سمیه سادات شفیعی؛ فاطمه موسوی ویایه
چکیده
جامعه شناسی بومی ایران مطالعات روشمند اندکی در زمینه خانوادههای ایثارگر و آسیب دیده از جنگ تحمیلی انجام داده است. لذا تحقیق حاضر با هدف گردآوری و تحلیل دادههای میدانی به دنبال پاسخگویی به پرسش اصلی ذیل است: چالشهای همسران جانبازان در ایفای نقشهای خانوادگی چیست و عمدتا حول چه مقولاتی سامان یافته است؟ تحقیق به روش کیفی و مبتنی ...
بیشتر
جامعه شناسی بومی ایران مطالعات روشمند اندکی در زمینه خانوادههای ایثارگر و آسیب دیده از جنگ تحمیلی انجام داده است. لذا تحقیق حاضر با هدف گردآوری و تحلیل دادههای میدانی به دنبال پاسخگویی به پرسش اصلی ذیل است: چالشهای همسران جانبازان در ایفای نقشهای خانوادگی چیست و عمدتا حول چه مقولاتی سامان یافته است؟ تحقیق به روش کیفی و مبتنی بر روایت پژوهی اجرا و در جریان پژوهش با ۳۰ نفر از همسران جانبازان ساکن شهر تهران مصاحبه شد. نتایج تحلیل مضمون مصاحبههای انجام شده نشان میدهد گرانباری نقش حاصل از اجرای همزمان نقش پرستار، همسر، مادری بسط یافته، مقوله نارضایتی اقتصادی حاصل از اخلال نقش نانآوری مرد و توام با تجربه فقر یا عدم تفاهم مالی و سرآخر زوجیت ناکامل ناشی از نارضامندی جنسی، عدم حل تعارض زوجین و اضطراب مداوم همراه با خشونت خانگی مضمونهای اصلی تجربه زیسته همسران جانبازان هستند که به دلسردی از نقش همسری منجر میشوند. همسران جانبازان در مقام کنشگران اجتماعی با تغییر انتظارات و بازتعریف نقش بر دلسردی از نقش غلبه میکنند یا از اجرای نقش همسر جانباز دست می شویند و جدایی را برمیگزینند.
سمانه کوهستانی؛ محبوبه علیجانی
چکیده
پیامدهای ناشی از پاندمی کوویدـ 19 عواقب ناخواستهای بر زنان داشته و تبعات قرنطینۀ طولانیمدت در منزل را بر آنان تحمیل کرده است؛ بهطوریکه ارتباط خانوادگی را در معرض تنش قرار داده و به اعمال خشونت خانگی علیه زنان منجر شده است. در این راستا، پژوهش حاضر درصدد ارائۀ بینشی جامعهشناختی درمورد تبعات ناشی از اقدامات کنترلی پاندمی کوویدـ ...
بیشتر
پیامدهای ناشی از پاندمی کوویدـ 19 عواقب ناخواستهای بر زنان داشته و تبعات قرنطینۀ طولانیمدت در منزل را بر آنان تحمیل کرده است؛ بهطوریکه ارتباط خانوادگی را در معرض تنش قرار داده و به اعمال خشونت خانگی علیه زنان منجر شده است. در این راستا، پژوهش حاضر درصدد ارائۀ بینشی جامعهشناختی درمورد تبعات ناشی از اقدامات کنترلی پاندمی کوویدـ 19 بر زنان و تجربۀ خشونت علیه آنان، با استفاده از روش کیفی و مصاحبۀ عمیق نیمهساختیافته با پانزده نفر از زنان شهر رشت انجام شد و دادهها نیز با کمک تکنیک تحلیل مضمون استخراج شدند. براساس نتایج پژوهش، پاندمی کوویدـ 19 به بروز مشاجرات کلامی در بین زوجین متأثر از مشکلات اقتصادی، بازتولید تصورات قالبی، هراس تشدیدیافته و افزایش مسئولیتهای زنان در مواجهه با بیماری و کنترل آن منجر شده و علاوهبر این، اقدامات کنترلی قرنطینه، استیصال روحی در زنان، خشونت مضاعف و استمرار چرخۀ خشونت را درپی داشته است.
لیلا فلاحتی؛ نسیم السادات محبوبی شریعت پناهی
چکیده
با شروع همهگیری بیماری کوویدـ19، بهموازات تغییرات اقتصادی و اجتماعی در جوامع، حوزۀ خصوصی نیز از این تغییرات بیبهره نمانده است. فشار اقتصادی ناشی از بیکاری هر یک از زن یا مرد در خانواده، افزایش نقشهای مراقبتکنندگی در مقابل بیماری، بار نقشی آموزش از راه دور کودکان بر روی والدین به تغییرات متفاوتی در حوزۀ خانواده بهویژه ...
بیشتر
با شروع همهگیری بیماری کوویدـ19، بهموازات تغییرات اقتصادی و اجتماعی در جوامع، حوزۀ خصوصی نیز از این تغییرات بیبهره نمانده است. فشار اقتصادی ناشی از بیکاری هر یک از زن یا مرد در خانواده، افزایش نقشهای مراقبتکنندگی در مقابل بیماری، بار نقشی آموزش از راه دور کودکان بر روی والدین به تغییرات متفاوتی در حوزۀ خانواده بهویژه درمورد نقشهای جنسیتی زنان منجر شد. این مقاله با مطالعۀ تطبیقی دادههای کشورهای دیگر در این حوزه و با روش کیفی بر آن است تا برپایۀ نظریۀ اخلاق مراقبت در زنان، الگوی فشار نقشهای چندگانۀ ناشی از بیماری کرونا را بر زنان بهتصویر کشد. یافتههای تطبیقی متفاوت نشان میدهدکه زنان نهتنها در معرض ازدستدادن نقش شغل خود هستند، بلکه با توجه به اخلاق مراقبت در آنان، نقشهای والدگری را بیش از گذشته بر دوش میکشند. بنابراین شکاف جنسیتی بزرگی میان زنان و مردان وجود دارد و تفاوتی میان دادههای حاصل از کشورهای توسعهیافته و در حالتوسعه نیست.
