خدیجه کشاورز
چکیده
ذهنیت دانشجویان دانشگاههای تهران نسبتبه مناسبات میان جنسیتی در خانواده و تصورات و انتظارات آنان از خانوادۀ مطلوب خود موضوع این تحقیق است. رویکرد روششناختی پژوهش حاضر، رویکردی کیفی است. از میان دانشجویان سه دانشگاه تهران، امیرکبیر و الزهرا با 32 دانشجوی دختر و پسر در خرداد و تیر 1399 مصاحبۀ نیمهساختاریافته انجام شد. دادههای ...
بیشتر
ذهنیت دانشجویان دانشگاههای تهران نسبتبه مناسبات میان جنسیتی در خانواده و تصورات و انتظارات آنان از خانوادۀ مطلوب خود موضوع این تحقیق است. رویکرد روششناختی پژوهش حاضر، رویکردی کیفی است. از میان دانشجویان سه دانشگاه تهران، امیرکبیر و الزهرا با 32 دانشجوی دختر و پسر در خرداد و تیر 1399 مصاحبۀ نیمهساختاریافته انجام شد. دادههای بهدستآمده با روش تحلیل تماتیک بررسی شدند. یافتههای پژوهش در سه محور انتظارات از زندگی مشترک، هرم قدرت در خانواده و تقسیم جنسی کار خانگی نشان میدهند که دختران و اغلب پسران مشارکتکننده در پژوهش به خانواده نگاهی مثبت دارند و آن را مأمن آرامشبخشی میخواهند که فرصتهای رشد و بالندگی را برای اعضایش فراهم کند. بخش مهمی از مشارکتکنندگان به خانوادۀ پدرسالار نقد دارند و برای خود خانوادۀ برابرتر مطالبه میکنند. رابطۀ فرادست ـ فرودست مردانه ـ زنانه در جنبههای مهمی از زندگی برای بخش مهمی از مشارکتکنندگان مورد تردید واقع شده است، گرچه این گرایش همچنان در میان بخشی از مشارکتکنندگان وجود دارد. درنهایت میتوان دال مرکزی یافتههای تحقیق را ابهام هنجاری در نگرش دانشجویان نسبتبه خانواده دانست. آنها الگوی خانوادۀ پدرسالار را نقد میکنند، اما در شناخت و پذیرش الزامات خانوادۀ مدنی با ابهام روبهرو هستند. این ابهام مختص دانشجویان نیست و بخشی از تغییرات بزرگتر در مناسبات جنسیتی و الگوی خانواده در ایران امروز است.
خدیجه کشاورز
دوره 10، 4(اولین ویژه نامه فرهنگ دانشگاهی و نهادینه شدن گفتمان علم) ، دی 1395، ، صفحه 88-115
چکیده
نگرش دانشجویان به مقولاتی مانند خانواده، ازدواج، و رابطة بین دو جنس، بهدلیل جوانبودن دانشجویان، فهم ما را از طرحهای آیندة آنها برای زندگی ارتقا میدهد. امری که در سیاستگذاریهای فرهنگیـ اجتماعی بسیار تعیینکننده است. این پژوهش بر آن است تا به دنبال پاسخ به این سوالات باشد: جوانان چه نگاهی به سن ازدواج دارند، معیارهای ...
بیشتر
نگرش دانشجویان به مقولاتی مانند خانواده، ازدواج، و رابطة بین دو جنس، بهدلیل جوانبودن دانشجویان، فهم ما را از طرحهای آیندة آنها برای زندگی ارتقا میدهد. امری که در سیاستگذاریهای فرهنگیـ اجتماعی بسیار تعیینکننده است. این پژوهش بر آن است تا به دنبال پاسخ به این سوالات باشد: جوانان چه نگاهی به سن ازدواج دارند، معیارهای مطلوب آنها برای ازدواج چگونه است، آیااین معیارها بهسمت برابری بین دو جنس سمتوسو یافتهاند، یا همچنان بر معیارهای متفاوت میان زنان و مردان تأکید میشود، نگاه دانشجویان به تقسیم کار جنسیتی چگونه است، نگاه دانشجویان به قوانین مدنی در حوزة خانواده و نیز اشتغال و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی زنان چگونه است؟ پاسخ به این پرسشها درک ما را از فاصله یا توافق ارزشها و نگرشهای دانشجویان با ارزشها و نگرشهای رسمی بهبود میبخشد. بدون تردید، این نگرشها در میان دانشجویان با توجه به جنسیت، طبقة اجتماعی، قومیت، شهر محل تحصیل و... متفاوت است. تلاش ما در این مقاله فهم این گونهگونیها و تفسیر این تفاوتهاست. در این مقاله، با تکیه بر مطالعات سراجزاده، جواهری و همکاران در 1382 و 1394، تلاش میشود با درک نگرش دانشجویان در حوزة خانواده، ازدواج و روابط بین دو جنس، تفسیری از تغییرات و نیز مقاومت در این حوزهها حاصل شود. بهنظر میرسد، با نگرشها و هنجارهای برابریخواهانه در برخی زمینهها، و سنتی در زمینههای دیگر مواجهیم. بهعبارتی، شاهد تغییر در حوزههایی و نیز مقاومت در حوزههای دیگر هستیم. شاید بتوان گفت که دانشجویان با نوعی خرد ابزاری به رابطة زن و مرد نگاه میکنند، آنجاکه تغییر را به نفع خود میبینند، آن را میپذیرند و آنجا که آن را مخالف منافع خود ارزیابی میکنند، آن را رد میکنند. یعنی ما در مورد مقولات مرتبط با جنسیت، با تغییر و سازش همزمان روبهرو هستیم. روش ما در این پژوهش تحلیل ثانویه با تکیه بر پژوهش ارزشها و نگرشهای دانشجویان در دو مقطع 1382 و 1394 است. تلاش میشود روندها و تغییرات ایجادشده در طی این بازة زمانی تحلیل شود.
