2024-03-29T19:53:28Z
http://www.jss-isa.ir/?_action=export&rf=summon&issue=7257
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1398
13
4(دومین ویژه نامه یزد)
رابطۀ مشارکت و اعتماد اجتماعی با خودسانسوری در بین شهروندان شهر یزد
سیدعلیرضا
افشانی
فاطمه
محمودآبادی
این پژوهش با هدف بررسی میزان اعتماد اجتماعی و مشارکت و چگونگی رابطۀ آ نها با خودسانسوری شهروندان شهر یزد انجام شده است. منظور از خودسانسوری این است که افراد به علل گوناگون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نظریاتشان را بیان نکنند. برای تدوین چارچوب نظری از نظریات گیدنز، بلاو، پارسونز و زیمل استفاده شد. روش پژوهش، پیمایش بوده و برای جم عآوری داد هها از پرس شنامه استفاده شد. جامعۀ آماری پژوهش، شهروندان 15 ساله و بیشتر شهر یزد در سال 1397 بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر تعیین گردید و برای انتخاب نمون هها از روش نمونه گیری خوشه ای چن دمرحل های استفاده شد. برای بررسی اعتبار و پایایی پرسش نامه از اعتبار صوری و ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. یافته ها نشان داد که خودسانسوری در بین شهروندان یزدی در حد متوسط بوده و رابطۀ آن با دو متغیر مشارکت و اعتماد اجتماعی، منفی و معنی دار بوده است. اعتماد اجتماعی با ضریب 0-، همبستگی معکوسی با خودسانسوری داشتند. / -0/417 و مشارکت با ضریب 235 بررسی مدل معادلۀ ساختاری نشان داد 31 درصد از تغییرات خودسانسوری، با متغیرهای مستقل مشارکت و اعتماد اجتماعی تبیین م یشود. نتایج حاکی از تأثیرگذاربودن متغیرهای اعتماد اجتماعی و مشارکت ب هعنوان دو متغیر مهم در تبیین و پی شبینی خودسانسوری است و تقویت اعتماد اجتماعی و مشارکت شهروندان باعث کاهش خودسانسوری آن ها خواهد شد.
خودسانسوری
اعتماد اجتماعی
مشارکت اجتماعی
مشارکت مدنی
شهروندان
2019
12
22
6
32
http://www.jss-isa.ir/article_47851_b5f7c004bf677c77369aa6feb5ed3bc0.pdf
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1398
13
4(دومین ویژه نامه یزد)
زمینهها و پیامدهای ازدواج زودهنگام دختران 13 تا 16 ساله (شهرستان اردکان، یزد)
سیدرضا
جوادیان
الهام
شمالی احمدآبادی
محمد
ترکاشوند مرادآبادی
محدثه
عابدی
ازدواج نقش حساسی در زندگی انسان بر عهده دارد و داشتن آمادگی لازم از نظر جسمی، روانی و اجتماعی برای آن ضروری است؛ لذا در قوانین بیشتر کشورها، حداقل سنی برای آن در نظر گرفته میشود. ازدواج قبل از 18سالگی که دختران بیشتر در معرض آن هستند، آسیبها و عوارضی را برای فرد ایجاد میکند. هدف پژوهش حاضر، مطالعۀ زمینهها و پیامدهای ازدواج دختران نوجوان در شهرستان اردکان است. برای این منظور از روش کیفی و راهبرد تئوری زمینهای بهره گرفته شده است. برای انجام این پژوهش، با پانزده زن که در سنین بین 13 تا 16 سال ازدواج کردهاند، مصاحبه شد. جمعآوری اطلاعات تا اشباع نظری ادامه یافت. سپس دادهها با استفاده از روش کدگذاری نظری تحلیل شد؛ درنتیجه، 54 مفهوم، 15 مقولۀ فرعی و 4 مقولۀ اصلی به دست آمد. درمورد زمینههای ازدواج زودهنگام ۳ مقولۀ اصلی حاصل شد. مقولۀ اول، عوامل مربوط به فرد است که پاسخگویی به نیازها، ضعف مهارتهای زندگی، فرار از شرایط سخت خانواده و تسهیلگرهای ازدواج را شامل میشود. مقولۀ دوم، عوامل والدینی است که اقتدار والدین، نگرانیهای والدین، اعتقادات فرهنگی-مذهبی والدین و مشکلات خانوادگی را در بر میگیرد. مقولۀ سوم نیز عامل اعتقادات و باورهای سنتی است. پیامدهای ازدواج زودهنگام نیز در یک مقولۀ اصلی و 6 مقولۀ فرعی، شامل مشکلات مربوط به بارداری و زایمان سخت، ضعف مهارتهای زندگی مشترک، خشونت جسمی و عاطفی، کمبود قدرت در منزل، احساس نارضایتی از زندگی و بازماندن از رشد اجتماعی مشخص شدند. به نظر میرسد ازدواج دختران زیر 18 سال، بیشتر یک ازدواج کنشی، احساسی، جبرانی، پاسخگرانه و نابالغ است. بنابراین، در سیاستهای جمعیتیِ مشوق ازدواج باید مراقب بود که اینگونه ازدواجها افزایش پیدا نکند.
