مسعود زمانی مقدم؛ سیدعلیرضا افشانی؛ کاریا بوتین؛ آنکه نیهوف
چکیده
زنان سرپرست خانوار فقیر با انواع دشواریها و مسائل فراوان در مسیر خوشبختی مواجهاند. در این مقاله ما با هدف فهم چگونگی تجربۀ زنان سرپرست خانوار فقیر از خوشبختی و موانع و چالشهای مرتبط با آن با روش کیفی پرترهنگاری به مطالعۀ میانرشتهای سه زن سرپرست خانوار در یکی از محلههای محروم شهر خرمآباد پرداختهایم. دادهها با استفاده ...
بیشتر
زنان سرپرست خانوار فقیر با انواع دشواریها و مسائل فراوان در مسیر خوشبختی مواجهاند. در این مقاله ما با هدف فهم چگونگی تجربۀ زنان سرپرست خانوار فقیر از خوشبختی و موانع و چالشهای مرتبط با آن با روش کیفی پرترهنگاری به مطالعۀ میانرشتهای سه زن سرپرست خانوار در یکی از محلههای محروم شهر خرمآباد پرداختهایم. دادهها با استفاده از استراتژیهای نمونهگیری هدفمند و نظری و از طریق مصاحبههای عمیق و یادداشتهای میدانی در دو مرکز بهداشت گردآوری شد. سپس دادهها را در جهت شناسایی مضمونهای اصلی و خلق پرترههای نهایی مشارکتکنندگان تجزیهوتحلیل کردیم. بر اساس یافتهها، انواع منابع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی مشارکتکنندگان زمینه را برای تحقق و یا عدم تحقق دستاوردهایی همچون افزایش رضایت از زندگی، کاهش بار اضافی نقش، و افزایش رضایتمندی فرزندان فراهم میکند و در این زمینه است که چگونگی خوشبختی مشارکتکنندگان برساخته میشود و تعیّن مییابد. در نتیجه، هر یک از مشارکتکنندگان با وجود اشتراکاتی که با هم دارند، تعریف و تجربۀ متفاوتی از جستوجوی خوشبختی را ابراز میکنند. آنها در تقلای خوشبختی از استراتژیهای گوناگونی استفاده میکنند و برای رسیدن به این هدف دارای سطوح متفاوتی از منابع درونی و بیرونیاند. هر زن بهعنوان یک انسان اجتماعی تجربۀ منحصربهفرد خود را دارد که بر گزینهها و استراتژیهایش در رفع موانع خوشبختی تأثیر میگذارد.
محمدسعید ذکایی؛ محدثه امیری مقدم
چکیده
تشریح سیر تحولات روششناسی راهی برای درونکاوی و فهم اثرات متون تاریخی و اجتماعی و سیاسی بر توسعۀ دانش اجتماعی و سیاستهای مربوط به آن است. روششناسی از زمینه و متن اجتماعی و تاریخی و فرهنگی هر جامعه تأثیر میپذیرد و همزمان بر آن تأثیرگذار است. مقالۀ حاضر با اتکا به تحلیل مطالعات و پژوهشهای میدانی مربوط به شکلگیری علوم اجتماعی ...
بیشتر
تشریح سیر تحولات روششناسی راهی برای درونکاوی و فهم اثرات متون تاریخی و اجتماعی و سیاسی بر توسعۀ دانش اجتماعی و سیاستهای مربوط به آن است. روششناسی از زمینه و متن اجتماعی و تاریخی و فرهنگی هر جامعه تأثیر میپذیرد و همزمان بر آن تأثیرگذار است. مقالۀ حاضر با اتکا به تحلیل مطالعات و پژوهشهای میدانی مربوط به شکلگیری علوم اجتماعی مدرن در ایران، به دنبال ردیابی تحولات گونۀ کیفی پژوهش اجتماعی به مثابه ژانری در هم تنیده با سنتهای ادبی در تاریخ معاصر ایران است. استدلال اصلی بر این است که تحولات روششناسی متأثر از فرآیند تفکیک اجتماعی و مواجهه با دستاوردهای علوم انسانی غربی و سیاستهای علم در دانشگاه و بیرون از آن رقم خورده است. از سوی دیگر پیچیدگی و چند لایه بودن منطق و ماهیت تحولات روششناختی در علوم انسانی، توجه به ریشههای تاریخی متنوع آن را ضروری میسازد. مقاله با ارزیابی اجمالی از دستاوردها و موقعیت پژوهش کیفی در ایران، اهمیت همسویی آن با نیازها و واقعیات متن اجتماعی جامعۀ ایرانی را مورد تأکید قرار میدهد.
سهیلا صادقی فسائی؛ محسن ناصری راد
دوره 5، شماره 2 ، تیر 1390، ، صفحه 78-98
چکیده
جنبههای هستیشناسانه، معرفتشناسانه، روششناسانه و روشی چهار جنبه از پژوهش و فهم هستند که از اهمیت خاصی برخوردارند و همگی بههم وابستهاند. در ادبیات پژوهش جداسازی هستیشناسی و معرفتشناسی، از لحاظ مفهومی، با مسئلة خاصی روبهرو است. اصطلاح روششناسی نیز با بیدقتی مورد استفاده قرار میگیرد و پژوهشگران روشهای پژوهش را ...
بیشتر
جنبههای هستیشناسانه، معرفتشناسانه، روششناسانه و روشی چهار جنبه از پژوهش و فهم هستند که از اهمیت خاصی برخوردارند و همگی بههم وابستهاند. در ادبیات پژوهش جداسازی هستیشناسی و معرفتشناسی، از لحاظ مفهومی، با مسئلة خاصی روبهرو است. اصطلاح روششناسی نیز با بیدقتی مورد استفاده قرار میگیرد و پژوهشگران روشهای پژوهش را بهکار میگیرند بیآنکه اطلاعی از مفروضات هستیشناختی و معرفتشناختی مورد قبول خود داشته باشند. همة این مسائل بر نیاز به شفافسازی روشها، روششناسیها، معرفتشناسیها و هستیشناسیها تأکید میکند. این پژوهش مبتنی بر رویکردی نظری است. در جریان گردآوری دادهها این چهار جنبه مفهومسازی و ترکیب شده است. با مراجعه به ادبیات وسیع در این حوزه سعی شده اهمیت و ارتباط این جنبهها با یکدیگر در پژوهشهای کیفی مشخص گردد. یافتهها نشان میدهد که روششناسی و روش بههیچوجه جدا از موقعیتهای هستیشناختی و معرفتشناختی انتخاب نمیشوند. موقعیتهای متفاوت هستیشناسی و معرفتشناسی، روششناسی و روشهای متفاوتی را تولید میکند که نهایتاً منجر به دانش دربارة جهان اجتماعی میگردد.