معصومه چراغی؛ مجید کفاشی؛ نیر پیراَهری؛ علی بقایی سرابی؛ مجید کاشانی
چکیده
مدیریت بحران قبل و بعد از رخداد در ایران در شرایط مطلوبی قرار ندارد و پس از زلزله و سیل و بیماری و ...، آسیبهای زیادی به مردم و بویژه زنان وارد میشود. معمولاً افراد سانحهدیده قادر نیستند بهآسانی به شرایط متعادل و سازگار بازگردند. در چنین شرایطی بررسی میزان تابآوری و عوامل مؤثر بر آن به منظور کاهش آسیبپذیری و افزایش تابآوری ...
بیشتر
مدیریت بحران قبل و بعد از رخداد در ایران در شرایط مطلوبی قرار ندارد و پس از زلزله و سیل و بیماری و ...، آسیبهای زیادی به مردم و بویژه زنان وارد میشود. معمولاً افراد سانحهدیده قادر نیستند بهآسانی به شرایط متعادل و سازگار بازگردند. در چنین شرایطی بررسی میزان تابآوری و عوامل مؤثر بر آن به منظور کاهش آسیبپذیری و افزایش تابآوری در وقوع بحرانها ضروری مینماید. این پژوهش به منظور تبیین جامعهشناختی تابآوری زنان در مواجهه با بیماری کرونا در مناطق 3 و 12 شهر تهران صورت گرفته است. تحقیق با استفاده از روش پیمایشی انجام شده. ابزارهایی که برای سنجش تابآوری استفاده شده است: پرسشنامه در محمدی (1384)، سبک زندگی (پرسشنامۀ سبک زندگی)، دیدگاه اعتقادی (پرسشنامۀ جهتگیری مذهبی آلپورت)، آموزش دوران کودکی (پرسشنامۀ کیفیت زندگی)، رضایتمندی از زندگی (پرسشنامۀ رضایت از زندگی) است. 402 نفر از زنان 15 تا 69 ساله ساکن در دو منطقۀ 3 و 12 تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونهگیری با استفاده از روش سهمیهای صورت گرفت. بر اساس یافتههای پژوهش، بین تابآوری و متغیرهای دیدگاه اعتقادی، آموزش دوران کودکی، و توانمندی جسمانی زنان، در منطقۀ 12 رابطه وجود دارد. همچنین بین تابآوری و متغیرهای سبک زندگی، آموزش دوران کودکی، و رضایتمندی از زندگی زنان، در منطقۀ 3 رابطه وجود دارد. در هر دو منطقه دیدگاه اعتقادی زنان بیشترین تأثیر را بر متغیر تابآوری دارد.
فریبا صدیقی
چکیده
تغذیه بهعنوان نیاز زیستی در فرهنگهای مختلف جلوههای متفاوتی به خود میگیرد. بهعبارتی، فرهنگ، الگوهای شناختی مطلوب برای انتخاب غذا به افراد عرضه میکند. مطابق با این نوع نگاه، فهم معانی تغذیه به فهم فرهنگ کمک میکند. بر این اساس، پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش مردمنگاری به مطالعۀ فرهنگ تغذیۀ بارداری در شهر یزد پرداخت. یافتهها ...
بیشتر
تغذیه بهعنوان نیاز زیستی در فرهنگهای مختلف جلوههای متفاوتی به خود میگیرد. بهعبارتی، فرهنگ، الگوهای شناختی مطلوب برای انتخاب غذا به افراد عرضه میکند. مطابق با این نوع نگاه، فهم معانی تغذیه به فهم فرهنگ کمک میکند. بر این اساس، پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش مردمنگاری به مطالعۀ فرهنگ تغذیۀ بارداری در شهر یزد پرداخت. یافتهها نشان داد الگوی شناختی تغذیه در بین زنان مورد مطالعه مبتنی بر دوگانۀ گرم/سرد و تر/خشک است و این الگو در دوران بارداری مطرح است. براساس یافتههای پژوهش، الگوهای فرهنگ تغذیۀ دوران بارداری با توجه به اساطیر، خِرَد تغذیۀ مادربزرگها، میزان دسترسی زنان و خانوادههای آنها به سرمایۀ اقتصادی و دسترسی زنان به شبکۀ حمایتی خانواده تغییر میکند. رمزگان تغذیۀ این دوران، مرزبندیهایی میان زنان باتجربه/بیتجربه و مادران سهلانگار/ایدئال تعریف میکند. همچنین، مرزهای جنسیتی در امر تخصیص غذا بازتعریف میشود. مطابق با یافتهها، افراد با خوردن، طعم فرهنگ را درونی میکنند و آن را نسل به نسل انتقال میدهند.
