناسی دین میپردازد. نمونۀ تحقیق حاضر تشکیل شده است از 273 نفر از ایرانیان ساکن داخل کشور که به صورت آنلاین مورد پرسش قرار گرفتهاند. اهداف این تحقیق توصیفی عبارتند از 1) سنجش نگرش در مورد ...
بیشتر
مقالۀ حاضر گزارش پژوهش تجربی است که به بررسی نحوۀ نگرش به پاندمی کرونا و مطالعۀ نگرش دینی در این دوران از منظر جامعهشناسی شرّ در پیوند با جامعهشناسی دین میپردازد. نمونۀ تحقیق حاضر تشکیل شده است از 273 نفر از ایرانیان ساکن داخل کشور که به صورت آنلاین مورد پرسش قرار گرفتهاند. اهداف این تحقیق توصیفی عبارتند از 1) سنجش نگرش در مورد دوگانۀ ماهیت طبیعی ویروس کرونا در مقابل ماهیت الهی آن، 2) سنجش نگرش در مورد دوگانۀ خیر یا شرّ بودن ویروس کرونا، 3) بررسی همبستگی نگرشها در هر دو مورد با مؤلفههای ایمان به خداوند. اولین یافتۀ پژوهش آن است که در اثر همبستگیهای موجود میان نگرش به دوگانههای ماهیت الهی/طبیعی و خیر/شرّ بودن ویروس کرونا، دوگانۀ مرکب و جدید «خیرِ الهی» در مقابل «شرّ طبیعی» پدید آمده است. دومین و مهمترین یافته آن است که بررسی همبستگی میان مؤلفههای ایمان به خدا از سویی، با نگرش به دوگانههای خیرِ الهی و شرّ طبیعی از سوی دیگر، از وجود دو سنخ متفاوت دینداری در مواجهه با ویروس کرونا پرده برمیدارد: دینداری تفکّرگرا و دینداری تصوّرگرا. دینداری تفکّرگرا پیرامون قطب شرّ طبیعی این دوگانه، و دینداری تصوّرگرا حول قطب خیرِ الهی آن شکل گرفته است.
حسین نوری نیا؛ تقی آزاد ارمکی؛ حمیدرضا جلایی پور؛ حسین آبادیان
چکیده
پیش از پیروزی مشروطه، هویتهای جمعی عمدتاً متکی به خاندان، طایفه، ایل، محله، دین و مذهب بود، که میتوان آن را «هویت منتسب» نامید. منازعات قدرت که منجر به بروز خشونت سیاسی میشد، بر حسب ظرفیتهای اجتماعی این هویتها بروز پیدا میکرد. نقطه اتکای این خشونت، مشروعیت الهی قدرت بود که در نهایت، منازعات خشونتبار به بازتولید مناسبات ...
بیشتر
پیش از پیروزی مشروطه، هویتهای جمعی عمدتاً متکی به خاندان، طایفه، ایل، محله، دین و مذهب بود، که میتوان آن را «هویت منتسب» نامید. منازعات قدرت که منجر به بروز خشونت سیاسی میشد، بر حسب ظرفیتهای اجتماعی این هویتها بروز پیدا میکرد. نقطه اتکای این خشونت، مشروعیت الهی قدرت بود که در نهایت، منازعات خشونتبار به بازتولید مناسبات اجتماعی موجود میانجامید. پس از مشروطه با شکلگیری سازمانهای نوین و برآمدن هویتهای سازمانی و «مکتسبِ» تجددگرایانه و روند رو به رشد شهرنشینی، نقطه اتکای خشونت سیاسی، از یک سو قانون به مثابه انتظامبخش زندگی نوین، و از سوی دیگر آرمانهای انقلابی شد که خود را در سازماندهیهای حزبی، فرقهای و نیز مخفی نشان میداد. این مقاله به روش تحلیل تاریخی نشان میدهد خشونت سیاسی از قواعد نانوشته، هویتهای منتسب، نقشهای محول، اراده شخصی، انتساب طایفهای، اعتقادی، تداوم نظم موجود، سختکُشی و حذف افراد مشخص، به همراه تغییرات اجتماعی و اقتصادی، به خشونت سیاسی با قواعد نوشته شده، هویتهای مکتسب، نقشهای محقق، انتساب سازمانی، سهلکشی، حذف مناسبات مشخص برای درانداختن مناسبات نوین ایدئولوژیک تغییر کرد.