نگین نظری؛ محمد فرهادی
چکیده
مسئلۀ اصلی این مکتوب تبیین نقش دولت در حاشیهنشینشدگی در شهر کرمانشاه است. از این منظر استدلال میکند دولت در ایران از طریق دسترسی به رانت و توزیع آن به حاشیهنشینشدگی برخی گروهها دامن میزند که حاشیهسازی برخی مناطق شهری تنها یکی از بخشهای رؤیتپذیر آن است. روش این پژوهش انتقادی است و دلالتهای پنهان دادههای موجود را ...
بیشتر
مسئلۀ اصلی این مکتوب تبیین نقش دولت در حاشیهنشینشدگی در شهر کرمانشاه است. از این منظر استدلال میکند دولت در ایران از طریق دسترسی به رانت و توزیع آن به حاشیهنشینشدگی برخی گروهها دامن میزند که حاشیهسازی برخی مناطق شهری تنها یکی از بخشهای رؤیتپذیر آن است. روش این پژوهش انتقادی است و دلالتهای پنهان دادههای موجود را در پرتو نظریۀ اقتصاد سیاسی آشکار میکند. این روش به نوع داده حساس نیست و از انواع دادههای موجود، اسناد و منابع بهره میگیرد. پژوهش به این نتیجه رسیده که حاشیهنشینشدگی در کرمانشاه از آغاز شکلگیری دولت مدرن در ایران تحت تأثیر مداخلات دولت از رهگذر برنامههای اقتصادی و اجتماعی پدید آمده و گسترش یافته است. برنامههای دولتهای بعدی نیز برای حل معضل به بنیاد این پدیده اصابت نکرده است. تعبیر حاشیهنشینشدگی به مثابۀ پدیدهای معلول اقتصاد سیاسی کلان و تحلیل مکانیسمهای متنوع آن، پیشنهاد این مقاله برای بازاندیشی این معضل اقتصادی و اجتماعی است.