امید قادرزاده؛ بهروز محمدی
دوره 12، 3(اولین ویژه نامه کردستان) ، مهر 1397، ، صفحه 102-124
چکیده
عدالت، آزادی، برابری و رهایی از تبعیض و نابرابری درمیان انسانها، بهویژه میان زنان و مردان، از پیامهای اصلی ادیان آسمانی و بهخصوص دین اسلام است. هدف این پژوهش، بررسی رویکرد یکی از جریانهای مذهبی فعال اهل سنت در کردستان، یعنی جماعت دعوت و اصلاح، به زنان است. روش مطالعة حاضر کیفی است و برای انجام عملیات میدانی از روش مردمنگاری ...
بیشتر
عدالت، آزادی، برابری و رهایی از تبعیض و نابرابری درمیان انسانها، بهویژه میان زنان و مردان، از پیامهای اصلی ادیان آسمانی و بهخصوص دین اسلام است. هدف این پژوهش، بررسی رویکرد یکی از جریانهای مذهبی فعال اهل سنت در کردستان، یعنی جماعت دعوت و اصلاح، به زنان است. روش مطالعة حاضر کیفی است و برای انجام عملیات میدانی از روش مردمنگاری و برای تحلیل دادهها از نظریة مبنایی استفاده شده است. با استناد به مصاحبة نیمهساختیافته با 30 عضو فعال جماعت دعوت و اصلاح ساکن شهر سنندج، اعضای جماعت با اتخاذ رویکرد نو به مسئلة زنان و با اعطای مسئولیت به آنان، رویکردی جدا از سنتگرایی ملی و دینی درقبال زنان اختیار کردهاند. جریان مذهبی مزبور، با تفسیر جدید از فقه و متون دینی، به دفاع از حقوق زنان و انتقاد از وضع موجود در کردستان درباب زنان پرداخته و رویکرد اسلامی را بهترین مدافع و حافظ حقوق زنان معرفی میکند. رویکرد جماعت دعوت و اصلاح درباب زنان و جایگاه آنها در جامعه، بازاندیشانه، اصلاحی و در پیِ حمایت از حضور و فعالیت زنان در عرصههای اجتماعی و سیاسی در جامعه است. رویکرد اعضای جماعت به زنان ذیلِ سه سنخ تناسبگرایی، سنتگرایی، و اخلاقگرایی اسلامی تقسیمپذیر است.
پردیس عامری
دوره 11، شماره 4 ، دی 1396، ، صفحه 123-147
چکیده
فضاهای شهری صحنههایی هستند که فعالیتهای عمومی زندگی شهری در آنها رخ میدهد. احتمال وقوع جرم در فضاهای بیدفاع شهری یا جرمزا، بهدلیل امکانپذیرنبودن رؤیت بصری، بیشتر است. پژوهش حاضر، که در محله نواب تهران در پاییز سال 1393 صورت گرفته است، از نوع کیفی و بهروش نظریة مبنایی است. دادهها از مسیر مشاهدة میدانی و مصاحبة عمیق با 30 ...
بیشتر
فضاهای شهری صحنههایی هستند که فعالیتهای عمومی زندگی شهری در آنها رخ میدهد. احتمال وقوع جرم در فضاهای بیدفاع شهری یا جرمزا، بهدلیل امکانپذیرنبودن رؤیت بصری، بیشتر است. پژوهش حاضر، که در محله نواب تهران در پاییز سال 1393 صورت گرفته است، از نوع کیفی و بهروش نظریة مبنایی است. دادهها از مسیر مشاهدة میدانی و مصاحبة عمیق با 30 نفر از افراد بالای 25 سال (زنان خانهدار لیسانس و دیپلم، زنان و مردان کارمند و کسبة محل، نگهبان بوستان محله، رئیس سرای محله، رانندگان تاکسی و دیگر افراد مطلع دربارة موضوع) در محلة نواب جمعآوری شده است. بهدنبال پاسخ به این پرسشهای کلی که ساکنان این محله چه وضعیتی دارند، چه راهکارهایی برای بهبود وضعیت زندگی آنها با مشارکت زنان محله تصورپذیر است و آسیبهای اجتماعی موجود، به چه اختلالاتی در کارکرد خانوادهها انجامیده است، سه مقولة "امنیت اجتماعی، بهخطرافتادن بهداشت خانواده (روانیـجسمی) و اختلال در کنشهای سازندة اجتماعیـفرهنگی" بهمنزلة مقولات برجسته استخراج شدند. مطابق نتایج، زنان محله مشارکت خود را بینتیجه یا همراه با نتایج کوتاهمدت در بهبود وضعیت محله دانستند، آسیبها به ایجاد نظمی جدید منجر شده بود که هردو گروه بزهکاران پراکنده در محله و آسیبدیدگان را به واکنشهای اغلب طعنهآمیز درقبال نظام برنامهریزی و نظارت جامعه واداشته بود. دستاورد نهایی کاربردی پژوهشگر در میدان تحقیق، شکلگیری فضای تملک مقطعی فضا بهدست زنان محله بود، که این مشارکت متداوم دیده نشد و زنان ساکن این محدوده مشارکت اجتماعی مداوم را بینتیجه، طنزآلود و حتی خطرناک ارزیابی کردند. درخلال تحقیق، توصیفی که در سطحی بالاتر دربارة وضعیت کلی فرهنگیـاجتماعی زنان و خانوادههای ساکن برجهای نواب درمعرض آسیبهای متعدد حاصل شد، "تقابل کارناوالی در فضای شهری" نام گرفت.