ازدواج زودهنگام
دختران نوجوان
شهرستان اردکان
یزد
2019
12
22
31
54
http://www.jss-isa.ir/article_47853_cc1be35560b5703c892650af29bb187f.pdf
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1398
13
4(دومین ویژه نامه یزد)
معانی فرهنگی غذای دوران بارداری: مطالعهای با روش مردمنگاری
فریبا
صدیقی
تغذیه بهعنوان نیاز زیستی در فرهنگهای مختلف جلوههای متفاوتی به خود میگیرد. بهعبارتی، فرهنگ، الگوهای شناختی مطلوب برای انتخاب غذا به افراد عرضه میکند. مطابق با این نوع نگاه، فهم معانی تغذیه به فهم فرهنگ کمک میکند. بر این اساس، پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش مردمنگاری به مطالعۀ فرهنگ تغذیۀ بارداری در شهر یزد پرداخت. یافتهها نشان داد الگوی شناختی تغذیه در بین زنان مورد مطالعه مبتنی بر دوگانۀ گرم/سرد و تر/خشک است و این الگو در دوران بارداری مطرح است. براساس یافتههای پژوهش، الگوهای فرهنگ تغذیۀ دوران بارداری با توجه به اساطیر، خِرَد تغذیۀ مادربزرگها، میزان دسترسی زنان و خانوادههای آنها به سرمایۀ اقتصادی و دسترسی زنان به شبکۀ حمایتی خانواده تغییر میکند. رمزگان تغذیۀ این دوران، مرزبندیهایی میان زنان باتجربه/بیتجربه و مادران سهلانگار/ایدئال تعریف میکند. همچنین، مرزهای جنسیتی در امر تخصیص غذا بازتعریف میشود. مطابق با یافتهها، افراد با خوردن، طعم فرهنگ را درونی میکنند و آن را نسل به نسل انتقال میدهند.
بارداری
تغذیه
زنان
فرهنگ
یزد
2019
12
22
55
77
http://www.jss-isa.ir/article_47854_35bfe581e94e33016c68da40f1b3ecc3.pdf
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1398
13
4(دومین ویژه نامه یزد)
مطالعۀ بسترهای مردسالارانۀ رویداد ازدواج زودهنگام در میان زنان مهاجر افغان مقیم شهر یزد
عباس
عسکریندوشن
علی
روحانی
زهرا
قرقچیان
پژوهش حاضر به کاوش در بسترهای شکلگیری ازدواج زودهنگام در میان زنان مهاجر افغانستانی میپردازد که در شهر یزد اقامت دارند. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینهای انجام شده است. برای این منظور، از طریق مصاحبۀ عمیق، تجربۀ ازدواج زودهنگام در میان 20 نفر از زنان افغان مقیم شهر یزد مطالعه شد. دادههای گردآوریشده، بهوسیلۀ کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد و یافتهها شامل 17 مقولۀ اصلی و یک مقولۀ هسته، الگوی پارادایمی و طرحوارۀ نظری ارائه شد. نتایج حاکی از آن بود که ازدواج زودهنگام در بستری مردسالارانه رخ میدهد که برتری قدرت مردان را بهصورتی مشروع و پذیرفتهشده بازمیتاباند و با خشونتهای سراسربین، ارزشزدایی از زنان و درمقابل، تعریف ارزش افزوده برای پسران، برساخته میشود. زنان در برابر مردسالاری مسلط، راهبردهایی همچون فرار از خانه، سازگاری ابتر و مقاومت پوشالی اتخاذ میکنند که فرایند خودآسیبرسانی، آوار آرزوها-عواطف، نارضایتی از زندگی و عوارض جسمانی ازدواج زودهنگام از پیامدهای آن است.
