2024-03-29T02:39:34Z
http://www.jss-isa.ir/?_action=export&rf=summon&issue=33433
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1399
14
3
عوامل مؤثر بر تعیین میزان حبس تعزیری قاتل عمدی در فرض عدم قصاص (تحلیل موردی پروندههای قتل عمد در استان تهران)
شقایق
اکبری
قاسم
قاسمی
نسرین
مهرا
محمدعلی
مهدوی ثابت
تعیین میزان مجازات حبس بین سه تا 10 سال برای قاتل عمدی در فرضی که پرونده به قصاص منتهی نگردد، بایستی با هدف متناسب کردن مجازات با شدت عمل ارتکابی و نیز با شخصیت و سوابق فردی محکوم، صورت گیرد. در این تحقیق، با استفاده از نظریۀ ساختار اجتماعی پروندههای قضایی به منزلة پشتوانة نظری، رابطة میان نوع آلت قتاله، تعداد ضربات، نوع رفتار با جسد، آزار جنسی مقتول، سبق تصمیم، نزاع دسته جمعی در حین قتل، تابعیت قاتل، اعتیاد قاتل، نحوۀ دسترسی به قاتل، جنسیت، متأهل یا مجرد بودن، مصرف یا عدم مصرف مشروبات الکلی توسط قاتل، جنسیت و تابعیت مقتول و زمان اعلام رضایت اولیای دم تحت بررسی قرار گرفت. روشی که در تحقیق حاضر به کار رفته پیمایش است و از تکنیک مشاهده و مطالعۀ پروندهها برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. جمعیت تحقیق، پروندههای قتل عمد مطرح شده در دادسرای جنایی استان تهران از سال 1380 میباشد که تا قبل از خرداد 1396 مختومه گردیده است. 60 پرونده از میان آنها به مثابه نمونه انتخاب شدند که در 49 پرونده میزان حبس تعیینشده در پرونده درج گردیده بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای پیرسون[1]، مقایسۀ میانگین دو گروه مستقل T-Test و تحلیل واریانس یک طرفه[2] استفاده شد. مطابق با یافتههای تحقیق، تفاوت معناداری در میانگین حبس تعزیری در گروههای مختلف متغیرهای مستقل به دست نیامد. در حالی که میان زمان اعلام رضایت اولیای دم، با میزان حبس، ارتباط معناداری وجود داشته است.
حبس تعزیری
قاتل عمدی
عدم اجرای قصاص
ساختار اجتماعی پروندههای قضایی
رضایت اولیای دم
2020
09
22
4
25
http://www.jss-isa.ir/article_244226_8a39d403e6099eb45194d658531d896c.pdf
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1399
14
3
شرایط نامتعین و راهبردهای جوانان در مدیریت ازدواج
سیدمحسن
بنی جمالی
سهیلا
صادقی فسایی
مقالۀ حاضر میخواهد دریابد در شرایط پرتغییر و نامتعین اقتصادی و اجتماعی چگونه جوانان گذار به ازدواج را مدیریت و راهبری میکنند. نیز مطالعه به دنبال آن است تا از پس دریافت راهبردهای جوانان در مدیریت ازدواج دریابد که آیا آنچنان که گیدنز[1] میگوید، راهبرد و برنامه، ویژگی عصری جوانان امروز شده است یا آن گونه که لِکّاردی[2] مطرح میکند، اساساً عصر تجربۀ راهبرد و برنامه، «بهسرآمده» مینماید. دادههای حاصل از 21 مصاحبۀ نیمهساختاریافته با زنان و مردان جوان مجرد و متأهل در سطوح سنّی و طبقاتی مختلف، در این مطالعه با روش کیفی مورد تحلیل مضمونی قرار میگیرند. مطالعه مطرح میکند که انواع راهبردهای جوانان در مدیریت ازدواج، راهبردهای فعالانه، منفعلانه، منعطف، و یا ترکیبی از آنها است. نیز بهکارگیری انواع و ترکیبی از راهبردهای مختلف و منعطف در مدیریت ازدواج آشکار میسازد که هر فرد، متناسب با موقعیت و نیز منابعِ در اختیار، انطباق و انعطافپذیریِ مخصوص به خود را رقم میزند و از این بابت رویّهای خاص خود در مدیریتِ موقعیت ابداع میکند؛ امری که میتواند نشانۀ فردی شدن بیشتر مدیریت ازدواج باشد. این البته در حالی است که مدیریت ازدواج همچنان تحت تأثیر متغیرهای ساختاری مثل جنسیت و طبقه است. مطالعه نشان میدهد که هرچند گیدنز برنامهریزی راهبردی زندگی را به عنوان جهانبینی مسلّط عصری میداند و زندگی در جامعۀ پرمخاطره را به معنای زندگی با نگرشی حسابگرانه معرفی میکند امّا چنین تسلطی از برنامهریزی حسابگرانه در کنشهای جوانان و در مدیریت ازدواج مشاهده نمیشود. نیز مطالعه، درست بر خلاف لِکّاردی که زندگینامه را امری در حال ساخته شدن به وسیلۀ آزمون و خطا میداند و اجرای آن را در متن و مسیری کاملاً نامتعین و پیشبینیناپذیر و فاقد اهداف روشن فرض میکند، بیان میدارد که جوانان همچنان چشماندازهای روشنی در زندگی دارند. بدین ترتیب جوانان نه آنچنان حسابگرانه رفتار میکنند و نه ایدۀ برنامهریزی و راهبرد را یکسره به دور میریزند. [1] Anthony Giddens [2] Carmen Leccardi