مهناز فرهمند؛ مهدیه دادستان
دوره 11، 3(دومین ویژه نامه جامعه شناسی خانواده) ، مهر 1396، ، صفحه 77-103
چکیده
در دوران متأخر، بهدنبال رسوخ نوگرایی در تمام عرصههای زندگی، خشنودی، بهمثابة سازهای خانوادگی، در سطوح ذهنی، معنایی، ارزشی و انتظارات عمیقاً متحول شده است. تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطة نوگرایی، انتظارات مادیـ معنوی و خشنودی زناشویی انجام شده است. در تدوین چارچوب نظری این پژوهش از نظریات روانشناختی و جامعهشناختی استفاده ...
بیشتر
در دوران متأخر، بهدنبال رسوخ نوگرایی در تمام عرصههای زندگی، خشنودی، بهمثابة سازهای خانوادگی، در سطوح ذهنی، معنایی، ارزشی و انتظارات عمیقاً متحول شده است. تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطة نوگرایی، انتظارات مادیـ معنوی و خشنودی زناشویی انجام شده است. در تدوین چارچوب نظری این پژوهش از نظریات روانشناختی و جامعهشناختی استفاده شده است. 384 نفر از زنان متأهل و دارای فرزند شهر جیرفت با روش نمونهگیری خوشهای پرسشنامة تحقیق حاضر را تکمیل کردند. ابزارهای پژوهش، مقیاس رضایت زناشویی اینریچ، انتظارات زناشویی امیدوار، نوگرایی شارما و انتظارات مادی محققساخته بود. نتایج تحقیق نشان داد که انتظارات مادیـ معنوی با خشنودی زناشویی رابطه دارد و تغییر در میزان نوگرایی، اشتغال، سطح تحصیلات و درآمد به تغییر میزان انتظارات مادیـ معنوی منتهی میشود. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای انتظارات مادی، انتظارات معنوی، و نوگرایی بهترتیب با تأثیر مستقیم و غیرمستقیم 22/0درصد واریانس میزان خشنودی زناشویی را پیشبینی میکند.
علی نوروزی؛ امیر ملکی؛ مهربان پارسامهر؛ حمید قاسمی
دوره 11، 2(ویژه ایلام) ، تیر 1396، ، صفحه 120-145
چکیده
هدف تحقیق حاضر بررسی نقش حمایت اجتماعی و مصرف ورزش در تبیین مشارکت ورزشی زنان است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. دادهها ازطریق پرسشنامه جمعآوری، استخراج و تحلیل شد. جامعة آماری تحقیق را زنان 19سالبهبالای استان ایلام با حجم نمونة 500 نفر تشکیل دادهاند. نمونهها بهروش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای شناسایی ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر بررسی نقش حمایت اجتماعی و مصرف ورزش در تبیین مشارکت ورزشی زنان است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. دادهها ازطریق پرسشنامه جمعآوری، استخراج و تحلیل شد. جامعة آماری تحقیق را زنان 19سالبهبالای استان ایلام با حجم نمونة 500 نفر تشکیل دادهاند. نمونهها بهروش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای شناسایی شدند. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها و آزمودن الگوی تحقیق، از رگرسیون تکمتغیره و الگوسازی معادلههای ساختاری با نرمافزار آموس استفاده شده است. نتایج نشان داد که زنان استان ایلام بهترتیب در ورزش حرفهای (15 درصد)، ورزش منظم (18.8 درصد)، ورزش سلامتمحور (17 درصد)، ورزش تفریحی (15.2 درصد) و فعالیت بدنی کم و نامنظم (8 درصد) مشارکت دارند. علاوهبراین، 26 درصد زنان هیچ فعالیت ورزشیای ندارند. میانگین مشارکت ورزشی زنان استان ایلام 125 دقیقه بوده در هفته و دامنة آن برای افراد ورزشکار بین 10 تا 600 دقیقه نوسان داشته است. نتایج تحلیلی تحقیق حاکی از این است که حمایت اجتماعی و مصرف ورزش توانستهاند بهترتیب 0.53 و 0.46 و درمجموع بهطور معناداری تا 0.62 از واریانس مشارکت ورزشی زنان را پیشبینی کنند.
علی اصغر فیروزجائیان؛ حسن قدیری
دوره 11، 1 (اولین ویژه نامه جامعه شناسی خانواده) ، فروردین 1396، ، صفحه 120-144
چکیده
«روابط فرازناشویی» یکی از آسیب های جدی اجتماعی است که پژوهشگران اجتماعی نسبت به گسترش آن هشدار میدهند. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی کیفی دلایل ورود زنان به این نوع روابط است. بدین منظور 36 نفر از زنانی که تجربه رابطه فرازناشویی داشتند از طریق تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند و مورد مصاحبه ی نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. یافته های پژوهش ...
بیشتر
«روابط فرازناشویی» یکی از آسیب های جدی اجتماعی است که پژوهشگران اجتماعی نسبت به گسترش آن هشدار میدهند. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی کیفی دلایل ورود زنان به این نوع روابط است. بدین منظور 36 نفر از زنانی که تجربه رابطه فرازناشویی داشتند از طریق تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند و مورد مصاحبه ی نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که روابط فرازناشویی معلول عوامل متعدد و متکثری است. تحلیل کیفی مصاحبه ها نشان داد که ده مقوله اصلی فردگرایی، ضعف دینداری و اخلاقی، عدم رفع نیازهای جنسی، عدم رفع نیازهای عاطفی و روانی، خشونت فیزیکی و کلامی شوهر، ضعف نظارت بر زندگی و زندگی صادقانه، تاثیرپذیری از دوستان، فقر و مشکلات اقتصادی، اعتیاد، رسانهها و شیوع فرهنگ فساد در جامعه، از دلایل اصلی مصاحبه شوندگان برای ورود به روابط فرازناشویی بوده است. در مجموع این پژوهش نشان داد که « برآورده نشدن انتظارات و نیازها» به همراه «رشد ارزشهای فردگرایی و ضعف مذهبی و اخلاقی» در ورود زنان به روابط فرازناشویی نقش مهمی دارد.
