مریم رحمانی
چکیده
پاندمی ویروس کرونا با ایجاد باورهای سلامت محور خاص دوره خود (همچون دور ازهم- به یادهم، دورتر- امن تر، تعداد کمتر- سلامت بیشتر) بنیان حمایت اجتماعی که پدیدهای رابطهای است و در جامعه ایران از خلال شبکه روابط خویشاوان بلافصل بیشترین قابلیت تحقق را دارد، با چالشی جدی مواجه ساخت. پژوهش با روش استدلال منطقی، ضمن بیان چالشهای جامعه ایرانی ...
بیشتر
پاندمی ویروس کرونا با ایجاد باورهای سلامت محور خاص دوره خود (همچون دور ازهم- به یادهم، دورتر- امن تر، تعداد کمتر- سلامت بیشتر) بنیان حمایت اجتماعی که پدیدهای رابطهای است و در جامعه ایران از خلال شبکه روابط خویشاوان بلافصل بیشترین قابلیت تحقق را دارد، با چالشی جدی مواجه ساخت. پژوهش با روش استدلال منطقی، ضمن بیان چالشهای جامعه ایرانی در ارائه و دریافت حمایت اجتماعی، نظریه ها و کارکردهای حمایت اجتماعی را بیان مینماید و به بیان الزامها و راهکارهای حمایت اجتماعی از انواع خانواده ایرانی متاثر از شرایط همه گیری ویروس کرونا میپردازد. یافته های پژوهش نشان میدهد از جمله مهمترین الزامهای حمایت اجتماعی از خانواده ایرانی شناسایی موانع دریافت و ارائه حمایت اجتماعی، رصد علمی نیازهای حمایتی خانوادههای ایرانی و توجه به تمایز نیازهای حمایتی برای انواع متفاوت خانوادههای ایرانی در اجتماعات جغرافیایی/ جماعتی متنوع، ضرورت انعکاس تغییرات خانواده ایرانیدر سیاستگذاری های حمایتی و بسترسازی برای ارائه شیوه های جدید حمایت اجتماعی در شرایط پاندومی ویروس کرونا است که این بسترسازی بر دو حوزه نگرشی و نهادسازی مبتنی بر راهکارهای ایجاد کمیته جامع حمایت اجتماعی از خانواده ایرانی، تهیه بانکاطلاعاتی پایش شرایط اجتماعی- اقتصادی- روانی خانوادههای ایرانی در شرایط پاندمی کرونا، نهادسازی در راستای تعریف بانک حمایتی و تخصص بخشی حمایتی به سازمانهای مردم نهاد و سازمانهای دولتی، توانمندسازی حمایتی خانواده ایرانی در سه سطح خرد (آموزش و آگاهی بخشی فردی)، سطح میانی (مبتنی بر عضویت خانوادههای ایرانی در گروههای حمایتی و نهادهای نوبنیاد حمایتی همچون بانک حمایتی)، و سطح کلان (متمرکز بر تسهیل گری سازمانها، نهادها و انجمنهای حمایتی) است.
علی نوروزی؛ امیر ملکی؛ مهربان پارسامهر؛ حمید قاسمی
دوره 11، 2(ویژه ایلام) ، تیر 1396، ، صفحه 120-145
چکیده
هدف تحقیق حاضر بررسی نقش حمایت اجتماعی و مصرف ورزش در تبیین مشارکت ورزشی زنان است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. دادهها ازطریق پرسشنامه جمعآوری، استخراج و تحلیل شد. جامعة آماری تحقیق را زنان 19سالبهبالای استان ایلام با حجم نمونة 500 نفر تشکیل دادهاند. نمونهها بهروش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای شناسایی ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر بررسی نقش حمایت اجتماعی و مصرف ورزش در تبیین مشارکت ورزشی زنان است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. دادهها ازطریق پرسشنامه جمعآوری، استخراج و تحلیل شد. جامعة آماری تحقیق را زنان 19سالبهبالای استان ایلام با حجم نمونة 500 نفر تشکیل دادهاند. نمونهها بهروش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای شناسایی شدند. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها و آزمودن الگوی تحقیق، از رگرسیون تکمتغیره و الگوسازی معادلههای ساختاری با نرمافزار آموس استفاده شده است. نتایج نشان داد که زنان استان ایلام بهترتیب در ورزش حرفهای (15 درصد)، ورزش منظم (18.8 درصد)، ورزش سلامتمحور (17 درصد)، ورزش تفریحی (15.2 درصد) و فعالیت بدنی کم و نامنظم (8 درصد) مشارکت دارند. علاوهبراین، 26 درصد زنان هیچ فعالیت ورزشیای ندارند. میانگین مشارکت ورزشی زنان استان ایلام 125 دقیقه بوده در هفته و دامنة آن برای افراد ورزشکار بین 10 تا 600 دقیقه نوسان داشته است. نتایج تحلیلی تحقیق حاکی از این است که حمایت اجتماعی و مصرف ورزش توانستهاند بهترتیب 0.53 و 0.46 و درمجموع بهطور معناداری تا 0.62 از واریانس مشارکت ورزشی زنان را پیشبینی کنند.
