فاطمه حاجیان مقدم؛ رضا صالحی امیری؛ غلامرضا غفاری
دوره 11، 1 (اولین ویژه نامه جامعه شناسی خانواده) ، فروردین 1396، ، صفحه 36-68
چکیده
هدف از انجام این پژوهش شناسایی و تعیین ابعاد، مؤلفههای اثرگذار بر استحکام خانواده است. الگوی به کار گرفته در پژوهش، رهیافتی فرارشتهای است که با استفاده از چارچوب نظری ترکیبی در حوزه ادبیات توسعه در زمینه کیفیت زندگی، حوزه روانشناسی و همچنین ویژگیهای خانواده مطلوب بر اساس فرهنگ بومی )اسلامی-ایرانی( و از طریق کمّی سازی مفاهیم ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش شناسایی و تعیین ابعاد، مؤلفههای اثرگذار بر استحکام خانواده است. الگوی به کار گرفته در پژوهش، رهیافتی فرارشتهای است که با استفاده از چارچوب نظری ترکیبی در حوزه ادبیات توسعه در زمینه کیفیت زندگی، حوزه روانشناسی و همچنین ویژگیهای خانواده مطلوب بر اساس فرهنگ بومی )اسلامی-ایرانی( و از طریق کمّی سازی مفاهیم نظری با کمک فراتحلیل مطالعات خانواده، فازهای دلفی و تحلیل عاملی صورت پذیرفته است. ابزارگردآوری دادهها پرسشنامه محقّق ساخته است که برای تعیین اعتبار آن از روش اعتبار محتوا استفاده شده است. پایایی آن هم با روش همسانی درونی با استفاده از آلفا کرون باخ برای بخش های مختلف؛ بالاتر از %74 درصد تائید شد. الگوی پیشنهادی این پژوهش دارای ساختار چند بعدی و متأثر از عوامل متعدد است و ویژگیهای خانواده مستحکم ایرانی را معرفی مینماید .این الگو بر پایه ۴ اصل بنیادین،29 مؤلفه کلیدی در ابعاد سه گانه زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی؛چشماندازی یکپارچه و کلنگرانه درباره خانواده مستحکم ارائه میدهد.
زهیرمصطفی بلوردی؛ سجاد مرادی؛ منصور عرب
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1393، ، صفحه 37-55
چکیده
پرسش از کیستی خویش، از قدیمیترین پرسشهای پیشروی انسان است که در عصر حاضر نهتنها رنگ کهنگی به خود نگرفته، بلکه به یکی از اساسیترین پرسشهای وجودی انسان بدل شده است. مشکله این پرسش ازآنجا آغاز میشود که تغییرات شتابان اجتماعی و فرهنگی معاصر، منابع هویتساز سنتی را مضمحل کرده و وظیفة برساخت هویت را به خود افراد واگذار کرده ...
بیشتر
پرسش از کیستی خویش، از قدیمیترین پرسشهای پیشروی انسان است که در عصر حاضر نهتنها رنگ کهنگی به خود نگرفته، بلکه به یکی از اساسیترین پرسشهای وجودی انسان بدل شده است. مشکله این پرسش ازآنجا آغاز میشود که تغییرات شتابان اجتماعی و فرهنگی معاصر، منابع هویتساز سنتی را مضمحل کرده و وظیفة برساخت هویت را به خود افراد واگذار کرده است. این تغییرات درکنار رشد فردیت و اهمیت فزایندة فردیشدن، مصرف کالاها و خدمات را به یکی از مهمترین ابزارهای برساخت هویت تبدیل کردهاند. مقالة حاضر در همین زمینه نوشته شده و هدف آن بررسی رابطة میان الگوهای مصرف و هویت فردی است. پس از مرور ادبیات نظری درباب هویت و مصرف، چارچوب نظری تحقیق برمبنای دیدگاههای گیدنز و نظریهپردازان پستمدرن ساخته شده و براساس آن مفاهیم و متغیرها تعریف شدهاند. تحقیق به روش پیمایش با ابزار پرسشنامه و با استفاده از نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای درمیان جوانان شهر کرمان صورت گرفته است. یافتهها نشان میدهند تمایل به مصرف زیاد در حوزههای بصری مانند پوشاک و آرایش در قیاس با مصرف فرهنگی نمود برجستهتری درمیان جوانان دارد. نسبت رشد هویت مدرن درمیان مردان بیشتر از زنان بوده و برعکس، توزیع نسبت زنان در هویتهای سنتی بیشتر از مردان است. بهعلاوه، هرچقدر میزان پرداختن به رفتارهای مصرفی بیشتر و نگرش به مصرف مثبتتر بوده است، میزان رشد هویت مدرن نیز افزایش یافته است.
علی کریمی؛ احمد رضایی
دوره 1، شماره 2 ، تیر 1385، ، صفحه 39-61
چکیده
این مقاله، با الهام از سنخ شناسی آلموند و وربا در مورد "فرهنگ سیاسی".فرهنگ سیاسی مردم مازندران را مورد بررسی قرار می دهد.برای این منظور،از روش پیمایش و انتخاب نمونه های مورد نظر مطابق روش های علمی استفاده شده است که نتایج تحقیق قابل تعمیم به کل استان مازندران می باشد.مطابق یافته های تحقیق که از 331 نمونه استخراج شده است،بعد شناختی فرهنگ ...
بیشتر
این مقاله، با الهام از سنخ شناسی آلموند و وربا در مورد "فرهنگ سیاسی".فرهنگ سیاسی مردم مازندران را مورد بررسی قرار می دهد.برای این منظور،از روش پیمایش و انتخاب نمونه های مورد نظر مطابق روش های علمی استفاده شده است که نتایج تحقیق قابل تعمیم به کل استان مازندران می باشد.مطابق یافته های تحقیق که از 331 نمونه استخراج شده است،بعد شناختی فرهنگ سیاسی مردم مازندران در مقایسه با بعد عاطفی و داوری،قوت کمتری دارد.از منظری دیگر ،یافته ها نشان میدهد که فرهنگ تبعب یا انقیادی در قیاس با فرهنگ سیاسی مشارکتی و محدود از وسعت بیشتری در مازندران برخوردار است.به علاوه از میان فرهنگ سیاسی وفاق گرا و منازعه گرا،فرهنگ سیاسی مردم مازندران گرایش بیشتری به سمت فرهنگ وفاق گرا در حوزه سیاست عمومی و مبانی مشروعیت نظام سیاسی نشن می دهد.