داود حسینی هاشمزاده؛ محمد فاضلی؛ حسن محدثی گیلوایی
دوره 10، 4(اولین ویژه نامه فرهنگ دانشگاهی و نهادینه شدن گفتمان علم) ، دی 1395، ، صفحه 116-148
چکیده
هدف اصلی مقالة حاضر پیشنهاد الگو و روشی چندبعدی برای سنجش فساد در آموزشعالی با تأکید بر فساد دانشگاهی است. پس از مرور مختصری بر پیشینه، ابزارها و شاخصهای مختلف سنجش فساد، به تشریح الگوی سنجش و روش پیشنهادی برای سنجش فساد دانشگاهی پرداخته شدهاست. طراحی الگوی سنجش فساد در دانشگاه بر دو اندیشة اساسی مبتنی است: 1) هر سازمان اجتماعی ...
بیشتر
هدف اصلی مقالة حاضر پیشنهاد الگو و روشی چندبعدی برای سنجش فساد در آموزشعالی با تأکید بر فساد دانشگاهی است. پس از مرور مختصری بر پیشینه، ابزارها و شاخصهای مختلف سنجش فساد، به تشریح الگوی سنجش و روش پیشنهادی برای سنجش فساد دانشگاهی پرداخته شدهاست. طراحی الگوی سنجش فساد در دانشگاه بر دو اندیشة اساسی مبتنی است: 1) هر سازمان اجتماعی دو قلمرو فعالیت اصلی دارد: قلمرو فعالیت درونی، که در طی آن تعامل نیروهای سازمان با یکدیگر شکل میگیرد، و دوم قلمرو فعالیت بیرونی، که در آن تعامل سازمان با محیط و دیگر سازمانهای اجتماعی تحقق مییابد. مهمترین طریق سنجش کیفیت فعالیت اعضای سازمان مراجعه به کسانی است که نزدیکترین تجربهها و ادراکها را از عملکرد آن سازمان دارند و در طی سالها ارتباط با سازمان، نگرشی نسبتاً مطابق با واقع دربارة آن پیدا کردهاند. برمبنای این نقاط عزیمت نظری، و 2) مصاحبههای اکتشافی با کنشگران دانشگاهی، روش سنجش پیشنهاد میشود. روش سنجش پیشنهادی، برخلاف بسیاری از روشهای سنجش، بهصورت همزمان، دارای ویژگیهای سهولت و سرعت کاربرد، مقایسهپذیربودن نتایج، چندبعدیبودن شاخص، گردآوری دادهها و اطلاعات از منابع مختلف و استفاده از ابزارهای چندگانه برای گروههای مختلف پاسخگویان، مبتنی بر معیارهای چندگانة سنجش تجربة فساد، نگرش به فساد و ادراک فساد در میان کنشگران نهاد علم درقالب شش پودمان (ماژول) (دستکم سه گروه اعضای هیئتعلمی، دانشجویان، و کارمندان مراکز آموزشی و پژوهشی) است. هر پودمان پوششدهندة تجربهها، ادراکات، و نگرشها دربارة انواع فعالیت نیروهای سازندة سازمان است. این الگو و روش، ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای مختلفی برای سنجش فساد دانشگاهی ارائه میدهد. بدینترتیب، این امکان را فراهم میکند تا تغییرات میزان فساد در آموزشعالی و نظام دانشگاهی در دورههای زمانی مختلف سنجیده و مقایسه شود. این الگو سنجش اثربخشیِ راهبردهای مبارزه با فساد در نظام دانشگاهی را نیز امکانپذیر میکند. افزونبراین، امکان مقایسه و رتبهبندی دانشگاهها در نمرة فساد را مهیا میکند.