خدیجه کشاورز
دوره 10، 4(اولین ویژه نامه فرهنگ دانشگاهی و نهادینه شدن گفتمان علم) ، دی 1395، ، صفحه 88-115
چکیده
نگرش دانشجویان به مقولاتی مانند خانواده، ازدواج، و رابطة بین دو جنس، بهدلیل جوانبودن دانشجویان، فهم ما را از طرحهای آیندة آنها برای زندگی ارتقا میدهد. امری که در سیاستگذاریهای فرهنگیـ اجتماعی بسیار تعیینکننده است. این پژوهش بر آن است تا به دنبال پاسخ به این سوالات باشد: جوانان چه نگاهی به سن ازدواج دارند، معیارهای ...
بیشتر
نگرش دانشجویان به مقولاتی مانند خانواده، ازدواج، و رابطة بین دو جنس، بهدلیل جوانبودن دانشجویان، فهم ما را از طرحهای آیندة آنها برای زندگی ارتقا میدهد. امری که در سیاستگذاریهای فرهنگیـ اجتماعی بسیار تعیینکننده است. این پژوهش بر آن است تا به دنبال پاسخ به این سوالات باشد: جوانان چه نگاهی به سن ازدواج دارند، معیارهای مطلوب آنها برای ازدواج چگونه است، آیااین معیارها بهسمت برابری بین دو جنس سمتوسو یافتهاند، یا همچنان بر معیارهای متفاوت میان زنان و مردان تأکید میشود، نگاه دانشجویان به تقسیم کار جنسیتی چگونه است، نگاه دانشجویان به قوانین مدنی در حوزة خانواده و نیز اشتغال و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی زنان چگونه است؟ پاسخ به این پرسشها درک ما را از فاصله یا توافق ارزشها و نگرشهای دانشجویان با ارزشها و نگرشهای رسمی بهبود میبخشد. بدون تردید، این نگرشها در میان دانشجویان با توجه به جنسیت، طبقة اجتماعی، قومیت، شهر محل تحصیل و... متفاوت است. تلاش ما در این مقاله فهم این گونهگونیها و تفسیر این تفاوتهاست. در این مقاله، با تکیه بر مطالعات سراجزاده، جواهری و همکاران در 1382 و 1394، تلاش میشود با درک نگرش دانشجویان در حوزة خانواده، ازدواج و روابط بین دو جنس، تفسیری از تغییرات و نیز مقاومت در این حوزهها حاصل شود. بهنظر میرسد، با نگرشها و هنجارهای برابریخواهانه در برخی زمینهها، و سنتی در زمینههای دیگر مواجهیم. بهعبارتی، شاهد تغییر در حوزههایی و نیز مقاومت در حوزههای دیگر هستیم. شاید بتوان گفت که دانشجویان با نوعی خرد ابزاری به رابطة زن و مرد نگاه میکنند، آنجاکه تغییر را به نفع خود میبینند، آن را میپذیرند و آنجا که آن را مخالف منافع خود ارزیابی میکنند، آن را رد میکنند. یعنی ما در مورد مقولات مرتبط با جنسیت، با تغییر و سازش همزمان روبهرو هستیم. روش ما در این پژوهش تحلیل ثانویه با تکیه بر پژوهش ارزشها و نگرشهای دانشجویان در دو مقطع 1382 و 1394 است. تلاش میشود روندها و تغییرات ایجادشده در طی این بازة زمانی تحلیل شود.
نرگس نیکخواه قمصری
دوره 10، شماره 1 ، فروردین 1395، ، صفحه 163-183
چکیده
در تاریخ ایران معاصر، زنان برای تغییر وضعیت خود بارها به اقدامات جمعی دست زدهاند، اما فقط در جریان انقلاب سال 1357 بود که مشارکت آنها سیمایی متفاوت یافت، تاآنجاکه بهمنزلة شاخصۀ انقلاب مطرح شد. ازآنجاکه خواستههای زنان، بهمثابة یکی از متغیرهای اصلی، توجه پژوهشگران و نظریهپردازان نسل چهارم انقلاب را به خود معطوف کردهاست، ...
بیشتر
در تاریخ ایران معاصر، زنان برای تغییر وضعیت خود بارها به اقدامات جمعی دست زدهاند، اما فقط در جریان انقلاب سال 1357 بود که مشارکت آنها سیمایی متفاوت یافت، تاآنجاکه بهمنزلة شاخصۀ انقلاب مطرح شد. ازآنجاکه خواستههای زنان، بهمثابة یکی از متغیرهای اصلی، توجه پژوهشگران و نظریهپردازان نسل چهارم انقلاب را به خود معطوف کردهاست، شناسایی نسبت این مشارکت گسترده با گفتمان فمینیستی در آستانة انقلاب اسلامی ضروری مینماید. ازاینرو، نوشتار حاضر بر آن است تا نشان دهد در جریان منازعات گفتمانی، کدام گفتمان توانست در جایگاه گفتمان مسلط، مشارکت گستردة زنان در مبارزههای انقلابی را رقم زند. بهبیان دیگر، واکاوی نقش گفتمان فمینیستی در حضور متفاوت زنان، که نه با سیمای زن سنتی نسبتی داشت و نه با آرمانهای گفتمان مدرنیزاسیون پهلوی، هدفی است که مقالة حاضر، در امتداد آن، به مطالعة گفتمانهای سنتی، مدرنیزاسیون و مقاومت (مارکسیست، ملیگرا و انقلاب اسلامی) میپردازد.