داریوش بوستانی
دوره 5، شماره 1 ، فروردین 1390، ، صفحه 42-72
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر هویت بازاندیشانه دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان صورت گرفت.چارچوب نظری پژوهش،از نظریات آنتونی گیدنز و پیتر برگر استخراج شد و بر اساس مدل و فرضیات تحقیق طراحی شدند.متغیرهای مستقل عبارتند از:میزان استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی (اینترنت و تلفن همراه)،مقطع تحصیلی،تحصیلات والدین،پایگاه ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر هویت بازاندیشانه دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان صورت گرفت.چارچوب نظری پژوهش،از نظریات آنتونی گیدنز و پیتر برگر استخراج شد و بر اساس مدل و فرضیات تحقیق طراحی شدند.متغیرهای مستقل عبارتند از:میزان استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی (اینترنت و تلفن همراه)،مقطع تحصیلی،تحصیلات والدین،پایگاه شغلس پدر و اشتغال مادر،جنسیت،محل تولد،هویت مذهبی در بعد مناسکی،درآمد خانوار،میزان استفاده از منابع مطالعاتی غیر درسی و آنتن ماهواره.حجم نمونه 377 نفر برآورد گردید که برای اطمینان از نتایج 391 پرسش نامه تکمیل شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.روش نمونه گیری با توجه به تنوع رشته ها و دانشکده های تصادفی طبقه بندی انتخاب شد.برای سنجش ابعاد هویت بازاندیشانه،هویت مذهبی(در بعد مناسکس)،و وابستگی به انترنت از طیف لیکرت استفاده به عمل آمد.به طور کلی،در تحلیل دو متغیره در میان متغیرهای مستقل 12 گانه،8 متغیر رابطه معناداری با هویت بازاندیشانه نشان دادند.این متغیرها،عبارتند از:1.میزان استفاده از فناوری اطلاعاتی و ارتباطی 2.تحصیلات پدر 3. تحصیلات مادر 4. جنسیت پاسخگو 5. محل تولد 6. هویت مذهبی 7. استفاده از آنتن ماهواره 8.منابع اطلاعاتی. همه متغیرهای فوق با متغیرهای وابسته رابطه مثبت داشتند،به استثنای متغیر هویت مذهبی و یکی از زیرمجموعه های منابع اطلاعاتی،یعنی منابع مطالعاتی مذهبی،که این دو در برابر رشد هویت بازاندیشانه مانع عمده و جدی محسوب میشوند.متغیرهایی که رابطه معناداری با هویت بازاندیشانه نداشتند عبارتند از:مقطع تحصیلی،پایگاه شغلی پدر،وضعیت اشتغال مادر و و درآمد ماهیانه. در میان متغیرهای زیرمجموعه منابع مطالعاتی غیر درسی نیز دو متغیر،یعنی میزان مطالعه و علاقه مندی به تاریخ و ادبیات ایران،رابطه معناداری با هویت بازاندیشانه نشان نداد.
مسعود اخوان کاظمی؛ رضا دهقانی
دوره 9، شماره 3 ، مهر 1394، ، صفحه 4-26
چکیده
رخداد انقلاب اسلامی ایران، بهمنزلة رویدادی کمنظیر در سالهای پایانی قرن بیستم، توجه بسیاری از اندیشمندان و پژوهشگران حوزة علوم اجتماعی و سیاسی را به خود جلب کرد. ازاینرو، برای مطالعة این پدیده، از نظریات و رویکردهای گوناگون بهره گرفته شد. اکثر این نظریات به بررسی چگونگی شکلگیری رخداد انقلاب معطوف شدهاند و تحلیل چرایی سلطة ...
بیشتر
رخداد انقلاب اسلامی ایران، بهمنزلة رویدادی کمنظیر در سالهای پایانی قرن بیستم، توجه بسیاری از اندیشمندان و پژوهشگران حوزة علوم اجتماعی و سیاسی را به خود جلب کرد. ازاینرو، برای مطالعة این پدیده، از نظریات و رویکردهای گوناگون بهره گرفته شد. اکثر این نظریات به بررسی چگونگی شکلگیری رخداد انقلاب معطوف شدهاند و تحلیل چرایی سلطة گفتمان اسلامگرا، بهطور نظاممند، کمتر در کانون توجه قرار گرفتهاست. تحلیل گفتمان، بهویژه خوانش لاکلا و موف، بهدلیل دارابودن قابلیت تحلیل موضوعات کلان اجتماعی، فرصت ویژهای برای تبیین چرایی چیرگی و افول گفتمانها بهطور نظاممند و هدفمند در حوزة مطالعات جامعهشناسی سیاسی فراهم آوردهاست. با بهکارگیری مفاهیم گفتمان لاکلا و موف، این پژوهش درصدد تبیین چرایی چیرگی گفتمان اسلامگرا در انقلاب اسلامی ایران برآمدهاست. مدعای این مقاله این است که گفتمان اسلامگرا با اتکا به عاملان سیاسی خود و بهرهگیری از فرایند دوگانة برجستهسازی و حاشیهرانی، قابلیت دسترسی، اعتبار و عامگرایی، توانست در فرایند پیروزی انقلاب اسلامی، موقعیتی مسلط را نسبت به دو گفتمان دیگر، برای خود ایجاد کند.
نرگس نیکخواه قمصری
دوره 10، شماره 1 ، فروردین 1395، ، صفحه 4-5
چکیده
انقلاب اسلامی به عنوان یکی از بزرگترین رخدادهای اجتماعی نیمه دوم قرن بیستم نه صرفا به واسطه متاثر ساختن بسیاری از زمینههای عینی ساختارهای داخلی و بین المللی بلکه تاثیر عمیق و شگرف در حوزه معنا و اندیشه و یا به بیانی دقیقتر تلاقی اندیشه ها و اقدامات عملی سلبی (استعمار و استبداد گریزی) و ایجابی (اسلام گرایی و خویشتن باوری) توانست ...
بیشتر
انقلاب اسلامی به عنوان یکی از بزرگترین رخدادهای اجتماعی نیمه دوم قرن بیستم نه صرفا به واسطه متاثر ساختن بسیاری از زمینههای عینی ساختارهای داخلی و بین المللی بلکه تاثیر عمیق و شگرف در حوزه معنا و اندیشه و یا به بیانی دقیقتر تلاقی اندیشه ها و اقدامات عملی سلبی (استعمار و استبداد گریزی) و ایجابی (اسلام گرایی و خویشتن باوری) توانست فراتر از سرنوشت تاریخی ملت ایران، تغییری در مناسبات قدرت اجتماعی و سیاسی رقم زند. به علاوه انقلاب اسلامی در سطح نظری و تحلیلی نیز بنیانگر موج تازه ای از نظریه پردازی موسوم به نسل چهارم در این عرصه شد که با روش و رویکردی متفاوت از نظریات کلاسیک، توصیفی و تبیینهای سطح خرد یا کلان مرسوم -متمرکز بر علت یا علت هایی مشخص - در این حوزه مطالعاتی توجه نوآورانه به ترکیب علل را در بستر و بافت اجتماعی و سیاسی به خود جلب نمود و در نتیجه امکان تحقق نتایج گوناگونی -و نه فقط وضعیت محتمل الوقوعی -را در مقابل دیده و اندیشه پژوهشگران و کاوشگران این عرصه قرار داد .
بنابراین، تامل و تدقیق در زوایا و دقایق این پدیده تاریخی به منظور شناخت درست و درک جامع ابعاد و واکاوی عمیق زمینهها و اهداف آن، چه به عنوان ابزاری جهت درک هویت تاریخی خویش و چه با هدف ترسیم و تنویر مسیر تحلیلی، تفسیری و تبیینی پیش رو، نه تنها ضرورتی ملی، بلکه رسالتی حرفهای می نماید. به بیان دیگر شناخت مسیر تعالی سرنوشت و تداوم تحقق اهداف تاریخی این سرزمین، ناگزیر از بازشناسی زمینهها، فرآیندها و پیامدهای این انقلاب در ابعاد، سطوح و مقاطع کوتاه و بلند مدت زمانی در پیوند با شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی همسایگان و دیگر کشورهای منطقه خواهد بود؛ امری که به خوبی در روند توسعه و تعمیق یافتههای جامعه علمی و پژوهشی داخلی و خارجی از ارائه پاسخهای شتابزده به مسئله چرایی وقوع انقلاب در ایران تا تمرکز بر چگونگی وقوع چنین رویدادی درون شبکه روابط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی و.... و در نهایت بسط گستره تئوریک و متدولوژیک در نظریه پردازیهای پسین آن و ارائه مدل تبیینی شامل و در عین حال منحصر به خود در مقایسه با دیگر رخدادهای سیاسی و اجتماعی با هر میزان از مشابهت و مفارقت، آنهم دور از تعهدی به تعمیم فراگیر مشهود است .
