حسن محدثی گیلوایی؛ زهرا سمندیزاده شوشتری
چکیده
وجود فرهنگها و اقوام و ادیان گوناگون از جمله مسائلی است که به کشور ما ایران، ساختار ویژهای بخشیده است. پیروان آیین صابئین مندایی یکی از مغفولماندهترین اقلیتهای دینی و قومی است که در استان خوزستان و بهخصوص در شهر اهواز زندگی میکنند. میناکاری روی طلا و نقره از مشاغل سنتی مندائیان است که امروزه صابئین با آن شناخته ...
بیشتر
وجود فرهنگها و اقوام و ادیان گوناگون از جمله مسائلی است که به کشور ما ایران، ساختار ویژهای بخشیده است. پیروان آیین صابئین مندایی یکی از مغفولماندهترین اقلیتهای دینی و قومی است که در استان خوزستان و بهخصوص در شهر اهواز زندگی میکنند. میناکاری روی طلا و نقره از مشاغل سنتی مندائیان است که امروزه صابئین با آن شناخته میشوند. این مقاله با هدف توصیف و تفسیر رویآوری صابئین مندائی اهواز به عنوان یک اقلیت قومی ـ دینی به حرفۀ زرگری و میناکاری روی طلا و نقره و استمرار آن تا به امروز است. مطالعه در زمرۀ پژوهشهای کیفی است و با رویکرد قومنگارانه انجام شده و برای گردآوری دادهها از ابزار مشاهده و مصاحبۀ نیمهساختیافته استفاده شده است. برای تحلیل دادهها نیز از روش تحلیل مضمونی بهره گرفته شده است. بر اساس یافتههای تحقیق، پیوند وثیقی بین حرفه و شغل صابئین و هویت دینی ـ قومی آنان وجود دارد و همین امر سبب تداوم حرفۀ زرگری و میناکاری بر روی طلا و نقره در بین آنان شده است. همچنین یافتههای این تحقیق نشان میدهد صابئین مندائی با اشتغال به حرفۀ زرگری و میناکاری و با استفاده از زبان تصویر یا نقر نقوش بر فلزات و بهویژه فلزات گرانبهای طلا و نقره به بیان اعتقادات دینی و سرگذشت تاریخی خود به مردمان سرزمینهایی که در آن زندگی میکنند، پرداختهاند، و از آن به عنوان ابزاری برای «هویتیابی قومی و دینی» خود استفاده میکنند.
ابوالفضل مرشدی؛ منوچهر علی نژاد
چکیده
در این مقاله به دنبال آن هستیم که الگوی اخلاق اقتصادی یزدیها را معرفی کنیم و با نگاهی تاریخی، محیطی نهادی را ترسیم کنیم که همزمان هم تجلی و هم نگهدارندۀ این الگوی اخلاقی در یزد بوده است. مبانی نظری و روششناختی مقاله مبتنی است بر آرای ماکس وبر، جامعهشناس شهیر آلمانی، و دادههای تحقیق از طریق مطالعات اسنادی، تحلیل محتوای کیفی ...
بیشتر
در این مقاله به دنبال آن هستیم که الگوی اخلاق اقتصادی یزدیها را معرفی کنیم و با نگاهی تاریخی، محیطی نهادی را ترسیم کنیم که همزمان هم تجلی و هم نگهدارندۀ این الگوی اخلاقی در یزد بوده است. مبانی نظری و روششناختی مقاله مبتنی است بر آرای ماکس وبر، جامعهشناس شهیر آلمانی، و دادههای تحقیق از طریق مطالعات اسنادی، تحلیل محتوای کیفی اسناد (سفرنامۀ جهانگردان دربارۀ یزد، زندگینامه و خاطرات افراد سرشناس یزدی و غیریزدی دربارۀ یزد) و مصاحبۀ اکتشافی با مطلعان و افراد خبرۀ مرتبط با موضوع فراهم شد. بنابر یافتههای تحقیق، میتوان «خودساختگی» را مؤلفۀ اصلی اخلاق اقتصادی عامۀ مردم یزد، و «قدرت فکری ترکیبگری» را مؤلفۀ اصلی اخلاق اقتصادی تجار و صنعتگران یزدی دانست. معماری همزیستانه، سنت قوی وقف و خیریه، اقتصاد تجاری و صنعتی بازفرآورانه و مهاجرپذیری و مهاجرفرستی یزد، با اخلاق اقتصادی یزدیها رابطهای دوسویه داشته است؛ یعنی از سویی بهمثابۀ محیطی نهادی عمل کرده که این اخلاق در آن نضج و پرورش یافته و از سوی دیگر، خود آن تجلی و نمود این اخلاق اقتصادی است. درمجموع، میتوان مؤلفۀ اصلی اخلاق اقتصادی یزدیها را «سازگاری فعالانۀ« آنان دانست که دارای سه بعد است: «سازگاری با نظام هستی» که در خداباوری و دینداری یزدیها ظهور یافته است، «سازگاری با محیط طبیعی و اقلیم» که در سازههای طبیعی و معماری پایدار شهر متجلی شده است و «سازگاری با محیط اجتماعی» که در پذیرش اقلیتهای دینی زرتشتی و یهودی و نیز حملهنکردن به شهرهای همجوار در طول تاریخ نمود یافته است. نکتۀ کلیدی آن است که این سازگاری منفعلانه نبوده، بلکه فعالانه و مبتکرانه بوده است؛ یعنی با کار و کوشش فراوان و تلاش برای آبادانی جهان و بهرهگیری مناسب از آن همراه بوده است.