حسین ملتفت؛ سجاد بهمنی
چکیده
این مطالعه به روش کیفی، با هدف فهم ابعاد و زوایای بحران سیلاب اواخر سال 1397 و ابتدای سال 1398 در استان خوزستان به انجام رسیده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، نظریة داده بنیاد است. دادههای این پژوهش از طریق مصاحبة عمیق و نمونه گیری هدفمند-نظری با پانزده نفر از ذی نفعان مرتبط با سیلاب، گردآوری شده و برای تحلیل دادهها از پنج ...
بیشتر
این مطالعه به روش کیفی، با هدف فهم ابعاد و زوایای بحران سیلاب اواخر سال 1397 و ابتدای سال 1398 در استان خوزستان به انجام رسیده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، نظریة داده بنیاد است. دادههای این پژوهش از طریق مصاحبة عمیق و نمونه گیری هدفمند-نظری با پانزده نفر از ذی نفعان مرتبط با سیلاب، گردآوری شده و برای تحلیل دادهها از پنج مرحلة کدگذاری باز و تشخیص مفاهیم، توسعة مفاهیم در جهت ابعاد و ویژگیها، تحلیل دادهها برای زمینه و واردکردن فرایند به تحلیل و یکپارچه سازی مقولات استفاده شد. بعد از کدگذاری، چهارده مقولة اصلی از دادهها پدیدار شد. مدل ظهوریافته شامل سه بعد شرایط، کنش-تعاملها و پیامدهاست. بعد «شرایط» شامل کم اهمیتی لایروبی کانالها و رودخانه ها، تعدی تدریجی به حریم وبستر رودخانه ها، تمرکز برنامه ریزی ها بر خشکسالی، چرخش غافلگیرکنندة شرایط آبوهوایی و کمبود ماشین آلات و تجهیزات، بعد «کنش-تعامل»، شامل کمکرسانی گسترده ولی آشفته، جلسات پی در پی مدیریت بحران، فراخوان همة ظرفیت های سازمانی، تدوین استراتژی آسیب نرسیدن به انسانها، در اولویت قرار گرفتن حفاظت از شهرها، بعد «پیامدهای انسانی»، شامل افزایش تعامل مسئولان و معتمدان محلی، ارتقای سطح مطالبات سیل زدگان، افزایش اعتماد و همبستگی اجتماعی و بعد «پیامد محیطی» شامل شکنندگی اقلیمی بیشتر مناطق سیلزده است که حول یک مقولة هسته به نام حضور گسترده و مؤثر، ولی آشفتة سازمانها و مردم در صحنة سیلاب، شکل گرفته اند.
سمیه سلیمانی؛ مسعود گلچین؛ صلاح الدین قادری
دوره 11، شماره 4 ، دی 1396، ، صفحه 52-74
چکیده
هدف مقاله فهم شرایط، تعاملات، پیامدها و اقدامات و کارهای انجام شده در خصوص اعتیاد زنان در «استان البرز» از منظر کنشگران دستگاههای اجرایی استان است. روش مورد استفاده کیفی است و در فرایند پژوهش از نظریة زمینهای استفاده شده است. دادهها با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شدهاند. بر اساس روش نمونهگیری نظری و با معیار ...
بیشتر
هدف مقاله فهم شرایط، تعاملات، پیامدها و اقدامات و کارهای انجام شده در خصوص اعتیاد زنان در «استان البرز» از منظر کنشگران دستگاههای اجرایی استان است. روش مورد استفاده کیفی است و در فرایند پژوهش از نظریة زمینهای استفاده شده است. دادهها با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شدهاند. بر اساس روش نمونهگیری نظری و با معیار اشباع نظری، با ۱۹ نفر از مسئولان استان البرز مصاحبه شد. یافتههای حاصل از مقولهبندی به روش نظریه زمینهای شامل ۱۰ مقولة عمده به شرح زیر است:
یادگیری اجتماعی و فشار همالان، تنش خانوادگی، ضعف نظام کنترلی، عدم حمایت بعد از ترک، مراکز درمانی بهبود یافتگان، آگاهی و آموزش برای پیشگیری از اعتیاد، فرهنگسازی از طریق نهادهای مختلف، مراکز ترک اعتیاد، سازمانهای مردم نهاد، شیوع و روند رو بهرشد اعتیادزنان. مقولة هسته نیز: «روند روبهرشد اعتیاد زنان برآمده از فشار ساختاری و ناهماهنگی سازمانها» است. یافتهها نشان میدهد که پدیده اعتیاد زنان رشدی فراتر از امکانات و منابع لازم برای مقابله با آن داشته است، بین دستگاههای اجرایی هماهنگی و تقسیمکار روشنی وجود نداشته و جنبههای اجتماعی مبارزه با پدیده اعتیاد زنان تقویت نشده است.
پرویز بگرضایی؛ حبیبالله زنجانی؛ سیف الله سیف اللهی
دوره 11، 3(دومین ویژه نامه جامعه شناسی خانواده) ، مهر 1396، ، صفحه 5-32
چکیده
پدیده خشونت خانگی علیه زنان ریشة بسیاری از آسیبهای فردی و اجتماعی تلقی میشود و در تمامی کشورهای توسع یافته و در حال توسعه، و در همه طبقات اجتماعی و اقتصادی، گروه های سنی و شغلی متفاوت رخ میدهد. در مطالعه حاضر، با اتخاذ رویکرد کیفی و با استفاده از نظریه مبنایی، به مطالعة پدیده خشونت شوهران، از نظر زنان خشونت دیده پرداخته شده است.
به ...
بیشتر
پدیده خشونت خانگی علیه زنان ریشة بسیاری از آسیبهای فردی و اجتماعی تلقی میشود و در تمامی کشورهای توسع یافته و در حال توسعه، و در همه طبقات اجتماعی و اقتصادی، گروه های سنی و شغلی متفاوت رخ میدهد. در مطالعه حاضر، با اتخاذ رویکرد کیفی و با استفاده از نظریه مبنایی، به مطالعة پدیده خشونت شوهران، از نظر زنان خشونت دیده پرداخته شده است.
به منظور گردآوری اطلاعات با 35 نفر از زنان قربانی خشونت مراجعه کننده به مرکز اورژانس اجتماعی شهر ایلام، مصاحبه شده است. یافتههای تحقیق در 29 مفهوم اولیه در کدگذاری باز دستهبندی شده، سپس از طریق کدگذاری محوری در 8 مقوله محوری و یک مقوله هستهای «بازتاب ساختار فرهنگی، اجتماعی جامعه» دستهبندی شدند.
نتایج حاکی از آن است که بیشترین میزان خشونت در بین زنان سنین30 تا40 سال تجربه شده است. در بین انواع خشونت، خشونت روانی- عاطفی و فیزیکی بیش از سایر اشکال آن در زنان تجربه میشود.
بر اساس یافتههای این مطالعه کیفی، علاوه بر عناصر عمومی پدیده خشونت شوهران علیه زنان از قبیل کم سوادی، بیکاری و فقر، وضعیت نامطلوب اقتصادی و نظایر آن، مقولههای خاصی نیز به دست داد این مقولهها عبارتند از: وجود تفکر مردسالاری در خانواده، ازدواج اجباری، کاهش اعتماد بین شخصی، کاهش حمایت اجتماعی، تجربه و مشاهده خشونت در خانواده خاستگاه، کاهش قدرت زن در ساختار خانواده و کاهش همیاری و همکاری در خانواده.