مایکل بورآوی؛ لاله بهبهانیان
دوره 8، شماره 4 ، دی 1393، ، صفحه 9-20
چکیده
در این مقاله ما به بررسی سؤالات مطرح در حیطه معنایی جامعه جهانی میپردازی . بر اساس نظریاتآنتونی گرامشی و پولانی، جامعهشناسی را بهعنووان مطالعوه جامعوه از دیودگاه جامعوه مودنی تعریوفمیکنی . بر همین اساس جامعه جهانی مطالعه سرمایه داری جهانی و ترتیبات سیاسوی آن از جایگواهیک جامعه مدنی جهانی نوظهور است. به منظور تلاش برای اجتناب از تغییر ...
بیشتر
در این مقاله ما به بررسی سؤالات مطرح در حیطه معنایی جامعه جهانی میپردازی . بر اساس نظریاتآنتونی گرامشی و پولانی، جامعهشناسی را بهعنووان مطالعوه جامعوه از دیودگاه جامعوه مودنی تعریوفمیکنی . بر همین اساس جامعه جهانی مطالعه سرمایه داری جهانی و ترتیبات سیاسوی آن از جایگواهیک جامعه مدنی جهانی نوظهور است. به منظور تلاش برای اجتناب از تغییر شوکل ظواهری مشوب بهعنوان یک جامعه جهانی، ما سبنرانیهایی را بر اساس جواموع متفواوت در منواطق مبتلوف سویارهترتیب دادی تا )6ماهیت سرمایهداری نئولیبرال را مشب کنی )0منطق دولتملتها و رابطهشان بانظ سیاسی جهان را مشب کنی و )5ظهور محتمل جامعه مدنی جهوانی را کوه ممکون اسوت بواگسترش بازارها مقابله کند، بررسی کنی .
رسول ربانی؛ وحید قاسمی؛ وکیل احمدی
دوره 4، شماره 3 ، مهر 1389، ، صفحه 27-39
چکیده
هدف اصلی این مقاله بررسی وضعیت ازدواج و مضیقه ازدواج در سه استان مازندران، گیلان و گلستان است. برای انجـامتحقیق از روش نسبت جنسی وزنی با استفاده از دادههای سرشماری 1385استفاده شده اسـت. نتـایج پـژوهش نشـانمیدهد نسبت جمعیت هرگز ازدواج نکرده در همه گروههای سنی برای هر دو جنس در سرشماری 1385در مقایسه باسرشماری سال 1375برای استانهای شمالی ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله بررسی وضعیت ازدواج و مضیقه ازدواج در سه استان مازندران، گیلان و گلستان است. برای انجـامتحقیق از روش نسبت جنسی وزنی با استفاده از دادههای سرشماری 1385استفاده شده اسـت. نتـایج پـژوهش نشـانمیدهد نسبت جمعیت هرگز ازدواج نکرده در همه گروههای سنی برای هر دو جنس در سرشماری 1385در مقایسه باسرشماری سال 1375برای استانهای شمالی افزایش یافته است. نتایج محاسـبه مضـیقه ازدواج در سـال 1385نشـانمیدهد دختران در گروههای سنی 35-30،39-25،34-29با مضیقه ازدواج مواجهاند. اما در سال 1390این مضیقه درمورد پسران بین گروههای سنی 25-20،29-24اتفاق خواهد افتاد و شـدت آن نیـز از مضـیقه ازدواج دختـران در سـال1385بیشتر خواهد بود.
ولی اله رستم علیزاده
دوره 12، 1(ویژه جامعه شناسی روستایی) ، فروردین 1397، ، صفحه 29-53
چکیده
احساس تعلق به مکان باعث میشود که افراد با توجه به احساسات و عواطف و بستگیهایی که به مکانهای خاص دارند، درجهت بهبود امور آن مشارکت و سرمایهگذاری کنند. پژوهش حاضر درصدد مطالعة تعیینکنندههای تعلق به مکان درمیان جوانان روستایی است. در پژوهش حاضر، با روش توصیفیـهمبستگی، متغیرهای مرتبط با تعلق به مکان اولویتبندی شده و تعیینکنندههای ...
بیشتر
احساس تعلق به مکان باعث میشود که افراد با توجه به احساسات و عواطف و بستگیهایی که به مکانهای خاص دارند، درجهت بهبود امور آن مشارکت و سرمایهگذاری کنند. پژوهش حاضر درصدد مطالعة تعیینکنندههای تعلق به مکان درمیان جوانان روستایی است. در پژوهش حاضر، با روش توصیفیـهمبستگی، متغیرهای مرتبط با تعلق به مکان اولویتبندی شده و تعیینکنندههای اصلی تعلق به مکان، ازطریق تحلیل عاملی، تعیین شدهاند و سپس، نقش هر عامل در تبیین تعلق به مکان محاسبه شده است. جامعة آماری تحقیق را جوانان روستایی 15 تا 30 سالة شهرستانهای اسکو و هشترود در استان آذربایجان شرقی تشکیل دادهاند و حجم نمونه 769 نفر است. بر اساس نتایج پژوهش 9 عامل در تعلق جوانان روستایی به محل زندگیشان نقش تعیینکنندهای دارند و درمجموع 53 درصد از واریانس تعلق به مکان را تبیین میکنند. عوامل تعیینکننده عبارتاند از: محیط و طبیعت روستا، تأمین نیازها/ پاسخ به نیازها، احساس هویت، مشارکت در امور جمعی روستا، رضایت از روستا، داشتن شغل مناسب، احساس آزادی و رضایت از ارتباط با مردم، مسئولیتپذیری و مراودات همسایگی و خویشاوندی.
محمدرضا طالبان
دوره 7، شماره 4 ، دی 1392، ، صفحه 30-54
چکیده
کتاب توماس کوهن با عنوان ساختار انقلابهای علمی موجی از آثار نوشتاری جامعهشناسان را دربارة کاربرد مفهوم پارادایم و مدل کوهن برای تحلیل ساختار علم جامعهشناسی در دهة هفتاد میلادی ایجاد کرد، اما نتایج این کوششها چندان رضایتبخش نبود، تاجاییکه در دهههای بعد تحلیل پارادایمی جامعهشناسی بهکلی کنار گذاشته شد. این مقاله میکوشد ...
بیشتر
کتاب توماس کوهن با عنوان ساختار انقلابهای علمی موجی از آثار نوشتاری جامعهشناسان را دربارة کاربرد مفهوم پارادایم و مدل کوهن برای تحلیل ساختار علم جامعهشناسی در دهة هفتاد میلادی ایجاد کرد، اما نتایج این کوششها چندان رضایتبخش نبود، تاجاییکه در دهههای بعد تحلیل پارادایمی جامعهشناسی بهکلی کنار گذاشته شد. این مقاله میکوشد در کنار مروری انتقادی بر ادبیات مزبور (با تأکید بر آثار فردریکس و ریتزر) نشان دهد که تحلیلها و مواضع این گروه از جامعهشناسان در ترسیم ساختار علم جامعهشناسی پیوند ارگانیکی با مدل کوهن ندارد و اتکای تحلیلی آنها به کوهن نادرست است. درحقیقت، جامعهشناسانی که به این مدل علاقه نشان دادند فقط ازطریق بازتعریف مفهومِ پارادایم و تحریف مدل کوهنی از علم بود که توانستند پارادایمهایی را در علم جامعهشناسی بیابند؛ نیز استدلال کردیم که اگر در جامعهشناسی پارادایمهایی وجود داشته باشد نمیتوان آن را در کل جامعهشناسی یافت، بلکه باید در درون حوزههای مضمونی پژوهش جامعهشناختی پیدا شوند. دیگر اینکه پذیرش پارادایم در جامعهشناسی مشروط به وجود جماعتی از شاغلان یا پژوهشگرانی است که به پارادایم پیشگفته تعلق داشته باشند. سوم اینکه باید بتوان از پارادایم مزبور در طرح معماها و حل آنها استفاده کرد. نکتة دیگر این مقاله آن است که تاریخ جامعهشناسی تاکنون نشان میدهد جامعهشناسی همواره فاقد پارادایم مسلطی بوده است که برای تکوین علمِ نرمال کوهنی ضرورت دارد. بنابراین، شاید استفاده از مدل کوهنی اصولاً در جامعهشناسی ممکن نباشد. بهعلاوه، جامعهشناسی فاقد سنت پژوهشی روشن و مشخص برای حل معماست و عمدتاً در آن از رویکردها و چشماندازهای وسیع استفاده میشود. درنتیجه، تلاش برای گنجاندن جامعهشناسی در چارچوب مدل کوهنی شاید اساساً گمراهکننده باشد.