جوانان
گذار به بزرگسالی
ازدواج
شرایط نامتعین
راهبرد
برنامه
مدیریت ازدواج
بازاندیشی
2020
09
22
26
53
http://www.jss-isa.ir/article_244227_194f931f080868e12edac3ba91e1b8f3.pdf
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1399
14
3
تأثیر مؤلفههای مدرنیته بر ابعاد عرفی شدن دین (مورد مطالعه: دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه یزد)
مهربان
پارسامهر
یاسین
خرمپور
حسام
کرایی
عرفی شدن باعث شده که نقش دین و کارکردهای آن در زمینۀ اجتماعی و فردی فرو ریزد. مدرنیته و مؤلفههای آن (جهانی شدن، فردگرایی، علمگرایی) فرآیند عرفی شدن را شدت بخشیدند. این تحقیق به روش پیمایش به بررسی تأثیر مؤلفههای مدرنیته بر ابعاد عرفی شدن دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه یزد پرداخته است. روش نمونهگیری به صورت طبقهای و برای سنجش متغیرها از پرسشنامۀ محقق استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق، بین مؤلفههای مدرنیته (فردگرایی و جهانی شدن و علمگرایی) و عرفی شدن دانشجویان رابطۀ مستقیم و معنادار وجود دارد (001/0p <). مدل معادلات ساختاری نشان داد که میزان تأثیر مؤلفههای مدرنیته بر عرفی شدن دانشجویان، 47/0 است که نشاندهندۀ رابطۀ مستقیم این دو متغیر میباشد. به طور کلی یافتههای تحقیق نشان دادند که مدرنیته و عناصر آن نقش اساسی در گسترش فرآیند عرفی شدن داشته است، به صورتی که در اقشار جوان و دانشجو، به علت تغییرات نسلی، پذیرش عناصر عرفی شدن و مدرنیته برای آنها آسانتر می باشد.
عرفی شدن
علم گرایی
جهانی شدن فرهنگی
فردگرایی
یزد
2021
05
31
54
79
http://www.jss-isa.ir/article_244228_b539d17451034576685089ce20336fd2.pdf
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1399
14
3
عوامل اجتماعی مرتبط با نگرش شهروندان یزدی نسبت به پول
مسعود
حاجیزاده میمندی
منوچهر
علینژاد
زهرا
میرجلیلی
پول در جهان امروز در نقش میانجیِ کنشگران، تسهیلگر مبادلات، و همچون شیء بیرونی و عینی، تجلی یافته و هر روز در حال گسترش است. نگرش افراد نسبت به پول با رفتار آنها در مورد اموری که وابسته به پول است، مرتبط میباشد. نگرش افراد به پول بستگی به عوامل مختلفی همچون تجارب کودکی افراد، تعلیم و تربیت، موقعیت مالی و اجتماعی، و نظام باورها و اعتقادات آنها دارد. نگرشها نسبت به پول میتواند به عنوان «چارچوب مرجع» برای بررسی زندگی روزانۀ افراد استفاده شود. هدف پژوهش، بررسی نگرش به پول شهروندان شهر یزد و عوامل اجتماعی مرتبط با آن است. این پژوهش به شیوۀ پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه و به شیوۀ نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انجام شده است. نمونۀ مورد مطالعه شامل 384 نفر از ساکنین شهر یزد است. بر اساس یافتههای پژوهش، اکثریت پاسخگویان نگرش میانهای نسبت به پول داشتند، اما درصد نگرش منفی (2.3 درصد) مردم یزد نسبت به پول از درصد نگرش مثبت (15.1 درصد) کمتر بود. طبق آزمون همبستگی، متغیرهای دینداری و دنیاگرایی و درآمد، رابطۀ مستقیمی با نگرش به پول داشتند، در حالی که سن و تحصیلات و امید به آینده به طور غیرمستقیم بر نگرش به پول تأثیر میگذارند. مردان مجرد شاغل بیشترین نگرش مثبت و زنان مجرد شاغل منفیترین نگرش را نسبت به پول داشتند. با کاهش دینداری (0.437-) و افزایش درآمد (0.18) و دنیاگرایی (0.287) نگرش مثبت به پول افزایش مییابد. بر اساس مدل رگرسیونی، دینداری و امید به آینده در مجموع 28 درصد تغییرات نگرش به پول را تبیین میکنند. نتایج حاصل از این تحقیق میتواند در سیاستگذاری اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد.
