انجمن جامعهشناسی ایران
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2783-3429
11
4
2017
12
22
الگوی دادهبنیاد شبکههای یادگیریـ نوآوری دانشجویی
4
33
FA
امین
باقری
دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، گروه رهبری و توسعة آموزشی، دانشگاه شهیدبهشتی
baghab128@gmail.com
محمد
یمنیدوزی سرخابی
استاد آموزشعالی، گروه آموزشعالی، دانشگاه شهیدبهشتی
مقصود
فراستخواه
دانشیار آموزشعالی، مؤسسة پژوهش و برنامهریزی آموزشعالی
m_farasatkhah@irphe.ir
اباصلت
خراسانی
دانشیار آموزشعالی، گروه آموزشعالی، دانشگاه شهیدبهشتی
a-khorasani@sbu.ac.ir
هدف تحقیق حاضر بررسی و تدوین الگوی نظری تبیین وضعیت موجود شبکهسازی دانشجویان در فرآیند یادگیریـ نوآوری است. این پژوهش با رویکرد کیفی اکتشافی و با روش دادهبنیاد (اشتراوس و کوربین) انجام شده است. جامعة تحقیق را 47 نفر از دانشجویان منتخب دانشگاههای شهیدبهشتی، علومپزشکی شهیدبهشتی، تهران و صنعتیشریف تشکیل دادهاند که با روش نمونهگیری نظری هدفمند و دردسترس انتخاب شدهاند. دادههای حاصل از «مصاحبة عمیق و نیمهساختارمند» با روش کیفی مقولهبندی نظاممند تحلیل شدند. یافتهها درباب الگوی شبکة یادگیریـ نوآوری دانشجویان حاکی از این است که مدیریت منظومة یادگیری، بهمثابة مقولة محوری و مبنای شبکهسازی اجتماعی دانشجویان قرار میگیرد. بدینصورت، برخلاف رویکرد کارکردی مرسوم مبنی بر نقش تسهیلکنندة شبکهسازی در مسیر یادگیریـ نوآوری، منظومة یادگیری است که شبکههای بینفردی دانشجویان را شکل میدهد؛ بنابراین، دامنة وسیعی از حضور اجتماعی آگاهانه و چندبعدی تا سرگردانی اجتماعی در بستر اجتماعی تحصیل جریان مییابد که درنهایت پیامدهای گوناگونی از تحقق نوآوری تا فرسودگی تحصیلی را سبب میشود.
یادگیری شبکهای,شبکة یادگیریـ نوآوری,شبکهسازی اجتماعی,کنش شبکهمحور,کنش خطی
http://www.jss-isa.ir/article_33150.html
http://www.jss-isa.ir/article_33150_af245c1c70ac8ec51e23ef22efa22970.pdf
انجمن جامعهشناسی ایران
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2783-3429
11
4
2017
12
22
تحول در نامگذاری فرزندان در استان کردستان از 1382 تا 1392: بررسی عوامل و زمینهها
34
51
FA
شهاب
دلیلی
دانشجوی دکترای علوم سیاسی تهران مرکز
shahabdalili@yahoo.com
حبیب
رضازاده
دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس
habib.rezazade@gmail.com
یکی از محلهای ظهور هویتطلبی انسانها موقعیت انتخاب نام فرزندان است. بررسی "نام"ها میتواند حاکی از علایق و گرایشهای فرهنگی، سیاسی و قومی افراد نیز باشد. انتخاب انواع نامها، تحت تأثیر خردهفرهنگهای مختلف در طول زمان تغییر میکند و از قوت و ضعف روندهای فرهنگی گوناگون در جامعه نشان دارد. اگر تحول نامگذاری افراد را از زاویة دغدغة مسائل هویت ملی و قومی هدف واکاوی و بررسی قرار دهیم، سیر تحول نامگذاری در مناطقی از کشور ایران که اقوام غیرفارس در آن متمرکزند، در درازمدت، با مسائلی چون امنیت ملی و درصورت تمایل به نامگزینی خاص و هدفدار، با یکپارچگی جغرافیایی همراه است. در این تحقیق، به بررسی تحول در نامگذاری فرزندان در استان کردستان از 1382 تا 1392 میپردازیم. نتایج این پژوهش نشان میدهد که سلسله عواملی سبب تحول در نامگذاری فرزندان در استان کردستان شده است. این علل شامل کژکارکردی نظام سیاسی، گسترش ارتباطات و ابزار ارتباطی، بیتوجهی به گفتمانهای قومی، تضعیف گفتمان ملی، ناکارآمدی نظام آموزشی، تفاوت مذهبی و وجود گفتمان قومگرا در این استان در میانة سالهای 1382 تا 1392 است که به ایجاد تحول در نامگذاری انجامیده است.