ملیحه شیانی
دوره 3، شماره 2 ، تیر 1388، ، صفحه 31-45
چکیده
مباحث شهروندی در جهان معاصر از جذابیت عام برخوردار است و توجه بسیاری از عالمـان اجتمـاعی وسیاسی را در رشتههای مختلف به خود جلب کرده است. گرایش به شهروندی و بهکـارگیری آن در درکو تحلیل بسیاری از مسایل اجتماعی و شهری صرفاً بـه تـلاشهـای علمـی و ارزشـمند صـاحبنظـران وپژوهشگران مربوط نمیشود، بلکه به شایستگی خود مفهوم جهت کارآمدی در مـدیریت ...
بیشتر
مباحث شهروندی در جهان معاصر از جذابیت عام برخوردار است و توجه بسیاری از عالمـان اجتمـاعی وسیاسی را در رشتههای مختلف به خود جلب کرده است. گرایش به شهروندی و بهکـارگیری آن در درکو تحلیل بسیاری از مسایل اجتماعی و شهری صرفاً بـه تـلاشهـای علمـی و ارزشـمند صـاحبنظـران وپژوهشگران مربوط نمیشود، بلکه به شایستگی خود مفهوم جهت کارآمدی در مـدیریت و برنامـهریـزیدر امور مختلف هم بازمیگردد. به گونهای که امروزه بسیاری از موضوعها و مسایلی نظیر فقـر، نـابرابری،جنسیت و حتی محیط زیست از منظر شهروندی تحلیلمیشوند؛ نوشتار حاضر هـم در اصـل بـر مبنـایسودمندی ایده و مفهوم شهروندی در مدیریت شهری تدوین شده است.این مقاله تلاش دارد ضمن مرور تاریخی بر مفهوم شهروندی، با استناد به یافته هـای پژوهشـی وضـعیتشهروندی در شهر تهران را بررسی کند. نتایج به دست آمده نشان میدهد شـهروندی بـرای نسـبت قابـلتوجهی از افراد معنادار و قابل درک نبوده و آگاهی نسبت به حقـوق، عمـل بـه وظـایف و برخـورداری ازاحساس شهروندی با عوامل بازدارندهای در جامعه مواجه است. بدیهی است شـهروندی بـا رفـع موانـع وایجاد زمینه های عینی و ذهنـی آن در بخـشهـای مختلـف بـه منصـه ظهـور خواهـد رسـید. مـدیریتشهریمیتواند با تدوین و اجرای برنامه های شهروند مدار گـامهـای مـؤثری در حـل مسـایل و مشـکلاتشهری بردارد
مهدی خداپرست مشهدی
دوره 4، شماره 4 ، دی 1389، ، صفحه 31-47
چکیده
پژوهشها به تبعیت از الگوهای سنتی پارادایمهای مدیریتی، اعتماد یکطرفه را مطالعه کردهانـد، در حـالی کـه تحقیـق حاضـرمیکوشد با معرفی ضعفهای پارادایم مدیریت سنتی و معرفی نظریۀ اعتماد متقابل، ضعفهای اعتماد یکجانبه را کـاهشپـذیرنشان دهد. شهرداریها سازمانهای بازی هستند که به دلیل فعالیتهای متنوعی که در زیرمجموعههای خود ارائه میدهنـد ...
بیشتر
پژوهشها به تبعیت از الگوهای سنتی پارادایمهای مدیریتی، اعتماد یکطرفه را مطالعه کردهانـد، در حـالی کـه تحقیـق حاضـرمیکوشد با معرفی ضعفهای پارادایم مدیریت سنتی و معرفی نظریۀ اعتماد متقابل، ضعفهای اعتماد یکجانبه را کـاهشپـذیرنشان دهد. شهرداریها سازمانهای بازی هستند که به دلیل فعالیتهای متنوعی که در زیرمجموعههای خود ارائه میدهنـد بـمراجعان زیادی سروکار دارند. این مجموعۀ خدمات، که با کارکنان مختلف در سطوح مدیریتی متفاوت در جغرافیای شـهر ارائـهمیشود، فضای مناسبی برای آزمون سنجشپذیری اعتماد متقابل میان مراجعان، کارکنان و مدیران شهرداری است. نمونهگیـریآماری و تکمیل پرسشنامهها برای 236نفر اربـاب رجـوع، 376نفـر از کارکنـان و 161نفـر از مـدیران انجـام شـده اسـت تـکاربرد پذیری این نظریه به بوتۀ آزمون درآید. نتایج حاصل از آزمونهای آماری مقایسـۀ میـانگین هـای اعتمادسـازی متقابـل درالگوی نظری بالا حاکی از آن است که از منظر برون سازمانی، میانگین اعلام اعتماد مراجعـان شـهرداری بـه مـدیران و کارکنـانبیشتر از میانگین اعلام اعتماد مدیران و کارکنان به مراجعان بوده است. از منظر درونسازمانی، میانگین اعـلام اعتمـاد کارکنـانشهرداری به کلیۀ مدیران خود، بیشتر از میانگین اعلام اعتماد مدیران به کارکنان بوده است. در خاتمـه، راهکارهـای رفـع موانـعاعتمادسازی متقابل با کمک ابزارهای وفاداری، خیرخواهی، صلاحیت و پیشبینی پذیری نشان داده شده است.
علی ساعی
دوره 3، شماره 4 ، دی 1388، ، صفحه 38-60
چکیده
موضوع این نوشتار معرفتشناسی فازی و دلالت های روششناختی آن در علم اجتماعی است. مدعای این مقالـه آن اسـتکه روایت دو ارزشی صدق و کذب زیربنای معرفتشناسی علم اجتماعی را میسازد، اما این نوع روایت از حقیقت علمی بـاواقعیتهای علمی ناسازگار است؛ علم حقیقی فازی دارد. برمبنای الزامات مسئلۀ این نوشتار کـه از نـوع معرفـتشـناختیاست، برای اثبات ...