فاطمه جواهری؛ مرجانه یزدانی
دوره 10، 2-3 ، تیر 1395، ، صفحه 77-101
چکیده
در این نوشتار نگرش نمونه ای منتخب از سالمندان ساکن شهرتهران درمورد مرگ یکی از چالش برانگیزترین تجربیات انسان تحلیل شده است. نگرش به مرگ بر اساس ابعاد پنجگانه پذیرش طبیعی مرگ، خلاصی از مشکلات، آخرت گرایانه، اجتناب وترس از مرگ اندازه گیری شد. سپس نقش پایبندی دینی، اعتماد به پزشکی و حمایت اجتماعی بر نوع نگرش به مرگ بررسی شد. به این ...
بیشتر
در این نوشتار نگرش نمونه ای منتخب از سالمندان ساکن شهرتهران درمورد مرگ یکی از چالش برانگیزترین تجربیات انسان تحلیل شده است. نگرش به مرگ بر اساس ابعاد پنجگانه پذیرش طبیعی مرگ، خلاصی از مشکلات، آخرت گرایانه، اجتناب وترس از مرگ اندازه گیری شد. سپس نقش پایبندی دینی، اعتماد به پزشکی و حمایت اجتماعی بر نوع نگرش به مرگ بررسی شد. به این منظور 390 نفر از سالمندان تهرانی از سه بخش بالا (منطقه 3 و1 )، مرکز (منطقه 8 و5) و جنوب (منطقه 19و15) انتخاب شدند. یافتهها حاکی از آن است که هر سه متغیر پایبندی دینی، اعتماد به پزشکی و بهره مندی از حمایت اجتماعی با ابعاد مختلف نگرش به مرگ رابطه دارد. پایبندی دینی قوی پذیرش مرگ را تسهیل میکند و اعتماد به پزشکی، موجب اجتناب از مرگ و ترس از آن میشود. افرادی که از حمایت اجتماعی بهره مندتر هستند، از اندیشه مرگ بیشتر دوری میگزینند و کمتر آن را به عنوان راه نجات از مشکلات درنظر میگیرند. به این ترتیب میتوان گفت برخورداری از حمایت اجتماعی و اعتماد به کارایی علم پزشکی امید به بیشتر زنده ماندن یا تعلق به زندگی را افزایش میدهد.
سعیده گروسی؛ زهرا خداپرست
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1393، ، صفحه 104-127
چکیده
دوران پس از زایمان یکی از مراحل اساسی زندگی زنان است که مسائل روانی، جسمانی و اجتماعی متعددی را برای ایشان پدید میآورد؛ ازاینرو مطالعة مسائل مربوط به این دوره از زندگی زنان مهم است. کیفیت زندگی زنان، که بهمعنای درک فرد از وضعیت زندگیاش با توجه به فرهنگ و نظامهای ارزشی و ارتباط آن با اهداف، انتظارات، علایق، استانداردها و تجربههای ...
بیشتر
دوران پس از زایمان یکی از مراحل اساسی زندگی زنان است که مسائل روانی، جسمانی و اجتماعی متعددی را برای ایشان پدید میآورد؛ ازاینرو مطالعة مسائل مربوط به این دوره از زندگی زنان مهم است. کیفیت زندگی زنان، که بهمعنای درک فرد از وضعیت زندگیاش با توجه به فرهنگ و نظامهای ارزشی و ارتباط آن با اهداف، انتظارات، علایق، استانداردها و تجربههای زندگی است، ممکن است در این مرحله دستخوش تغییر شود. این پژوهش سعی دارد علاوهبر بررسی کیفیت زندگی زنان در این دوران، عوامل اجتماعی مؤثر بر آن را تحلیل کند.