هویت,نامگذاری,قومیت,قوممداری,کردستان
http://www.jss-isa.ir/article_33151.html
http://www.jss-isa.ir/article_33151_3e92aadc14474a5c7b03aa5c33ea7bad.pdf
انجمن جامعهشناسی ایران
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2783-3429
11
4
2017
12
22
اعتیاد زنان از منظر کنشگران دستگاههای اجرایی در استان البرز
52
74
FA
سمیه
سلیمانی
کارشناسارشد پژوهشگری علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی. تهران
soleymani89@yahoo.com
مسعود
گلچین
دانشیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی. تهران
golchin.masoud@yahoo.com
صلاح الدین
قادری
0000-0001-5320-6289
استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی
salahedin.gh@gmail.com
هدف مقاله فهم شرایط، تعاملات، پیامدها و اقدامات و کارهای انجام شده در خصوص اعتیاد زنان در «استان البرز» از منظر کنشگران دستگاههای اجرایی استان است. روش مورد استفاده کیفی است و در فرایند پژوهش از نظریة زمینهای استفاده شده است. دادهها با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شدهاند. بر اساس روش نمونهگیری نظری و با معیار اشباع نظری، با ۱۹ نفر از مسئولان استان البرز مصاحبه شد. یافتههای حاصل از مقولهبندی به روش نظریه زمینهای شامل ۱۰ مقولة عمده به شرح زیر است:
یادگیری اجتماعی و فشار همالان، تنش خانوادگی، ضعف نظام کنترلی، عدم حمایت بعد از ترک، مراکز درمانی بهبود یافتگان، آگاهی و آموزش برای پیشگیری از اعتیاد، فرهنگسازی از طریق نهادهای مختلف، مراکز ترک اعتیاد، سازمانهای مردم نهاد، شیوع و روند رو بهرشد اعتیادزنان. مقولة هسته نیز: «روند روبهرشد اعتیاد زنان برآمده از فشار ساختاری و ناهماهنگی سازمانها» است. یافتهها نشان میدهد که پدیده اعتیاد زنان رشدی فراتر از امکانات و منابع لازم برای مقابله با آن داشته است، بین دستگاههای اجرایی هماهنگی و تقسیمکار روشنی وجود نداشته و جنبههای اجتماعی مبارزه با پدیده اعتیاد زنان تقویت نشده است.
اعتیاد زنان,استان البرز,روش کیفی,نظریة زمینهای,فشار ساختاری,مدیریت ناهماهنگ
http://www.jss-isa.ir/article_33152.html
http://www.jss-isa.ir/article_33152_4335151a0ea7dbc96b0189cfe4cab0b0.pdf
انجمن جامعهشناسی ایران
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2783-3429
11
4
2017
12
22
مطالعۀ جامعه شناختی انرژی درمانی
75
100
FA
محمدمسعود
سعیدی
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
مطالعۀ تغییرات اجتماعی و فرهنگیبرای برنامهریزیِ صحیح در جامعه ضروری بهنظر میرسد. روند روبهرشد گروههای معنوی، ورزشی و درمانی، که کارکرد آرامشبخشی روانی دارند، میتواند نمایانکنندة تغییرات فرهنگی مهمی در ایران باشد. گروههای انرژیدرمانی یکی از این گروههاست که شناخت نظری و تجربیِ مطمئنی از آن در جامعۀ ما وجودندارد.مطالبنوشتهشده دربارة این موضوع نشان میدهد که انرژیدرمانی در فرهنگها و جوامع مختلف، در قالبهای نظری و عملیِ متفاوت ظاهر شده، ولی احتمالاً مبتنی بر واقعیت واحدی است که هنوز بهگونهای علمی و بینالاذهانی ثابت نشده است؛ چنانکه تأثیر درمانی آن نیز در مجامع علمی، نه نفی شده است و نه اثبات. درعینحال، انرژیدرمانی بهمثابة واقعیتی اجتماعی در جامعۀ ما وجود دارد. این تحقیق که عهدهدار پژوهشی میدانیـ کیفی بهروش کدگذاریِ متون حاصل از گزارش مشاهدههای مشارکتی، و مصاحبه با مربیان و شاگردان و مراجعهکنندگان بوده است، رابطۀ کنشگران مزبور را با محیط اجتماعی، ویژگی کلاسها و باورهای ایشان دربارة انرژیدرمانی، تمایزات سبک خاص ایشان، و سرانجام، پیامدها یا واکنشهای مشارکتشان در کلاسها توصیف میکند. برطبق یکی از نتایج پژوهش و برخلاف تصور رایج، گروه انرژیدرمانی ـاگر صرفاً انرژیدرمانی باشدـ از گروههای معنویتگرا محسوب نمیشود.<br />
انرژیدرمانی,کارکرد آرامشبخشی,طب مکمل,پژوهش میدانیـ کیفی
http://www.jss-isa.ir/article_33153.html
http://www.jss-isa.ir/article_33153_463ebaed70d0a5c55769943bda4641bf.pdf
انجمن جامعهشناسی ایران
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2783-3429
11
4
2017
12
22
بررسی جامعهشناختی نظام شخصیت و گونههای تجربة سفر در شهر تهران
101
122
FA
ملیحه
شیانی
دانشیار گروه برنامهریزی و رفاه اجتماعی دانشگاه تهران
msh_45@yahoo.com
الهام
عربپور
کارشناسارشد برنامهریزی توریسم دانشگاه تهران
گردشگری بهلحاظ اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجرایی فرآیند پیچیدهای است و مناسبات بین گردشگری و بخشهای دیگر جامعه را دیدگاه جامعهشناختی است که میتواند بهشکلی دقیق و علمی بکاود. یکی از این مناسبات، ارتباط بین تجربة سفر و نظام شخصیت است. تحقیق حاضر به بررسی این ارتباط میپردازد. تجربة سفر متغیری در نظر گرفته شده است که با نظام شخصیت افراد رابطه دارد. سفر و تفریح ویژگیهای خاصی به شخصیت افراد میبخشد. توصیف جامعهشناختی تجربة سفر و نظام شخصیت و رابطة ایندو در جامعة آماری، با استفاده از منابع نظری، موضوع و هدف تحقیق حاضر است. در اینمسیر، از نظریة اریک کوهن و پارسونز برای پیکربندی چارچوب نظری استفاده شده است. دادهها ازطریق روش کمی و با استفاده از پرسشنامه بهصورت حضوری جمعآوری شده است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که در همبستگی رگرسیونی، بین گونههای تجربة سفر و نظام شخصیت، هر سهنوع تجربه معنادارند و همبستگی آنها بهمنزلة متغیر مستقل با نظام شخصیت تأیید شد. متغیرهای تجربة وجودی و تجربة تفریحی با نظام شخصیت همبستگی مستقیم و مثبت دارند و متغیر تجربة تجربی بر متغیر وابسته تأثیر منفی و معکوس دارد.