بیشتر
موضوع این نوشتار معرفتشناسی فازی و دلالت های روششناختی آن در علم اجتماعی است. مدعای این مقالـه آن اسـتکه روایت دو ارزشی صدق و کذب زیربنای معرفتشناسی علم اجتماعی را میسازد، اما این نوع روایت از حقیقت علمی بـاواقعیتهای علمی ناسازگار است؛ علم حقیقی فازی دارد. برمبنای الزامات مسئلۀ این نوشتار کـه از نـوع معرفـتشـناختیاست، برای اثبات مدعای مقاله شواهد معرفتشناشانه اقامه و این شواهد را از دو دستگاه معرفتی نسبیتگرایی و عقلانیـتانتقادی عرضه کردهایم. پس از استدلال عقلانی نقادانه در باب این دو افق معرفتی، دسـتگاه معرفتـی فـازی فرمولـه شـدهاست که درآن معرفتشناسی، هستیشناسی و روششناسی فازی به بحث گذاشته شده است. در ادامۀ مقالـه، روش فـازیمطرح و در این قسمت، درباب عملیاتیسازی تابع عضویت فازی و استدلال تجربی فازی با ذکر مثالی از دموکراسی بحـثشده است. در پایان، استدلال شده است که در دستگاه معرفتی فازی تجربـه هـم مقـام داوری و هـم مقـام تولیـدی دارد.تجربه درمقام داوری ناظر بر درجۀ ابطالپذیری و در مقام تولید ناظر بر ساختن گزارههای معرفتی فازی اسـت کـه دامنـهآن می تواند از گزاره های تاریخی خاص تا گزاره های تئوریک عام درجه پذیرباشد.
محمدتقی سبزه ای
دوره 4، شماره 2 ، تیر 1389، ، صفحه 39-65
چکیده
هدف مقاله حاضر مطالعه و تحلیل جامعهشناختی مهمترین دگرگونیهای ساختار جامعـۀ مـدنی ایـران طـی یـک قـرنگذشته، یعنی فاصلۀ زمانی دو دورة انقلاب مشروطه ) 1285تا (1320و انقلاب اسلامی )1357تا (1388است.این مطالعه مبتنی بر نظریه نوسازی در جامعهشناسی است که تفکیک و تمـایز کـارکردی و نیـز تخصصـیشـدننقشها و کارکردهای نظامهای اجتماعی را در روند توسعۀ ...
بیشتر
هدف مقاله حاضر مطالعه و تحلیل جامعهشناختی مهمترین دگرگونیهای ساختار جامعـۀ مـدنی ایـران طـی یـک قـرنگذشته، یعنی فاصلۀ زمانی دو دورة انقلاب مشروطه ) 1285تا (1320و انقلاب اسلامی )1357تا (1388است.این مطالعه مبتنی بر نظریه نوسازی در جامعهشناسی است که تفکیک و تمـایز کـارکردی و نیـز تخصصـیشـدننقشها و کارکردهای نظامهای اجتماعی را در روند توسعۀ جامعه از سنتی بـه مـدرن توضـیح مـیدهـد و تـلاشمیکند فرآیند رشد و توسعۀ نظـام جامعـۀ مـدنی را در ارتبـاط بـا سـایر فرآینـدهای تغییـر تکـاملی نظـامهـایاجتماعی ایران در دو دورة مشروطه و انقلاب اسلامی تحلیل کند. نتایج ایـن مطالعـه کـه بـه روش اسـنادی و بـاتکنیک مقایسهای صورت گرفته است، نشان میدهد که اولین فرآینـد تغییـر اساسـی در جامعـه ایـران بـا تغییـرسیاسی آغاز شد؛ فرآیندی که منجـر بـه شـکلگیـری قـوای مقننـه، مجریـه و قضـاییه شـد. در ایـن دوره، همـۀنظامهای اجتماعی در جامعۀ ایران به سه نهاد اجتماعی وابسته به هم، یعنی "دین"، "بـازار" و "دولـت" محـدودمیشدند. این نظامها به مرور زمان به هفت نظام اجتماعی نسبتاً مستقل شـامل دولـت، اقتصـاد، دیـن، آمـوزش،حقوق، قشربندی اجتماعی و جامعۀ مدنی گسترش پیدا کردند. آخـرین نظـام اجتمـاعی سـاختیافتـه در جامعـۀایران، یعنی جامعۀ مدنی، به تدریج در ابعاد و جنبههای زیر توسعه و تکامل مییابد: فضای عمومی، سازمانهـایغیر دولتی، شوراها، مطبوعات، احزاب سیاسی و جنبشهای اجتماعی )دانشجویی، زنان و حقوق بشر.( هـمچنـینمیتوان گفت امروزه نقشها و کارکردهای جامعۀ مدنی مانند وظایف و کارکردهای سایر نظامهـای اجتمـاعی بـهطور نسبی در چارچوب سازمانها نهادینه و تخصصی میشوند
ابوالفضل مرشدی
چکیده
در این مقاله نخست تصویر العطاس از وضع موجود جوامع آسیایی و اسلامی که در میانۀ «ذهن بسته» و پدیدۀ «تروریسم» قرار گرفتهاند، ترسیم میشود. سپس، دیدگاه وی درمورد وضع علوم اجتماعی در این کشورها و قرار گرفتن آنها در میان دو لبۀ قیچی «ذهن اسیر» و «امپریالیسم فکری» مورد بحث و گفتوگو قرار میگیرد. در ادامه، مفهوم ...
بیشتر
در این مقاله نخست تصویر العطاس از وضع موجود جوامع آسیایی و اسلامی که در میانۀ «ذهن بسته» و پدیدۀ «تروریسم» قرار گرفتهاند، ترسیم میشود. سپس، دیدگاه وی درمورد وضع علوم اجتماعی در این کشورها و قرار گرفتن آنها در میان دو لبۀ قیچی «ذهن اسیر» و «امپریالیسم فکری» مورد بحث و گفتوگو قرار میگیرد. در ادامه، مفهوم سنت علوم اجتماعی مستقل و خلاق که وی در برابر بومیسازی یا اسلامیسازی علوم مطرح میکند، معرفی میشود و نحوۀ مواجهۀ العطاس با سوسیالیسم و نظریۀ وبر درمورد اخلاق اقتصادی اسلام و توسعۀ سرمایهداری در جنوب شرق آسیا بهعنوان نمونههایی از مواجهۀ خلاقانه با اندیشمندان غربی و تلاش برای ایجاد سنت مستقل علوم اجتماعی مرور میشود. در پایان، برنامۀ پژوهشی العطاس برای ایجاد سنت علوم اجتماعی مستقل مورد نقد قرار میگیرد، از این جهت که در این برنامه به ریشههای معرفتی شکلگیری علوم اجتماعی مدرن در غرب و منطق معرفتی لازم برای شکلگیری یک سنت مستقل علوم اجتماعی در کشورهای غیرغربی توجه کافی صورت نگرفته است.
سیده بهار زندرضوی؛ هادی خانیکی؛ اکبر نصراللهی؛ داریوش بوستانی
دوره 12، 4(ویژه نامه کرمان) ، دی 1397، ، صفحه 44-66
چکیده
جهان امروز با مجموعهای از مشکلات پیشبینینشده مواجه است که مشخصة آن کاهش کیفیت زندگی مردم است. هشدارهای بسیار در سالهای اخیر انسان را وامیدارد که بهسمت الگوهای پایدارتری از زندگی پیش رود. پژوهش حاضر بهدنبال شناسایی درک ذینفعان آب زیرزمینی دشت رفسنجان از ارتباطات گروهی در باب پایداری منابع آب زیرزمینی است. در این پژوهش، ...