نگرش به پول
امید به آینده
دینداری
دنیاگرایی
شهروندان یزدی
2020
09
22
80
102
http://www.jss-isa.ir/article_244229_9f2ebba2ddc53ad10801ceebf003a894.pdf
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1399
14
3
پیوند کنشِ اقتصادی و هویت دینی ـ قومیِ صابئین: مورد زرگران و میناکاران صابئی در اهواز
حسن
محدثی گیلوایی
زهرا
سمندیزاده شوشتری
وجود فرهنگها و اقوام و ادیان گوناگون از جمله مسائلی است که به کشور ما ایران، ساختار ویژهای بخشیده است. پیروان آیین صابئین مندایی یکی از مغفولماندهترین اقلیتهای دینی و قومی است که در استان خوزستان و بهخصوص در شهر اهواز زندگی میکنند. میناکاری روی طلا و نقره از مشاغل سنتی مندائیان است که امروزه صابئین با آن شناخته میشوند. این مقاله با هدف توصیف و تفسیر رویآوری صابئین مندائی اهواز به عنوان یک اقلیت قومی ـ دینی به حرفۀ زرگری و میناکاری روی طلا و نقره و استمرار آن تا به امروز است. مطالعه در زمرۀ پژوهشهای کیفی است و با رویکرد قومنگارانه انجام شده و برای گردآوری دادهها از ابزار مشاهده و مصاحبۀ نیمهساختیافته استفاده شده است. برای تحلیل دادهها نیز از روش تحلیل مضمونی بهره گرفته شده است. بر اساس یافتههای تحقیق، پیوند وثیقی بین حرفه و شغل صابئین و هویت دینی ـ قومی آنان وجود دارد و همین امر سبب تداوم حرفۀ زرگری و میناکاری بر روی طلا و نقره در بین آنان شده است. همچنین یافتههای این تحقیق نشان میدهد صابئین مندائی با اشتغال به حرفۀ زرگری و میناکاری و با استفاده از زبان تصویر یا نقر نقوش بر فلزات و بهویژه فلزات گرانبهای طلا و نقره به بیان اعتقادات دینی و سرگذشت تاریخی خود به مردمان سرزمینهایی که در آن زندگی میکنند، پرداختهاند، و از آن به عنوان ابزاری برای «هویتیابی قومی و دینی» خود استفاده میکنند.
اخلاق اقتصادی
اقلیت دینی ـ قومی
هویت دینی
کنش اقتصادی
صابئین مندایی
2020
09
22
103
119
http://www.jss-isa.ir/article_244230_545ebc3c36c8827674bddcaf2486d983.pdf
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1399
14
3
مطالعۀ جامعهشناسانۀ تحقق فضای همکاری در سازمانهای مردمنهاد (مورد مطالعه: محلۀ هرندی تهران)
سیمین
ویسی
میترا
عظیمی
سازمانهای مردمنهاد[1] تجلی اعتماد و تعدیلکنندۀ فعالیتهای کلان اقتصادی و سیاسی هستند اما در صورت ورود بدون برنامه و یا تداخل فعالیتهایشان با یکدیگر و یا با دولت، ممکن است به تهدیدی برای جامعه بدل گردند. در محلۀ هرندی (دروازه غار سابق) تهران، به واسطۀ وجود انواع آسیبهای اجتماعی، سمن[2]های متعددی با هدف تقلیل مشکلات بدان ورود یافتهاند. اما به رغم دستاوردهای حاصلشده توسط این سمنها، وجود تداخــلها و موازیکاریهای بسیار، خود مشکلات جدیدی را در محله رقم زده است. این پژوهش با انجام مطالعات نظری در کنار انجام مشاهده و مصاحبههای عمیق و نیمهساختیافته و همچنین تشکیل گروههای بحث متمرکز با ساکنان محله و سمنها، به دنبال آن است مدل بررسی فضای همکاری نهادهای مدنی را بر اساس سه سطح توافقی (ارزشها) و تضادی (رژیمهای حقیقت متضاد) و تفسیری (نمادها) مطرح کند و در نهایت الزامات ایجاد فضای همکاری در میان سمنهای محلۀ هرندی را ارائه نماید. بر اساس مدل پیشنهادی مهمترین ویژگیهای فضای همکاری در میان سازمانهای مردمنهاد محلۀ هرندی شامل وجود زمینههای همسوسازی علی رغم وجود رقابت فزاینده میان آنها، غلبۀ نگاههای مبتنی بر فهم متعارف بر نگرشهای علمی، پراکنده بودن منابع هنجاربخش پیرامون حقوق بشر و اصول روانشناختی و مانند این، غلبۀ ارزشهای مادی و بیرونی مانند توجه به حقوق و درآمد و ساختمان و مانند این، توجه کمتر بر ارزشهای عاطفی همچون تعامل با سایر سازمانهای مردمنهاد، توجه کمتر بر ارزشهای شناختی همچون خلاقیت و آموختن دانشهای جدید بودند. [1] NGOs [2] سمن = سازمان مردم نهاد
سازمانهای مردمنهاد
همسوسازی سمنها
فضای همکاری سمنها
2020
09
22
120
141
http://www.jss-isa.ir/article_244231_83a296ea9ece0559f04034c6732db4f9.pdf