منصوره اعظم آزاده؛ هاوژین بقالی
دوره 6، شماره 2 ، تیر 1391، ، صفحه 4-29
چکیده
با پایان جنگ سرد و عقبنشینی سوسیالیسم دربرابر نظام سرمایهداری و شکست روند نوسازی در بین دولتهای جهان اسلام، زمینه برای رشد فکری جریانی ایدئولوژیک و سیاسی در خاورمیانه با عنوان اسلام مقاومت مهیا شد. اگرچه این جریان بدون توجه به مرزهای جغرافیایی و ملی در سراسر جهان حضور پیدا کرده است، به دلیل شرایط سیاسی و مذهبی ...
بیشتر
با پایان جنگ سرد و عقبنشینی سوسیالیسم دربرابر نظام سرمایهداری و شکست روند نوسازی در بین دولتهای جهان اسلام، زمینه برای رشد فکری جریانی ایدئولوژیک و سیاسی در خاورمیانه با عنوان اسلام مقاومت مهیا شد. اگرچه این جریان بدون توجه به مرزهای جغرافیایی و ملی در سراسر جهان حضور پیدا کرده است، به دلیل شرایط سیاسی و مذهبی در برخی مناطق حضوری پررنگتر و مؤثرتر داشته است. بعد از حملۀ نیروهای ائتلاف در سال 2003 میلادی به عراق، مناطق کردنشین عراق و ایران از جمله مناطقی هستند که این جریان فکری و اجتماعی را با عنوان سلفیگری در بین خود پذیرفتهاند. این مقاله درصدد است که ضمن معرفی این جریان اجتماعی و تقسیمات درونی آن، به چرایی و چگونگی تبدیل سلفیگری به منبعی هویتی برخی از کردهای اهل سنت ایران بپردازد. بدینمنظور، مقاله با بهرهگیری از روش مطالعۀ موردی و استفاده از تکنیک مشاهدۀ همراه با مصاحبه و کدگذاری نظری و مضمونی در میان جمعیت هدف، به گردآوری اطلاعات مورد نیاز در نظام معنایی و جهانبینی و تفکر اجتماعی کردهای سلفی ایران پرداخته است. نتایج نشان میدهد که تفکر سلفی
حول محور مفاهیمی همچون توحید، تکفیر، جهاد، طاغوت، آرمانگرایی، شمولیت دین و... شکل گرفته است. همچنین ساختار و چگونگی سازماندهی سلفیهای کرد ایران را میتوان در قالب چهار گروه جهادیهای رادیکال، جهادیهای میانهرو، غیرجهادیهای سنتی و غیرجهادیهای محافظهکار مقولهبندی کرد. در نهایت و با بهرهگیری از اطلاعات به دست آمده به نظر میرسد سلفیگری با تأکید بر مفهوم اعتراض به وضع موجود، با تأکید و پایبندی بر گذشتۀ آرمانی اسلام و با داشتن برچسب تندروی و بنیادگرایی، در واقع نوعی هویت مقاومت مبتنی بر مفهوم شمولیت دین در برابر گفتمان غالب و سکولار جامعۀ کُرد را مطرح میکند و بدین وسیله آن را برای دیگران به نمایش میگذارد.