بیشتر
جهان امروز با مجموعهای از مشکلات پیشبینینشده مواجه است که مشخصة آن کاهش کیفیت زندگی مردم است. هشدارهای بسیار در سالهای اخیر انسان را وامیدارد که بهسمت الگوهای پایدارتری از زندگی پیش رود. پژوهش حاضر بهدنبال شناسایی درک ذینفعان آب زیرزمینی دشت رفسنجان از ارتباطات گروهی در باب پایداری منابع آب زیرزمینی است. در این پژوهش، از روش نظریة زمینهای استفاده شده که روشی کیفی است. مشارکتکنندگان در پژوهش شامل ده گروه با ترکیبهای مختلف مشاغل کشاورزی، صنایع خرد، تجارت پسته، محققان و کارشناسان دولتی در سطح ملی و محلی بودند که با روش نمونهگیری هدفمند و معیار اشباع نظری انتخاب شدند و اطلاعات آنها از طریق ابزار بحث گروه متمرکز در گروههای کوچک ده تا پانزدهنفری جمعآوری شد. مقولات بهدستآمده در پژوهش شامل درخواست مشارکت، درخواست انصاف، درخواست پاسخگویی، ادراک تغییرات اقلیمی و بینش مشارکتجو است. مقولة هستهای اصلی در این پژوهش عبارت است از: درخواست حکمرانی مشارکتی و پایداری منابع آب.
مجید حیدری چروده؛ حمیدرضا همت آبادی؛ محمد اکبری فریمانی
دوره 6، 3-4 ، مهر 1391، ، صفحه 45-62
چکیده
مقالۀ حاضر به منظور توصیف و تحلیل نیازهای فرهنگی زائران خارجی حرم رضوی در شهر مشهد انجام شده است. برای این هدف، نیازهای فرهنگی حیطۀ زیارت در پنج بعد عاطفی، اعتقادی، مناسکی، دانشی و پیامدی شناسایی شده و به روش پیمایشی در نمونۀ 1427 نفری از زائران آذریزبان، اردوزبان، انگلیسیزبان و عربزبان اجرا شده است. نتایج نشان داد که نیازهای دانشی ...
بیشتر
مقالۀ حاضر به منظور توصیف و تحلیل نیازهای فرهنگی زائران خارجی حرم رضوی در شهر مشهد انجام شده است. برای این هدف، نیازهای فرهنگی حیطۀ زیارت در پنج بعد عاطفی، اعتقادی، مناسکی، دانشی و پیامدی شناسایی شده و به روش پیمایشی در نمونۀ 1427 نفری از زائران آذریزبان، اردوزبان، انگلیسیزبان و عربزبان اجرا شده است. نتایج نشان داد که نیازهای دانشی در صدر سلسلهمراتب نیازهای زائران خارجی قرار داشته و پس از آن نیازهای پیامدی در مرتبۀ دوم قرار دارد. سه نیاز عاطفی، اعتقادی و مناسکی در حد بسیار پایینی قرار دارند. مقایسۀ نیازهای پنجگانه نشان داد که تفاوت بین سطوح آنها بهلحاظ آماری معنادار است و علاوه بر آن بین چهار گروه مورد بررسی از زائران خارجی نیز تفاوت معناداری از لحاظ شدت نیازهای فرهنگی مشاهده میشود.
حسین راغفر
دوره 5، شماره 4 ، دی 1390، ، صفحه 45-61
چکیده
این مقاله میکوشد با نگاهی به ظرفیتهای علوم اجتماعی، به بعضی از موانع پیش روی توسعة این علوم در ایران بپردازد. جامعة انسانی بیرون از شبکة روابط قدرت تحققپذیر نیست و علوم اجتماعی بهعنوان بخش لاینفکی از نظام علمی و فرهنگی هر جامعهای در درون این روابط قدرت تحلیلپذیرند. از این رو، هر تفسیری از تحولات علوم اجتماعی فقط در بستری ...
بیشتر
این مقاله میکوشد با نگاهی به ظرفیتهای علوم اجتماعی، به بعضی از موانع پیش روی توسعة این علوم در ایران بپردازد. جامعة انسانی بیرون از شبکة روابط قدرت تحققپذیر نیست و علوم اجتماعی بهعنوان بخش لاینفکی از نظام علمی و فرهنگی هر جامعهای در درون این روابط قدرت تحلیلپذیرند. از این رو، هر تفسیری از تحولات علوم اجتماعی فقط در بستری از روابط قدرت و در درون آن میتواند واقعی باشد. بحران در نظریه و روششناسی علوم اجتماعی در ایران محصول چند عامل است؛ یکی از آنها غلبة نگاهی رسمی بهمثابة یک ایدئولوژی مسلط در روابط قدرت بوده است،. به همین دلیل رویکرد انتقادی، که محرک بالندگی و رشد علوم اجتماعی است، جایگاهی در تحقیقات رسمی نداشته است. ساختارهای اقتصاد سیاسی ایران مناسباتی را بر جامعه حاکم کرده است که نیازی به تولید علم، به طور کلی، و علوم اجتماعی، به طور خاص، در جامعه وجود ندارد. به همین دلیل، حضور علوم اجتماعی بهعنوان بخشی از یک نظام علمی همواره با مقاومت محافظهکاران حاضر در ساختار قدرت مواجه بوده است. از این رو، دو هدف اولیة علوم اجتماعی: رشد علم و مشارکت در سیاستهای عمومی، کمتر محلی برای ظهور و بروز داشتهاند.
نظامهای پژوهشی و دانشگاهی در ایران محدودیتهای فراوانی دارند که یکی از آنها موانع متعددی است که امکان شکلگیری الگوی گفتگو با محوریت دانشگاه و با آزادی گفتگوی علمی را، اگر نه منتفی، بسیار محدود کرده است. این محدودیتها عمدتاً ناشی از فقدان "فلسفة" سازمان علم در ایران هستند که خود محصول موانع فرهنگی و سیاسی حاصل از اقتصاد سیاسی جامعة کنونی ایران است.
علوم اجتماعی ظرفیتهای فراوانی برای شکلبخشیدن به جامعة مطلوب در ایران و مشارکت در پروژة سیاسی توسعة ملی دارد. شروط چندگانة این مشارکت در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
باقر ساروخانی؛ شیوا صادقیپور
دوره 8، شماره 3 ، مهر 1393، ، صفحه 47-64
چکیده
مفاهیم اجتماعی بر معانی فهمیدهشدهای دلالت دارند که میتوان آنها را در "مصادیق"[1] مشخص و مطالعه کرد. بنابراین، مفاهیم اجتماعی از دوپارة ذهنی[2] و عینی[3] تشکیل شدهاند. بهعبارت دیگر، وجود رابطة دیالکتیکی بین ذهن و عین است که مفهوم اجتماعی را میسازد. گاه چگالی تأثیر پارة ذهنی بالاتر است و گاه پارة عینی، اما در هردو صورت، درجهای ...
بیشتر
مفاهیم اجتماعی بر معانی فهمیدهشدهای دلالت دارند که میتوان آنها را در "مصادیق"[1] مشخص و مطالعه کرد. بنابراین، مفاهیم اجتماعی از دوپارة ذهنی[2] و عینی[3] تشکیل شدهاند. بهعبارت دیگر، وجود رابطة دیالکتیکی بین ذهن و عین است که مفهوم اجتماعی را میسازد. گاه چگالی تأثیر پارة ذهنی بالاتر است و گاه پارة عینی، اما در هردو صورت، درجهای از چگالی تأثیر پارة دیگر نیز در مفهوم وجود دارد. بنابراین، درباب مفاهیم اجتماعی با درجاتی از انتزاع[4] و انضمام[5] روبهرو هستیم که سببساز وجود نوعی ابهام در صدق معنا به مصداق میشود. بهعبارت دیگر، بهجای حالات دوگانة "صدق"/"عدم صدق" با حالات چندگانة "درجات صدق" مواجهیم که میتوانند در موقعیتهایی بین حالات دوگانة مزبور قرار گیرند. ازاینروست که رویکرد مبتنی بر منطق فازی[6] در ساخت و سنجش این مفاهیم میتواند مؤثر واقع شود.
