صلاح الدین قادری؛ نیلوفر اورعی
چکیده
مقدمه: شیوع ویروس کرونا پیامدهای اجتماعی گوناگونی داشته و سبب ظهور یا تشدید برخی مسائل اجتماعی شده است. دین یکی از عرصههای مهمی است که در تأثیر متقابل و محسوس با این پدیده قرار گرفته است. مقالۀ حاضر به بررسی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری دین، از دریچۀ بررسی مسائل اجتماعی پرداخته است. به باور نویسندگان رابطۀ دین (بُعد اعتقادی و بُعد مناسکی) ...
بیشتر
مقدمه: شیوع ویروس کرونا پیامدهای اجتماعی گوناگونی داشته و سبب ظهور یا تشدید برخی مسائل اجتماعی شده است. دین یکی از عرصههای مهمی است که در تأثیر متقابل و محسوس با این پدیده قرار گرفته است. مقالۀ حاضر به بررسی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری دین، از دریچۀ بررسی مسائل اجتماعی پرداخته است. به باور نویسندگان رابطۀ دین (بُعد اعتقادی و بُعد مناسکی) و کووید 19 رابطۀ یکطرفه نبوده است و تعاملی بین این دو پدیده رخ داده که مقاله به آن میپردازد.روش: برای بررسی تأثیر شیوع ویروس بر بُعد اعتقادی دینداری، روش تحلیل ثانویه بر روی نتایج نظرسنجیهای داخلی و خارجی انجام شده، و در بخش تأثیر آن بر بُعد مناسکی و پیامدی، از روش توصیفی ـ تحلیلی استفاده شده است.یافتهها: یافتههای پژوهش در بعد اعتقادی نشان میدهد هرچند شیوع این بیماری عدهای را به تردید در اعتقادات مذهبیشان واداشته، اما به تقویت بنیانهای اعتقادی تعداد بیشتری از مردم انجامیده است. در بعد مناسکی هرچند باعث تعطیلی مناسک جمعی شده است اما فناوریهای نوین اطلاعات، اجتماعات مناسکی مجازی را امکانپذیر ساخته و صورتهای افسونزای بدیعی برای دین ایجاد کردهاند.بحث: در پی رخ دادن بیماری کووید 19، میتوان گفت که دین فردی که در بعد اعتقادی متبلور است، به دلیل این اتفاق تقویت شده، و دین نهادی که اغلب در مناسک جمعی تبلور مییابد، تضعیف شده است.
محسن کیانی؛ فخرالسادات هاشمینسب
چکیده
عزاداری و سوگواری از دیرباز در میان ملتهای مختلف جهان معمول بوده است و بخشی از ادبیات و فرهنگ و آداب و رسوم همۀ اقوام را به خود اختصاص میدهد. در ایران به دلیل وجود ارزشهای دینی و سنتی، مراسم عزاداری برای مردگان، فرآیندی کاملاً جمعی است و به شکل عمیقی در زندگی اجتماعی مردم حضور دارد به گونهای که با شنیدن فوت یکی از ...
بیشتر
عزاداری و سوگواری از دیرباز در میان ملتهای مختلف جهان معمول بوده است و بخشی از ادبیات و فرهنگ و آداب و رسوم همۀ اقوام را به خود اختصاص میدهد. در ایران به دلیل وجود ارزشهای دینی و سنتی، مراسم عزاداری برای مردگان، فرآیندی کاملاً جمعی است و به شکل عمیقی در زندگی اجتماعی مردم حضور دارد به گونهای که با شنیدن فوت یکی از اقوام و آشنایان، بلافاصله بازماندگان به منزل متوفّا میروند و با آنها همدردی میکنند. این کار پیوندهای معنوی و خانوادگی را حفظ میکند و باعث ترویج همبستگی و همدلی میشود. متأسفانه بیماری همهگیر ویروس کرونا در سراسر جهان باعث ایجاد وضعیت نگرانکنندهای شده و تعداد بسیاری از مردم را تحت تأثیر قرار داده است. گستردگی شیوع ویروس جدید، مناسک مرگ و سوگواری را دگرگون کرده است و بر نحوۀ کنش افراد با پدیدۀ مرگ تأثیر گذاشته، به نحوی که غیر از اقوام نزدیک و اعضای خانواده کسی نمیتواند در مراسم شرکت کند. عدم اجازۀ برگزاری مراسم ترحیم و نبود دوستان و آشنایان جهت تسلی خاطر افراد داغدیده در تحمل غم و ناراحتی واردشده، پیامدها و شرایط دشواری در فرایند سوگ و برگزاری آیینها به وجود آورده است. این مقاله با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی به واکاوی تجارب زیستۀ افراد پرداخته است که به واسطۀ بیماری کووید 19 عزیز خود را از دست دادند و نتوانستهاند آیینها و مراحل سوگ را بهدرستی انجام دهند. مشارکت کنندگان 15 نفر بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و مصاحبۀ عمیق با آنها انجام گرفته است. پنج مقولۀ اصلی از واکاوی دادهها استخراج شدند که عبارتند از: بیمارپرسی و عیادت در فضای معلق مجازی؛ مرگ بدون وداع؛ قرنطینه و احساس دوگانۀ ترس و اندوه؛ مجازی شدن سوگواری؛ به حاشیه رفتن مناسک و سنتها در خاکسپاری.
عباس مهرگان؛ محمد رضا بیات
چکیده
مقالۀ حاضر گزارش پژوهش تجربی است که به بررسی نحوۀ نگرش به پاندمی کرونا و مطالعۀ نگرش دینی در این دوران از منظر جامعهشناسی شرّ در پیوند با جامعهشناسی دین میپردازد. نمونۀ تحقیق حاضر تشکیل شده است از 273 نفر از ایرانیان ساکن داخل کشور که به صورت آنلاین مورد پرسش قرار گرفتهاند. اهداف این تحقیق توصیفی عبارتند از 1) سنجش نگرش در مورد ...