مبتنی بر امکانات مفهومی روش تحلیل گفتمان، یافتههای اینپژوهش حاکی از آن است که ازیکسو، خواستههای زنانه در نسبت با معنای مرکزی گفتمانهای مقاومت، یعنی ضرورت واژگونگی روابط قدرت سیاسی، اساساً مسئلهای انحرافی تعریف شده و ازسوی دیگر، ناسازگیهای مندرج در گفتمان مدرنیزاسیون، مخاطبان گفتمان فمینسیتی را دچار نوعی بیاعتمادی و سردرگمی درباب ارادة حکومت در رفع تبعیض واقعی علیه زنان و پاسخ به خواستههای فمینیستی آنها کرد و درنهایت، آنها را با معنای کانونی گفتمان مقاومت پیوند داد و از این رهگذر، وضعیتی را رقم زد که طیف وسیعی از زنان، بیهیچ دغدغة زنانهای، به جریان مبارزات انقلابی بپیوندند.
سیدحسین سرا ج زاده؛ فاطمه جواهری؛ الهام رحمتی
دوره 9، شماره 2 ، تیر 1394، ، صفحه 135-159
چکیده
درباب تبیین امنیت جنسی زنان و برطرف کردن احساس ناامنی آنها در فضاهای عمومی دیدگاه های متفاوتی مطرح است. دراین میان، برخی بر این عقیده اند که پوشش بدن می تواند عاملی درجهت کاهش مزاحمت های جنسی و تجربه های ناخوشایند زنان باشد و احساس امنیت آنان را در مکان های عمومی افزایش دهد. این دیدگاه با آن دسته از دیدگاه های جرم شناختی هم خوان ...
بیشتر
درباب تبیین امنیت جنسی زنان و برطرف کردن احساس ناامنی آنها در فضاهای عمومی دیدگاه های متفاوتی مطرح است. دراین میان، برخی بر این عقیده اند که پوشش بدن می تواند عاملی درجهت کاهش مزاحمت های جنسی و تجربه های ناخوشایند زنان باشد و احساس امنیت آنان را در مکان های عمومی افزایش دهد. این دیدگاه با آن دسته از دیدگاه های جرم شناختی هم خوان است که بر نقش بزه دیده در قربان یشدن او تأکید دارند. این مقاله بر آن است تا با مطالعة میزان امنیت جنسی زنان در فضای عمومی و نقش پوشش آنها در میزان امنیت، نظریة آسیب سازی بزه دیده را آزمون کند و به پرسش های تحقیق پاسخ دهد. به این منظور، اطلاعات تحقیق درقالب روش پیمایش و با استفاده از پرسش نامه و نظرخواهی از 300 دانشجوی دانشگاه خوارزمی (تربیت معلم تهران) به دست آمد (سال 1390 ). یافته ها نشان داد که اگرچه پوشش بدن می تواند در کاهش مزاحمت های جنسی نقش داشته باشد، احساس امنیت زنان را تأمین نمی کند و این احساس بیشتر با ساختار روابط جنسیتی در جامعه مرتبط است.
حلیمه عنایت؛ بیژن خواجه نوری؛ نرجس نره ای
دوره 8، شماره 4 ، دی 1393، ، صفحه 75-96
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و نگرش زنان نسبت به نابرابریهای جنسویتیاست. نگرش به نابرابری جنسیتی در شش بعد مشارکت سیاسی و اجتماعی، اشوتغال و کوار، خوانواده،قوانین حقوقی و مدنی و کلیشههای جنسیتی رایج مورد بررسی قرار گرفت. سرمایه اجتماعی نیز در سهسطح، سرمایه اجتماعی برون گروهی، درون گروهی و ارتباطی مورد بررسی قرار ...
بیشتر
هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و نگرش زنان نسبت به نابرابریهای جنسویتیاست. نگرش به نابرابری جنسیتی در شش بعد مشارکت سیاسی و اجتماعی، اشوتغال و کوار، خوانواده،قوانین حقوقی و مدنی و کلیشههای جنسیتی رایج مورد بررسی قرار گرفت. سرمایه اجتماعی نیز در سهسطح، سرمایه اجتماعی برون گروهی، درون گروهی و ارتباطی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعهاز نظریه پیربوردیو و منابع بهعنوان چارچوب نظری استفاده شده است. روش این تحقیق پیمایش است.جمعیت نمونه آن 122نفر از زنان 02سال به بالای ساکن در شهر شیراز میباشد. یافتههوای مطالعوهنشان میدهد %31/7از پاسبگویان دارای بالاترین سطح نگرش نسبت به نابرابری میباشوند. نوابرابریدر بعد حقوقی و مدنی بیشترین درصد را به خود اختصاص داده. یافتهها همچنین نشان مویدهود کوهفقط 67/5درصد از پاسبگویان دارای سرمایه اجتماعی بالایی هستند و رابطه بین سرمایه اجتمواعی ونگرش به نابرابری جنسیتی یک رابطه معنادار و مثبت بوده است. نتایج نیز نشان مویدهود کوه رابطوهمعنی داری بین تحصیلات زنان، وضعیت اشوتغال پاسوبگو، نووع شوغل، تحصویلات همسور، و تعودادفرزندان، و متغیر وابسته (نگرش به نابرابری جنسیتی) وجود دارد.