بهطورکلی، توانایی رویکرد مبتنی بر منطق فازی در ساخت و سنجش مفاهیم اجتماعی را میتوان در موارد زیر بیان کرد:
امکان سنجش درجة انطباق مصادیق تجربی با معانی مفاهیم جامعهشناختی1. امکان سنجش دو ویژگی مقولهای[1] و بُعدی[2] در یک مفهوم.
امکان ساخت و سنجش مفاهیم هیبرید (ترکیبی) جدید براساس وجود درجاتی از صدق چند معنا در یک مصداق.
امکان سنجش درجة اجماع[3] مکاتب و نظریههای مختلف درباب یک مفهوم.
هادی خانیکی؛ ریحانه سادات روحانی
دوره 5، شماره 3 ، مهر 1390، ، صفحه 48-71
چکیده
این مقاله به طرح نظریههای جدید ارتباطات دربارة جامعة شبکهای و ارتباطات مجازی و کاربرد آن در حوزة سایبر سایکولوژی میپردازد. در این چهارچوب پس از ارائة مباحث جدید نظری، به منظور ارزیابی دقیقتر آثار اجتماعی و روانشناختی شبکههای مجازی و رسانههای اینترنتی، "وبلاگ" را با توجه به گسترش روزافزون و جایگاه آن در میان جوانان برگزیده ...
بیشتر
این مقاله به طرح نظریههای جدید ارتباطات دربارة جامعة شبکهای و ارتباطات مجازی و کاربرد آن در حوزة سایبر سایکولوژی میپردازد. در این چهارچوب پس از ارائة مباحث جدید نظری، به منظور ارزیابی دقیقتر آثار اجتماعی و روانشناختی شبکههای مجازی و رسانههای اینترنتی، "وبلاگ" را با توجه به گسترش روزافزون و جایگاه آن در میان جوانان برگزیده است تا با اجرای تحقیقی پیمایشی، رابطة میان بهرهمندی از این رسانه و نگرش افراد را دربارة روابط مجازی تحلیل کند. بر این اساس، 310 تن از میان دانشجویان دورة کارشناسی دانشکدة فنی پردیس 2 دانشگاه تهران به شیوة در دسترس داوطلبانه انتخاب شدند و بر مبنای میزان و نوع بهرهمندی از وبلاگ در سه گروه اصلی "بلاگر"، "بلاگگرد"، و "هیچکدام"و دو زیرگروه جنسیتی (دختر و پسر) جای گرفتند. پرسشنامة سنجش نگرش مشتمل بر 22 پرسش در مقیاس لیکرت است که توسط پژوهشگران تدوین شد. نتایج این پژوهش معناداری رابطة میان بهرهمندی از وبلاگ و نگرش دانشجویان را درباب روابط مجازی نشان داد. علاوه بر آن، رابطة میان میزان بهرهمندی از وبلاگ و اعتماد افراد به وبلاگ و روابط بلاگی نیز با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون بهعنوان فرضیة دوم مورد ارزیابی قرار گرفت که در این سنجش معناداری رابطة میان دو شاخص به دست نیامد
محمداسماعیل ریاحی؛ لادن رهبری
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1393، ، صفحه 49-87
چکیده
رویکرد فرایند استرس، همسو با مطالعة تأثیر عوامل اجتماعی بر ایجاد و توزیع اختلالات روانی ناشی از استرس، در دهة 1980 شکل گرفت و از همان زمان تاکنون سیطرة خود را در مطالعات جامعهشناسی سلامت روان حفظ کرده است. الگوی فرایند استرس شامل سه مولفة اصلی است: منابع اجتماعی تولید استرس، عوامل روانی- اجتماعی تعدیلکننده یا میانجی استرس و واکنش ...
بیشتر
رویکرد فرایند استرس، همسو با مطالعة تأثیر عوامل اجتماعی بر ایجاد و توزیع اختلالات روانی ناشی از استرس، در دهة 1980 شکل گرفت و از همان زمان تاکنون سیطرة خود را در مطالعات جامعهشناسی سلامت روان حفظ کرده است. الگوی فرایند استرس شامل سه مولفة اصلی است: منابع اجتماعی تولید استرس، عوامل روانی- اجتماعی تعدیلکننده یا میانجی استرس و واکنش به استرس. این رویکرد دارای این پیشفرض اساسی است که تمام رویدادهای خوشایند و ناخوشایند زندگی منبع تولید استرس هستند؛ گرچه بهلحاظ تداوم زمانی، میتوان پیوستاری از ضربههای شدید روانی (تروما) تا استرسزاهای مزمن را ترسیم کرد. همچنین، مهمترین عوامل تعدیلکنندة تأثیر استرس، حمایت اجتماعی (ساختاری یا کارکردی) و نیز شیوههای مقابلة فردی هستند. درنهایت، واکنش به استرس، تحت تأثیر عوامل اجتماعی- فرهنگی، ازقبیل فرهنگهای عواطف، هنجارهای اجتماعی و فرایند یادگیری اجتماعی چگونگی بروز عواطف شکل میگیرد. تمرکز رویکرد فرایند استرس بهمثابة چارچوبی جامعهشناختی، بر نقش ساختارهای کلان و بافت اجتماعی در تولید الگوهای غیرتصادفی توزیع اختلالات روانی ناشی از استرس است. نوشتار حاضر لزوماً به دنبال برداشتن گامهایی عملی به منظور فهم جامعهشناختی استرس نیست، بلکه هدف اصلی آن، اشاره به مسائلی است که به هنگام مطالعة اجتماعی استرس باید کانون توجه جامعهشناسان قرار بگیرد. ازآنجاکه راهبرد اساسی پژوهشهای اجتماعی، شناسایی حلقههای اتصال سامانههای اجتماعی با استرس فردی است، این مقاله سعی کرده است با پیشنهاد چارچوبی مفهومی و تحلیلی، به گسترش حوزة جامعهشناسی استرس کمک کند
غلامرضا صدیق اورعی؛ احمدرضا اصغرپور ماسوله
دوره 3، شماره 3 ، مهر 1388، ، صفحه 49-71
چکیده
خانواده یکی از قدیمیترین نهادهای تربیتی جوامع انسانی اس ت. خانواده به عنوان یک خردهنظام در درون نظاما جتماعی، دارای تمام ویژگیهای نظام اس ت. عدم تعادل در نظام خان واده مو ج ب بروز مشکلاتی در آن میشود وبر خی کارکردهای آن را مختل میکند. از سوی دیگر در خانوادههای ایرانی، قیود فرهنگی مانع طـلاق مو جـ بمیشود که مشکلا ت مو ج ود به طور کامل ...
بیشتر
خانواده یکی از قدیمیترین نهادهای تربیتی جوامع انسانی اس ت. خانواده به عنوان یک خردهنظام در درون نظاما جتماعی، دارای تمام ویژگیهای نظام اس ت. عدم تعادل در نظام خان واده مو ج ب بروز مشکلاتی در آن میشود وبر خی کارکردهای آن را مختل میکند. از سوی دیگر در خانوادههای ایرانی، قیود فرهنگی مانع طـلاق مو جـ بمیشود که مشکلا ت مو ج ود به طور کامل در آمار طلاق منعکس نشود. یکی از راههای بررسی مشکلا ت خان وادهدر ایران، بررسی ناسازگاری اعضای خانواده و عوامل مؤثر بر آن اس ت. در این مقاله تضاد ارزشی میان همسران ورابطه آن با ناسازگاری میان آن دو بررسی شده اس ت. تحلیل دادههای تجربی این پژوهش که از مأ خوذ از مصا حبهبا 143زوج مشهدی اس ت، نشان داد که تضاد ارزشی میان همسران مو ج ب افزایش بروز رفتارهای ناسازگارانه ازسوی هر دو میشود. در تحلیل سا ختاری، ضری ب تحلیل مسیر میان تضاد ارزشی همسران و اعمال ناسازگارانهشوهران برابر 0/33و همین ضری ب مسیر برای اعمال ناسازگارانه بانوان برابر 0/26بوده اس ت
عیسی پیری؛ میلاد عزیزی؛ پیمان روشنایی؛ مهدی رضایان
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1394، ، صفحه 50-70
چکیده
نقشۀ ذهنی هر فردی که در فضای جغرافیایی قرار میگیرد مسبوق به نگرشها، ارزشها، عواطف، امیال و انگیزههاست؛ به عبارت دیگر، فرایندهای روانشناختی روح به نوعی به بازنمایی ذهنی جهان بیرون منجر میشوند که پایهای برای گزینشگری فضایی است. کیفیت نقشۀ ذهنی از فضاهای عمومی متأثر از عوامل اقتصادی-اجتماعی، فرهنگی و کالبدی است. حضور ...