بیشتر
مقالۀ حاضر گزارش پژوهش تجربی است که به بررسی نحوۀ نگرش به پاندمی کرونا و مطالعۀ نگرش دینی در این دوران از منظر جامعهشناسی شرّ در پیوند با جامعهشناسی دین میپردازد. نمونۀ تحقیق حاضر تشکیل شده است از 273 نفر از ایرانیان ساکن داخل کشور که به صورت آنلاین مورد پرسش قرار گرفتهاند. اهداف این تحقیق توصیفی عبارتند از 1) سنجش نگرش در مورد دوگانۀ ماهیت طبیعی ویروس کرونا در مقابل ماهیت الهی آن، 2) سنجش نگرش در مورد دوگانۀ خیر یا شرّ بودن ویروس کرونا، 3) بررسی همبستگی نگرشها در هر دو مورد با مؤلفههای ایمان به خداوند. اولین یافتۀ پژوهش آن است که در اثر همبستگیهای موجود میان نگرش به دوگانههای ماهیت الهی/طبیعی و خیر/شرّ بودن ویروس کرونا، دوگانۀ مرکب و جدید «خیرِ الهی» در مقابل «شرّ طبیعی» پدید آمده است. دومین و مهمترین یافته آن است که بررسی همبستگی میان مؤلفههای ایمان به خدا از سویی، با نگرش به دوگانههای خیرِ الهی و شرّ طبیعی از سوی دیگر، از وجود دو سنخ متفاوت دینداری در مواجهه با ویروس کرونا پرده برمیدارد: دینداری تفکّرگرا و دینداری تصوّرگرا. دینداری تفکّرگرا پیرامون قطب شرّ طبیعی این دوگانه، و دینداری تصوّرگرا حول قطب خیرِ الهی آن شکل گرفته است.
پرنیا رضی پور
چکیده
پژوهش پیشرو با هدف تحلیل جامعهشناختی جوکهای مرتبط با ویروس کرونا در شبکۀ اجتماعی تلگرام انجام شده است. توجه به مسائل اجتماعی مطرحشده در محتوای جوکهای مرتبط با ویروس کرونا، راهی مناسب برای شناخت افکار و عقاید و واکنش افراد جامعه در مورد این ویروس منحوس است. این پژوهش با بهرهگیری از رویکردترکیبی و مروری بر پژوهشهای ...
بیشتر
پژوهش پیشرو با هدف تحلیل جامعهشناختی جوکهای مرتبط با ویروس کرونا در شبکۀ اجتماعی تلگرام انجام شده است. توجه به مسائل اجتماعی مطرحشده در محتوای جوکهای مرتبط با ویروس کرونا، راهی مناسب برای شناخت افکار و عقاید و واکنش افراد جامعه در مورد این ویروس منحوس است. این پژوهش با بهرهگیری از رویکردترکیبی و مروری بر پژوهشهای پیشین و انتخاب مقولات مناسب انجام شده است. پژوهش حاضر به دلیل بررسی در محتوای جوکها از روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته و جامعۀ آماری آن جوکهای ردوبدل شده در شبکۀ اجتماعی تلگرام است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که جوکها به عنوان متون اجتماعی پرطرفدار دارای قابلیتی هستند که میتوانند در شرایط بحرانی نظیر شیوع ویروس کرونا بسیاری از مسائل فردی و اجتماعی همچون روابط خانوادگی و بهداشتی تا مسائل کلانی همچون اقتصاد و سیاست را انعکاس و مورد توجه قرار دهند.
محمد یزدانی نسب
چکیده
این پژوهش، تجربۀ زیستۀ کارگران ساختمانی و نظافتی منطقۀ 17 تهران در مواجهه با ویروس کرونا را بررسی میکند. دلیل انتخاب این دو گروه، موقعیت حاشیهای آنها است. در این پژوهش از مفاهیم نظری نابرابری عینی، نابرابری تفسیری، بیقدرتی سوبژکتیو، و داغ ننگ، برای تحلیل استفاده شده است. رویکرد روششناختی این پژوهش پدیدارشناسی تفسیری، تکنیک ...
بیشتر
این پژوهش، تجربۀ زیستۀ کارگران ساختمانی و نظافتی منطقۀ 17 تهران در مواجهه با ویروس کرونا را بررسی میکند. دلیل انتخاب این دو گروه، موقعیت حاشیهای آنها است. در این پژوهش از مفاهیم نظری نابرابری عینی، نابرابری تفسیری، بیقدرتی سوبژکتیو، و داغ ننگ، برای تحلیل استفاده شده است. رویکرد روششناختی این پژوهش پدیدارشناسی تفسیری، تکنیک جمعآوری داده مصاحبۀ عمیق، و روش تجزیه و تحلیل دادهها تحلیل روایت است. حجم نمونه تعداد 12 نفر شامل 7 کارگر مرد ساختمانی و 5 کارگر زن نظافتی است. روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی بود و مصاحبهشوندهها ساکن منطقۀ 17 تهران هستند. نتایج تحقیق نشان میدهند شیوع ویروس کرونا باعثِ تعمیق حاشیهنشینی این دو گروه شده است؛ توصیههای بهداشتی نشاندهندۀ فاصلۀ عمیق سیاستگذاریهای کرونا و شرایط عینی و واقعی این دو گروه است؛ تمام طرحها و برنامههای سیاستگذار به کمکهای نقدی و غیرنقدی محدود شده و سیاستگذاری به خیریهگرایی نهادی تقلیل یافته و توجهی به تغییر جایگاه ساختاری طبقات فرودست نشده است.