با استفاده از نظریة حمایت اجتماعی عملکردی یا حمایت اجتماعی ادراکشده، تأثیر انواع حمایتهای اجتماعی دریافتی زنان بر کیفیت زندگی ایشان سنجیده شد. جامعة آماری شامل کلیة زنان مراجعهکننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهر کرمان است (که ششماه قبل از تکمیل پرسشنامه ها، زایمان کردهاند). تعداد نمونه 373 زن بود. اطلاعات با استفاده از پرسشنامة های اس.اف 36 و حمایت اجتماعی فیلیپس و پرسشنامة پژوهشگرساختة حمایت پس از زایمان جمعآوری شد.یافتهها نشان داد کیفیت زندگی (بهصورت کلی) بیشتر زنان در حد متوسط است. اکثر زنان از حمایت اجتماعی کل و حمایت خانواده برخوردارند و حمایت دوستان غالباً در حد متوسط است. اکثر زنان به میزان زیادی از حمایت مادی همسر پس از زایمان، حمایت خدماتی، مشورتی، اطلاعاتی و عاطفی اطرافیان (خانواده و همسر) برخوردارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مهمترین پیشبینیکنندههای کیفیت زندگی زنان در درجة اول حمایت خاص همسر و در مرحلة بعد حمایتهای کلی دریافتی فرد است.
محمداسماعیل ریاحی؛ لادن رهبری
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1393، ، صفحه 49-87
چکیده
رویکرد فرایند استرس، همسو با مطالعة تأثیر عوامل اجتماعی بر ایجاد و توزیع اختلالات روانی ناشی از استرس، در دهة 1980 شکل گرفت و از همان زمان تاکنون سیطرة خود را در مطالعات جامعهشناسی سلامت روان حفظ کرده است. الگوی فرایند استرس شامل سه مولفة اصلی است: منابع اجتماعی تولید استرس، عوامل روانی- اجتماعی تعدیلکننده یا میانجی استرس و واکنش ...
بیشتر
رویکرد فرایند استرس، همسو با مطالعة تأثیر عوامل اجتماعی بر ایجاد و توزیع اختلالات روانی ناشی از استرس، در دهة 1980 شکل گرفت و از همان زمان تاکنون سیطرة خود را در مطالعات جامعهشناسی سلامت روان حفظ کرده است. الگوی فرایند استرس شامل سه مولفة اصلی است: منابع اجتماعی تولید استرس، عوامل روانی- اجتماعی تعدیلکننده یا میانجی استرس و واکنش به استرس. این رویکرد دارای این پیشفرض اساسی است که تمام رویدادهای خوشایند و ناخوشایند زندگی منبع تولید استرس هستند؛ گرچه بهلحاظ تداوم زمانی، میتوان پیوستاری از ضربههای شدید روانی (تروما) تا استرسزاهای مزمن را ترسیم کرد. همچنین، مهمترین عوامل تعدیلکنندة تأثیر استرس، حمایت اجتماعی (ساختاری یا کارکردی) و نیز شیوههای مقابلة فردی هستند. درنهایت، واکنش به استرس، تحت تأثیر عوامل اجتماعی- فرهنگی، ازقبیل فرهنگهای عواطف، هنجارهای اجتماعی و فرایند یادگیری اجتماعی چگونگی بروز عواطف شکل میگیرد. تمرکز رویکرد فرایند استرس بهمثابة چارچوبی جامعهشناختی، بر نقش ساختارهای کلان و بافت اجتماعی در تولید الگوهای غیرتصادفی توزیع اختلالات روانی ناشی از استرس است. نوشتار حاضر لزوماً به دنبال برداشتن گامهایی عملی به منظور فهم جامعهشناختی استرس نیست، بلکه هدف اصلی آن، اشاره به مسائلی است که به هنگام مطالعة اجتماعی استرس باید کانون توجه جامعهشناسان قرار بگیرد. ازآنجاکه راهبرد اساسی پژوهشهای اجتماعی، شناسایی حلقههای اتصال سامانههای اجتماعی با استرس فردی است، این مقاله سعی کرده است با پیشنهاد چارچوبی مفهومی و تحلیلی، به گسترش حوزة جامعهشناسی استرس کمک کند
منصوره اعظم آزاده؛ سیده مریم عبادی
دوره 7، شماره 2 ، تیر 1392، ، صفحه 3-27
چکیده
عزت نفس، که یکی از مؤلفه های شخصیت رشدیافته و پایدار است، در بسیاری ازگفتمانها ازجمله توسعه و سیاست اجتماعی اهمیت محوری دارد. مقالۀ حاضر با هدفبررسی چگونگی و میزان عزت نفس در میان جوانان و برخی عوامل تأثیرگذار بر آن،همچون اختلالات اجتماعی و حمایت اجتماعی، در نظر دارد به تبیین چرایی وچگونگی شکل گیری این مؤلفۀ مهم شخصیتی بپردازد. ...