سعیده گروسی؛ زهرا خداپرست
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1393، ، صفحه 104-127
چکیده
دوران پس از زایمان یکی از مراحل اساسی زندگی زنان است که مسائل روانی، جسمانی و اجتماعی متعددی را برای ایشان پدید میآورد؛ ازاینرو مطالعة مسائل مربوط به این دوره از زندگی زنان مهم است. کیفیت زندگی زنان، که بهمعنای درک فرد از وضعیت زندگیاش با توجه به فرهنگ و نظامهای ارزشی و ارتباط آن با اهداف، انتظارات، علایق، استانداردها و تجربههای ...
بیشتر
دوران پس از زایمان یکی از مراحل اساسی زندگی زنان است که مسائل روانی، جسمانی و اجتماعی متعددی را برای ایشان پدید میآورد؛ ازاینرو مطالعة مسائل مربوط به این دوره از زندگی زنان مهم است. کیفیت زندگی زنان، که بهمعنای درک فرد از وضعیت زندگیاش با توجه به فرهنگ و نظامهای ارزشی و ارتباط آن با اهداف، انتظارات، علایق، استانداردها و تجربههای زندگی است، ممکن است در این مرحله دستخوش تغییر شود. این پژوهش سعی دارد علاوهبر بررسی کیفیت زندگی زنان در این دوران، عوامل اجتماعی مؤثر بر آن را تحلیل کند.
با استفاده از نظریة حمایت اجتماعی عملکردی یا حمایت اجتماعی ادراکشده، تأثیر انواع حمایتهای اجتماعی دریافتی زنان بر کیفیت زندگی ایشان سنجیده شد. جامعة آماری شامل کلیة زنان مراجعهکننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهر کرمان است (که ششماه قبل از تکمیل پرسشنامه ها، زایمان کردهاند). تعداد نمونه 373 زن بود. اطلاعات با استفاده از پرسشنامة های اس.اف 36 و حمایت اجتماعی فیلیپس و پرسشنامة پژوهشگرساختة حمایت پس از زایمان جمعآوری شد.یافتهها نشان داد کیفیت زندگی (بهصورت کلی) بیشتر زنان در حد متوسط است. اکثر زنان از حمایت اجتماعی کل و حمایت خانواده برخوردارند و حمایت دوستان غالباً در حد متوسط است. اکثر زنان به میزان زیادی از حمایت مادی همسر پس از زایمان، حمایت خدماتی، مشورتی، اطلاعاتی و عاطفی اطرافیان (خانواده و همسر) برخوردارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مهمترین پیشبینیکنندههای کیفیت زندگی زنان در درجة اول حمایت خاص همسر و در مرحلة بعد حمایتهای کلی دریافتی فرد است.
نسرین ایزدیار؛ شیرین احمدنیا؛ سیدمحمد سیدمیرزایی؛ سیدعلی آذین؛ محمد یزدانی صفا
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1393، ، صفحه 6-21
چکیده
استفاده از شیوة اهدای تخمک ازجمله فناوریهای کمک باروری (ART) است که در سالهای اخیر به دنبال موفقیت روزافزون آن به زنان ناباروری که به دلیل مشکلات تخمدان یا دیگر موضوعهای پزشکی قادر به فرزندآوری با تخمک خود نیستند، امید بسیار زیادی برای رسیدن به آرزوی داشتن فرزند بخشیده است. شناخت تجربة زنان نابارور در دورة دشوار تصمیمگیری برای ...
بیشتر
استفاده از شیوة اهدای تخمک ازجمله فناوریهای کمک باروری (ART) است که در سالهای اخیر به دنبال موفقیت روزافزون آن به زنان ناباروری که به دلیل مشکلات تخمدان یا دیگر موضوعهای پزشکی قادر به فرزندآوری با تخمک خود نیستند، امید بسیار زیادی برای رسیدن به آرزوی داشتن فرزند بخشیده است. شناخت تجربة زنان نابارور در دورة دشوار تصمیمگیری برای استفاده از اهدای تخمک و ترجیح این شیوة درمان به دیگر راههای جایگزین (فرزندپذیری یا ادامة زندگی بدون فرزند)، بسیار بااهمیت مینماید و پژوهشهای انگشتشماری در سطح داخلی با توجه به موضوعات اجتماعی و فرهنگی خاص کشور برای شناخت این پدیده صورت گرفته است.مقالة حاضر به توصیف تجربة زنان نابارور از انتخاب اهدای تخمک بهمثابة راهی برای رسیدن به مادری میپردازد. محقق با هدف شناخت و توصیف این تجربه از روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی استفاده کرده است و یازده مشارکتکننده را تحت مصاحبة عمیق نیمهساختاریافته قرار داده است. مشارکتکنندگان این پژوهش از میان زنانی که برای درمان اهدای تخمک به پژوهشگاه رویان مراجعه کرده بودند، به شیوة نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. اجرای پژوهش و تحلیل دادهها براساس طرح عملی کلایزی انجام شد. یافتهها حاصل از توصیفهای زنان شامل شش عبارت اصلی است: امکان حفظ محرمانگی در اهدای تخمک، امکان تجربة حاملگی، زایمان و شیردهی در اهدای تخمک، انتقال ژنتیک شوهر، تأثیر زمان در انتخاب اهدای تخمک، مجازبودن اهدای تخمک به لحاظ شرعی، بار عاطفی و اجتماعی ناباروری.