تجربة تفریحی,تجربة وجودی,تجربة تجربی,نظام شخصیت,گردشگری
http://www.jss-isa.ir/article_33154.html
http://www.jss-isa.ir/article_33154_437cdc8441361f9c927bd2798aa86693.pdf
انجمن جامعهشناسی ایران
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2783-3429
11
4
2017
12
22
امنیت و مشارکت اجتماعی زنان در مواجهه با نابهنجاریهای محلهای (مطالعة وضعیت زندگی ساکنان برجهای نواب و اطراف)
123
147
FA
پردیس
عامری
پژوهشگر حوزه اجتماعی و جنسیت، دانشجوی دکتری علوم اجتماعی/ مطالعات زنان (گرایش مطالعات نظری جنسیت)، دانشگاه قم
pardisameri27@gmail.com
فضاهای شهری صحنههایی هستند که فعالیتهای عمومی زندگی شهری در آنها رخ میدهد. احتمال وقوع جرم در فضاهای بیدفاع شهری یا جرمزا، بهدلیل امکانپذیرنبودن رؤیت بصری، بیشتر است. پژوهش حاضر، که در محله نواب تهران در پاییز سال 1393 صورت گرفته است، از نوع کیفی و بهروش نظریة مبنایی است. دادهها از مسیر مشاهدة میدانی و مصاحبة عمیق با 30 نفر از افراد بالای 25 سال (زنان خانهدار لیسانس و دیپلم، زنان و مردان کارمند و کسبة محل، نگهبان بوستان محله، رئیس سرای محله، رانندگان تاکسی و دیگر افراد مطلع دربارة موضوع) در محلة نواب جمعآوری شده است. بهدنبال پاسخ به این پرسشهای کلی که ساکنان این محله چه وضعیتی دارند، چه راهکارهایی برای بهبود وضعیت زندگی آنها با مشارکت زنان محله تصورپذیر است و آسیبهای اجتماعی موجود، به چه اختلالاتی در کارکرد خانوادهها انجامیده است، سه مقولة "امنیت اجتماعی، بهخطرافتادن بهداشت خانواده (روانیـجسمی) و اختلال در کنشهای سازندة اجتماعیـفرهنگی" بهمنزلة مقولات برجسته استخراج شدند. مطابق نتایج، زنان محله مشارکت خود را بینتیجه یا همراه با نتایج کوتاهمدت در بهبود وضعیت محله دانستند، آسیبها به ایجاد نظمی جدید منجر شده بود که هردو گروه بزهکاران پراکنده در محله و آسیبدیدگان را به واکنشهای اغلب طعنهآمیز درقبال نظام برنامهریزی و نظارت جامعه واداشته بود. دستاورد نهایی کاربردی پژوهشگر در میدان تحقیق، شکلگیری فضای تملک مقطعی فضا بهدست زنان محله بود، که این مشارکت متداوم دیده نشد و زنان ساکن این محدوده مشارکت اجتماعی مداوم را بینتیجه، طنزآلود و حتی خطرناک ارزیابی کردند. درخلال تحقیق، توصیفی که در سطحی بالاتر دربارة وضعیت کلی فرهنگیـاجتماعی زنان و خانوادههای ساکن برجهای نواب درمعرض آسیبهای متعدد حاصل شد، "تقابل کارناوالی در فضای شهری" نام گرفت.
زنان,فضاهای شهری,امنیت اجتماعی,مشارکت اجتماعی,محلة نواب,کارناوال
http://www.jss-isa.ir/article_33155.html
http://www.jss-isa.ir/article_33155_6dc51d6f817d66ee6d02d72632917358.pdf