بیشتر
عزت نفس، که یکی از مؤلفه های شخصیت رشدیافته و پایدار است، در بسیاری ازگفتمانها ازجمله توسعه و سیاست اجتماعی اهمیت محوری دارد. مقالۀ حاضر با هدفبررسی چگونگی و میزان عزت نفس در میان جوانان و برخی عوامل تأثیرگذار بر آن،همچون اختلالات اجتماعی و حمایت اجتماعی، در نظر دارد به تبیین چرایی وچگونگی شکل گیری این مؤلفۀ مهم شخصیتی بپردازد. چارچوب نظری پژوهش بیانمیکند وجود انواع اختلالات اجتماعی در جامعه، روابط عاطفی و حمایتی میان افراد راکاهش میدهد و ازاین طریق بر عزت نفس جوانان اثر میگذارد. به عبارت دیگر، انواعاختلالات اجتماعی بر روابط عاطفی بین افراد در حوزههای مختلف اجتماعی، اعم ازخانوادگی، دوستی و خویشاوندی تأثیر می نهد و موجب عدم حمایت افراد از یکدیگرمیشود. دریافتن کردن حمایتهای اجتماعی در نظام شخصیت اختلال ایجاد میکند واز عزت نفس افراد می کاهد. این مقاله با استفاده از روش پیمایش فرضیۀ فوق را بهآزمون میگذارد.نتایج تحلیلهای آماری نشان میدهد که متغیرهای نامبرده، یعنی حمایت واختلال اجتماعی، با عزت نفس جوانان رابطۀ معناداری دارد. بدین معنی که هرچه میزانحمایت دریافتی افراد بیشتر باشد، عزت نفس آنها افزایش مییابد و با بالارفتن میزاناختلالات اجتماعی عزت نفس جوانان کمتر میشود. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان میدهد 3411از واریانس عزت نفس را متغیرهای اختلال و حمایت اجتماعی تبیین وپیش بینی میکند. تحلیل آماری لیزرل نیز مدل تحقیق را تأیید میکند و نشانمیدهد این مدل از برازش نسبتاً خوبی برخوردار است
اکبر علیوردی نیا
دوره 3، شماره 3 ، مهر 1388، ، صفحه 123-170
چکیده
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی میزان اثربخشی برنامه های انجمـن معتـادانگمنام بر گرایش به مواد مخدر بـوده اسـت. روش تحقیـق، پیمایشـی و ابـزارجمعآوری اطلاعات نیز پرسشنامه میباشد. جامعه آماری عبارت است از کلیهمعتادان گمنام ایران، که در جلسات و برنامه های معتادان گمنام مشارکت دارند.در مجموع تعداد 581نفر افراد مورد مطالعـه بـا روش نمونـه گیـری ...
بیشتر
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی میزان اثربخشی برنامه های انجمـن معتـادانگمنام بر گرایش به مواد مخدر بـوده اسـت. روش تحقیـق، پیمایشـی و ابـزارجمعآوری اطلاعات نیز پرسشنامه میباشد. جامعه آماری عبارت است از کلیهمعتادان گمنام ایران، که در جلسات و برنامه های معتادان گمنام مشارکت دارند.در مجموع تعداد 581نفر افراد مورد مطالعـه بـا روش نمونـه گیـری تصـادفیخوشه ا ی چند مرحله ای انتخاب گردیدند. چهارچوب نظری این پژوهش مبتنیبر جوانبی از نظریه های کنترل اجتماعی، سرمایه اجتماعی و انحـراف و نظریـهترکیبی خودکنترلی گاتفردسن و هیرشی میباشد. نتایج تحقیق نشان میدهد کهمشارکت در جلسات و برنامه بهبودی دوازده قدمی معتـادان گمنـام در تغییـرنگرش و بهبود اعضای آن مؤثر بوده است. یافتههای بـه دسـت آمـده در ایـنزمینه موافق با مطالعات انجامشدة پیشین در خارج از کشور میباشد.