امیر ملکی؛ سیده زهره بزرگ نژاد
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1393، ، صفحه 140-166
چکیده
رفتار بیماری بهمثابۀ فرایندی مشتمل بر مراحل ادراک علائم، اسناد معنا، بیان، واکنشهای مقابلهای و رفتار کمکجویی است. ناباروری یکی از بیماریهایی است که رفتار بیماری آن بیش از دیگر عوامل تابعی از متغیرهای اجتماعی و فرهنگی است. با علم به اهمیت مسئلة فرزندآوری، مقالة حاضر ازمنظر جامعهشناسی پزشکی به بررسی رفتار بیماری زنان نابارور ...
بیشتر
رفتار بیماری بهمثابۀ فرایندی مشتمل بر مراحل ادراک علائم، اسناد معنا، بیان، واکنشهای مقابلهای و رفتار کمکجویی است. ناباروری یکی از بیماریهایی است که رفتار بیماری آن بیش از دیگر عوامل تابعی از متغیرهای اجتماعی و فرهنگی است. با علم به اهمیت مسئلة فرزندآوری، مقالة حاضر ازمنظر جامعهشناسی پزشکی به بررسی رفتار بیماری زنان نابارور استان مازندران میپردازد. برای تحلیل رفتار بیماری (ادراک بیماری و ابعاد آن) از مدل عقل سلیم لونتال، برای تبیین رفتار کمکجویی از مدل رفتار کمکجویی گونای و نیز برای بررسی تأثیر وضعیت توانمندی و وضعیت آمادگی بر هریک از ابعاد ادراک بیماری و رفتار کمکجویی از مدل درمانجویی لین وایت استفاده شده است. مطالعة حاضر به روش پیمایشی و به صورت مقطعی دربارة 95 زن نابارور مراجعهکننده به مراکز درمان ناباروری استان مازندران که به صورت تصادفی انتخاب شدهاند اجرا شده است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه همراه با مصاحبه بود. از پرسشنامة اصلاحشدة ادراک بیماری (IPQ-R) و مقیاس مکان کنترل سلامت برای سنجش متغیرهای تحقیق بهره گرفته شده است. نتایج نشان میدهد بیشتر افراد تحت بررسی (59 درصد) دارای کیفیت ادراک بیماری درحد متوسط هستند. درباب رفتار کمکجویی نیز نتایج بررسی نشان داده است 87 درصد افراد رفتار کمکجوییمدرن دارند. نتایج حاکی از رابطة معنیدار برخی ابعاد ادراک بیماری و وضعیت توانمندی و وضعیت آمادگی است .
سوسن باستانی؛ زهرا حیدرزاده
دوره 7، شماره 3 ، مهر 1392، ، صفحه 3-24
چکیده
هدف مقاله بررسی جایگاه زنان در آرای علامه طباطبایی در تفسیر المیزان است. دیدگاه علامه طباطبایی، در جایگاه یکی از مهمترین مفسران شیعی معاصر، از اهمیت و تأثیر بسیار برخوردار است. پژوهش با استفاده از چارچوب نظری الیزابت شوسلر فیورنزا و با روش هرمنوتیک انتقادی رهاییبخش انجام شده است. هرمنوتیک انتقادی رهاییبخش دین را واجد عناصر سازنده ...
بیشتر
هدف مقاله بررسی جایگاه زنان در آرای علامه طباطبایی در تفسیر المیزان است. دیدگاه علامه طباطبایی، در جایگاه یکی از مهمترین مفسران شیعی معاصر، از اهمیت و تأثیر بسیار برخوردار است. پژوهش با استفاده از چارچوب نظری الیزابت شوسلر فیورنزا و با روش هرمنوتیک انتقادی رهاییبخش انجام شده است. هرمنوتیک انتقادی رهاییبخش دین را واجد عناصر سازنده و رهاییبخش برای پاسخگویی به مسائل و مشکلات انسان امروز میداند و به کاوش در الاهیات میپردازد تا عواملی را که رهایی و توانمندی زنان را موجب میشوند بیابد و بهکار ببندد.
مقاله با این پیشفرض که نظریة اجتماعی هر متفکر از هستیشناسی و انسانشناسی او متأثر است، برای آشنایی با نظریة اجتماعی علامه طباطبایی در المیزان، ابتدا نگاه هستیشناختی و انسانشناختی و سپس نگاه او به زن را بررسی و نقد کرده است.
بررسی نگاه هستیشناختی و انسانشناختی علامه حاکی از آن است که علامه زن را در خلقت موجودی مشابه با مرد و برابر با او در شأن و شخصیت انسانی میداند. اما نظریة اجتماعی علامه از هستیشناسی و انسانشناسی فلسفی او فاصله میگیرد. از دیدگاه او، زن و مرد ازمنظر طبیعی با یکدیگر متفاوت هستند و درنتیجة این تفاوت، از حقوق اجتماعی متفاوتی برخوردارند. از مقایسة نگاه هستیشناختی و انسانشناختی علامه با نظریة اجتماعی او میتوان دوگانة زن آسمانی-زن زمینی را نتیجه گرفت. علامه در تفسیر خود از زن و مرد عام سخن میگوید؛ زیرا همه را در همة زمانها و مکانها تابع وضعیت زیستیشان میبیند. درحالیکه در عالم واقع زنان و مردان خاص وجود دارندکه تحت وضعیت اجتماعی، تاریخی و فرهنگی خاص رشد یافتهاند و تربیت شدهاند.