بیشتر
نقشۀ ذهنی هر فردی که در فضای جغرافیایی قرار میگیرد مسبوق به نگرشها، ارزشها، عواطف، امیال و انگیزههاست؛ به عبارت دیگر، فرایندهای روانشناختی روح به نوعی به بازنمایی ذهنی جهان بیرون منجر میشوند که پایهای برای گزینشگری فضایی است. کیفیت نقشۀ ذهنی از فضاهای عمومی متأثر از عوامل اقتصادی-اجتماعی، فرهنگی و کالبدی است. حضور خانوادهها در فضاهای عمومی شهر ممکن است از بازنمایی متقابل نقشۀ ذهنی و امنیت اجتماعی متأثر باشد. هدف تحقیق بهدستآوردن همبستگی معنیدار بین کیفیت نقشۀ ذهنی و امنیت اجتماعی خانوادهها در شهر تبریز است. این مقاله به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامة بسته به دنبال تحلیل رابطۀ متقابل نقشۀ ذهنی از محلههای شهری و امنیت حضور خانوادهها در فضاهای عمومی کلانشهر تبریز است. شهروندان نقشههای ذهنی متفاوتی از محلههای مختلف شهر تبریز دارند که تأثیر مستقیمی بر امنیت اجتماعی حضور خانوادهها در فضاهای عمومی دارد. نقشههای ذهنی فضاهای متعلق به حاشیهنشینان شهر تبریز تصویر مطلوبی از امنیت اجتماعی حضور خانواده در فضاهای عمومی به دست نمیدهد. حضور خانوادهها در فضاهای عمومی شهر تبریز مسبوق به گزینشگری فضایی و نقشۀ ذهنی است.
زهرا قاسمی
چکیده
همهگیر شدن ویروس کرونا بر تعاملات خانواده و سبک زندگی خانوادگی اثر گذاشته و سبک زندگی در ارتباط با الزامات پیشگیری دگرگون شده است. این پژوهش با روش کمی به شیوۀ پیمایش بر روی تعداد چهارصد خانواده شامل افرادی که یک یا دو بار درگیر بیماری کرونا شدهاند یا یکی از اعضای خانوادۀ آنها فوت شده از همۀ مناطق تهران بهشکل نمونهگیری تصادفی ...
بیشتر
همهگیر شدن ویروس کرونا بر تعاملات خانواده و سبک زندگی خانوادگی اثر گذاشته و سبک زندگی در ارتباط با الزامات پیشگیری دگرگون شده است. این پژوهش با روش کمی به شیوۀ پیمایش بر روی تعداد چهارصد خانواده شامل افرادی که یک یا دو بار درگیر بیماری کرونا شدهاند یا یکی از اعضای خانوادۀ آنها فوت شده از همۀ مناطق تهران بهشکل نمونهگیری تصادفی انجام شده است.[1]نتایج نشان میدهد میانگین سطح پیشگیری فردی و اجتماعی افراد موردمطالعه زیاد و میانگین کنترل ارتباطات اجتماعی و کنترل حضور در جامعۀ آنان کم است.از گویههای سبک زندگی بین ماسک زدن، رابطۀ زوجین با والدین و خواهر و برادرها، رابطه با فامیل، رابطه با دوستان، کاهش گردش شهری و تفریحات داخل شهر، کاهش سفر به سایر شهرها و کاهش پارک رفتن با شدت درگیری با کرونا رابطۀ معنیدار وجود دارد. بین سن افراد و سطح تحصیلات و تعداد اعضای خانواده که بیرون میروند با شدت کرونا رابطۀ مستقیم وجود د دارد.میانگین پیشگیری فردی و خانوادگی در افراد بستری کمتر از افراد بینیاز به بستری بود. میزان ارتباطات اجتماعی هم در بستریشدهها بالاتر از افراد بینیاز به بستری شدن بود. کنترل ارتباطات اجتماعی و کنترل حضور در جامعه رابطۀ معنیداری با دو بار ابتلا به کرونا دارند و در بین افرادی که دوبار کرونا گرفته بودند، میزان ارتباطات اجتماعی و حضور در جامعه بیشتر از سایر پاسخگویان بوده است. براساس یافتهها پاسخگویانی که شدت بیماری آنان در دور اول بیشتر بوده است در دور دوم نیز نوع شدید آن را تجربه کردهاند. [1] . اطلاعات مربوط به این خانوادهها از طریق خانۀ سلامت شهرداریها و دانشجویانی که در بسیج مناطق در حوزۀ کرونا کمک میکردند، تهیه شده است.
سمیه سلیمانی؛ مسعود گلچین؛ صلاح الدین قادری
دوره 11، شماره 4 ، دی 1396، ، صفحه 52-74
چکیده
هدف مقاله فهم شرایط، تعاملات، پیامدها و اقدامات و کارهای انجام شده در خصوص اعتیاد زنان در «استان البرز» از منظر کنشگران دستگاههای اجرایی استان است. روش مورد استفاده کیفی است و در فرایند پژوهش از نظریة زمینهای استفاده شده است. دادهها با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شدهاند. بر اساس روش نمونهگیری نظری و با معیار ...
بیشتر
هدف مقاله فهم شرایط، تعاملات، پیامدها و اقدامات و کارهای انجام شده در خصوص اعتیاد زنان در «استان البرز» از منظر کنشگران دستگاههای اجرایی استان است. روش مورد استفاده کیفی است و در فرایند پژوهش از نظریة زمینهای استفاده شده است. دادهها با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شدهاند. بر اساس روش نمونهگیری نظری و با معیار اشباع نظری، با ۱۹ نفر از مسئولان استان البرز مصاحبه شد. یافتههای حاصل از مقولهبندی به روش نظریه زمینهای شامل ۱۰ مقولة عمده به شرح زیر است:
یادگیری اجتماعی و فشار همالان، تنش خانوادگی، ضعف نظام کنترلی، عدم حمایت بعد از ترک، مراکز درمانی بهبود یافتگان، آگاهی و آموزش برای پیشگیری از اعتیاد، فرهنگسازی از طریق نهادهای مختلف، مراکز ترک اعتیاد، سازمانهای مردم نهاد، شیوع و روند رو بهرشد اعتیادزنان. مقولة هسته نیز: «روند روبهرشد اعتیاد زنان برآمده از فشار ساختاری و ناهماهنگی سازمانها» است. یافتهها نشان میدهد که پدیده اعتیاد زنان رشدی فراتر از امکانات و منابع لازم برای مقابله با آن داشته است، بین دستگاههای اجرایی هماهنگی و تقسیمکار روشنی وجود نداشته و جنبههای اجتماعی مبارزه با پدیده اعتیاد زنان تقویت نشده است.