اکبر زارع شاهآبادی؛ رحمتاله ترکان
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1394، ، صفحه 103-127
چکیده
اولویتهای ارزشی افراد متأثر از عوامل گوناگون متفاوت است که این موضوع بر رفتارها وکنشهای اجتماعی افراد تأثیر میگذارد. یکی از نیازهای اولیه و مهم امنیت اجتماعی است که ضمن اینکه از سطوح نیازهای مادی متأثر است، بر سطوح دیگر نظام ارزشی هم اثر میگذارد. این مطالعه با استفاده از نظریههای سلسلهمراتب نیازهای مازلو و نظریة تحول ارزشی ...
بیشتر
اولویتهای ارزشی افراد متأثر از عوامل گوناگون متفاوت است که این موضوع بر رفتارها وکنشهای اجتماعی افراد تأثیر میگذارد. یکی از نیازهای اولیه و مهم امنیت اجتماعی است که ضمن اینکه از سطوح نیازهای مادی متأثر است، بر سطوح دیگر نظام ارزشی هم اثر میگذارد. این مطالعه با استفاده از نظریههای سلسلهمراتب نیازهای مازلو و نظریة تحول ارزشی (فرهنگی) اینگلهارت، درصدد شناخت اولویتهای ارزشی دانشجویان و ارتباط متقابل آنها با احساس امنیت اجتماعی است. دادههای پژوهش به شیوة پیمایش و با استفاده از پرسشنامة محققساخته گردآوری شده است. حجم نمونه شامل 324 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد در سال 1390ـ1391 بوده است که به شیوة طبقهای انتخاب شده بودند. یافتهها نشان دادند که دانشجویان اولویتهای ارزشی مادیگرایانه دارند و تفاوتی در اولویتهای ارزشی مادی و فرامادی برحسب متغیرهای زمینهای (سن، جنس، رشتة تحصیلی، وضعیت تأهل، و پایگاه اقتصادی-اجتماعی) مشاهده نشد. احساس امنیت اجتماعی نیز با متغیر وابستة ارزشهای مادی همبستگی معکوس و معنادار و با متغیر ارزشهای فرامادی همبستگی مثبت و معنادار دارد.
داریوش بوستانی؛ روحالله خواجهدولتآباد
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1393، ، صفحه 56-74
چکیده
این پژوهش بهدنبال شناسایی و فهم بسترهای تسهیلکنندة مصرف مواد مخدر درمیان دانشجویان مبتلا به اعتیاد در دانشگاه شهیدباهنر کرمان است. در اینزمینه، پانزدهتن از دانشجویان وابسته و مبتلا به مصرف مواد تحت بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روششناسی کیفیِ نظریة زمینهای صورت گرفته است. پنج مقولة اصلی و یک مقولة ...
بیشتر
این پژوهش بهدنبال شناسایی و فهم بسترهای تسهیلکنندة مصرف مواد مخدر درمیان دانشجویان مبتلا به اعتیاد در دانشگاه شهیدباهنر کرمان است. در اینزمینه، پانزدهتن از دانشجویان وابسته و مبتلا به مصرف مواد تحت بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روششناسی کیفیِ نظریة زمینهای صورت گرفته است. پنج مقولة اصلی و یک مقولة هسته ازخلال کدگذاری دادهها استخراج شدند. اعتیاد از نمای نزدیک (اعتیاد در خانواده)، همگشتی و معاشرت با افراد مصرفکننده، همذاتپنداری و الگوپذیری از الگوهای نقش، عادیسازی ذهنیت مصرف مواد، تداول مکانی و محلهای مصرف مواد و بستر مهیای زودآشنایی و مشاهدهگری رفتارها و تعاملات مصرفمحور، از مقولههای استخراجی اثرند. میتوان با مداقة کلی در مقولههای پژوهش گفت که گرایش و ابتلا به اعتیاد درمیان دانشجویان تحت بررسی، تحت تأثیر بسترهای تسهیلکنندهای چون مشاهده، همگشتی و تداول محلهای و مکانی مصرف، قبل از ورود آنها به دانشگاه بارگذاری شده و همذاتپنداری، الگوپذیری و عادیشدن ذهنیت مصرف مواد در چنین بسترهایی در اعتیاد آنها نقش بسزایی داشته است.