مردسالاری
ازدواج زودهنگام
زنان مهاجر
زنان افغان
شهر یزد
2019
12
22
78
110
http://www.jss-isa.ir/article_47855_b0a2d549a8ae1db4a23de6197f5af138.pdf
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1398
13
4(دومین ویژه نامه یزد)
اخلاق اقتصادی یزدیها: سازگاری فعالانه
ابوالفضل
مرشدی
منوچهر
علی نژاد
در این مقاله به دنبال آن هستیم که الگوی اخلاق اقتصادی یزدیها را معرفی کنیم و با نگاهی تاریخی، محیطی نهادی را ترسیم کنیم که همزمان هم تجلی و هم نگهدارندۀ این الگوی اخلاقی در یزد بوده است. مبانی نظری و روششناختی مقاله مبتنی است بر آرای ماکس وبر، جامعهشناس شهیر آلمانی، و دادههای تحقیق از طریق مطالعات اسنادی، تحلیل محتوای کیفی اسناد (سفرنامۀ جهانگردان دربارۀ یزد، زندگینامه و خاطرات افراد سرشناس یزدی و غیریزدی دربارۀ یزد) و مصاحبۀ اکتشافی با مطلعان و افراد خبرۀ مرتبط با موضوع فراهم شد. بنابر یافتههای تحقیق، میتوان «خودساختگی» را مؤلفۀ اصلی اخلاق اقتصادی عامۀ مردم یزد، و «قدرت فکری ترکیبگری» را مؤلفۀ اصلی اخلاق اقتصادی تجار و صنعتگران یزدی دانست. معماری همزیستانه، سنت قوی وقف و خیریه، اقتصاد تجاری و صنعتی بازفرآورانه و مهاجرپذیری و مهاجرفرستی یزد، با اخلاق اقتصادی یزدیها رابطهای دوسویه داشته است؛ یعنی از سویی بهمثابۀ محیطی نهادی عمل کرده که این اخلاق در آن نضج و پرورش یافته و از سوی دیگر، خود آن تجلی و نمود این اخلاق اقتصادی است. درمجموع، میتوان مؤلفۀ اصلی اخلاق اقتصادی یزدیها را «سازگاری فعالانۀ« آنان دانست که دارای سه بعد است: «سازگاری با نظام هستی» که در خداباوری و دینداری یزدیها ظهور یافته است، «سازگاری با محیط طبیعی و اقلیم» که در سازههای طبیعی و معماری پایدار شهر متجلی شده است و «سازگاری با محیط اجتماعی» که در پذیرش اقلیتهای دینی زرتشتی و یهودی و نیز حملهنکردن به شهرهای همجوار در طول تاریخ نمود یافته است. نکتۀ کلیدی آن است که این سازگاری منفعلانه نبوده، بلکه فعالانه و مبتکرانه بوده است؛ یعنی با کار و کوشش فراوان و تلاش برای آبادانی جهان و بهرهگیری مناسب از آن همراه بوده است.
یزد
عامۀ مردم
تجار و صنعتگران
اخلاق اقتصادی
سازگاری فعالانه
خودساختگی
فکر ترکیبکننده
2019
12
22
111
137
http://www.jss-isa.ir/article_47856_b736a29228a558f49a9b38d536a40391.pdf
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1398
13
4(دومین ویژه نامه یزد)
مطالعۀ تطبیقی احساس نابرابری جنسیتی و عوامل اجتماعی مرتبط با آن (مورد مطالعه: مادران و دختران شهر یزد)
محمد
مبارکی
سیدمحسن
موسوی
زهرا
کشمیری
نابرابری جنسیتی یکی از پدیدههایی است که در بیشتر جوامع بشری دیده میشود و بهعنوان مسئلهای اجتماعی، همانند سایر پدیدههای اجتماعی، تحتتأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. هدف اصلی این پژوهش مقایسۀ احساس نابرابری جنسیتی بین نسل مادران و دختران و بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر احساس نابرابری جنسیتی است. روش اجرای پژوهش، پیمایش بوده و جامعۀ آماری آن تمام مادران 30 تا ۶۴ ساله و دختران 15 تا ۱۹ سالۀ شهر یزد است. نمونهگیری به روش نمونهگیری احتمالی چندمرحلهای بوده و روش تعیین حجم نمونه از طریق فرمول کوکران با حجم نمونۀ 488 نفر انتخاب شده است. یافتههای تحقیق نشان داد احساس نابرابری جنسیتی مادران بیشتر از دختران است. همچنین، نتایج نشان داد که در گروه دختران، فقط سه متغیر باورهای قالبی جنسیتی، هنجارهای جنسیتی و ساختار قدرت بر احساس نابرابری جنسیتی اثر مستقیمِ معنادار داشتهاند و مابقی متغیرهای ساختاری، صرفاً اثر غیرمستقیم داشتهاند که درمجموع، 23درصد از واریانس احساس نابرابری جنسیتی را تبیین میکنند. اما در گروه مادران فقط دو متغیر باورهای قالبی جنسیتی و ساختار قدرت بر احساس نابرابری جنسیتی اثر مستقیمِ معنادار داشتهاند و مابقی متغیرهای ساختاری، صرفاً اثر غیرمستقیم داشتهاند که درمجموع، 19درصد از واریانس احساس نابرابری جنسیتی را تبیین میکنند.
احساس نابرابری جنسیتی
جامعهپذیری جنسیتی
ایفای نقش جنسیتی
ایدئولوژی جنسیتی
باورهای قالبی جنسیتی
2019
12
22
138
163
http://www.jss-isa.ir/article_47857_9b16ad265fb7f3027038b9d98cafd325.pdf