فاضل الیاسی سرزلی
چکیده
زلزله پدیده و بحرانی طبیعی است که علاوهبر تهدیدهای جانی و مالی در مناطق مسکونی، همواره آسیبهای اجتماعی و روانیای در پی دارد که بیتوجهی به آن در درازمدت مشکلات و بحرانهای زلزلهزدگان را عمیقتر و تهدیدآمیزتر میکند. توجه به پیامدهای اجتماعی و روانی، بهمثابة ضرورت راهبردی و مدیریتی، موضوعی حیاتی در جهت ممانعت از ...
بیشتر
زلزله پدیده و بحرانی طبیعی است که علاوهبر تهدیدهای جانی و مالی در مناطق مسکونی، همواره آسیبهای اجتماعی و روانیای در پی دارد که بیتوجهی به آن در درازمدت مشکلات و بحرانهای زلزلهزدگان را عمیقتر و تهدیدآمیزتر میکند. توجه به پیامدهای اجتماعی و روانی، بهمثابة ضرورت راهبردی و مدیریتی، موضوعی حیاتی در جهت ممانعت از آسیبهایی است که غفلت از آنها صدمة جبرانناپذیری در نواحی زلزلهزده و حتی در خارج از این مناطق به بار خواهد آورد. آسیبهایی چون شوک، ترس شدید، خشم، درماندگی، کرختی، خاطرات آزاردهنده، کاهش تمرکز، فاجعهسازی درد و... از جمله مواردیاند که بعد از رویدادهای فاجعهآمیز و بهویژه زلزله، محیط فردی و اجتماعی بازماندگان را تهدید میکند. در این پژوهش، با بررسی وضعیت اجتماعی-روانی بعد از زلزلة سرپلذهاب در پاییز 1396، این آسیبها مطالعه شده است. مطابق یافتههای پژوهش، که از طریق مصاحبههای عمیق و با روش کیفی بهدست آمده است، استرس و ترس شدید (فوبیا)، شبهراسی، سقفهراسی، خشونت (بهمنزلة آسیب روانی) و بیاعتمادی، رنج اجتماعی زنان، رایگانخواهی و مظلوم نمایی، و سرقت (بهمنزلة آسیب اجتماعی)، که ناشی از موقعیت پسازلزله هستند، بهشدت رشد کرده است.
غلامرضا صدیق اورعی؛ احمدرضا اصغرپور ماسوله
چکیده
در مقالة حاضر، با استفاده از دادههایی که از روستاهای زلزلهزدة بم بعد از وقوع زلزلة سال 1382 جمعآوری شده است، یکی از مهمترین انگارههای جامعهشناختی در زمینة فجایع طبیعی بررسی شده است. زلزله یا هر فاجعة طبیعی دیگر به بخش یا لایهای از جامعه آسیب میزند که لایة ریختشناختی (مورفولوژی) نامیده میشود و طی آن احتمال دارد که جامعه ...
بیشتر
در مقالة حاضر، با استفاده از دادههایی که از روستاهای زلزلهزدة بم بعد از وقوع زلزلة سال 1382 جمعآوری شده است، یکی از مهمترین انگارههای جامعهشناختی در زمینة فجایع طبیعی بررسی شده است. زلزله یا هر فاجعة طبیعی دیگر به بخش یا لایهای از جامعه آسیب میزند که لایة ریختشناختی (مورفولوژی) نامیده میشود و طی آن احتمال دارد که جامعه بخشی از اعضای خود را از دست بدهد. این لایه شامل امکانات و ویژگیهای فیزیکی جامعه است. میزان آسیبدیدگی اعضای جامعه، تابعی از شدت حادثه و نیز استحکام فیزیکی و آمادگی دفاعی آن است. ازدستدادن برخی از اعضا برای جامعه دو پیامد مهم دارد: اول، آسیبدیدن شبکههای روابط اجتماعی، و دوم، فعالشدن اعضای شبکههای اجتماعی برای جبران آسیبدیدگی. بعد از وقوع حادثه و آسیبدیدگی بخشی از جامعه، لایههای دیگر فعال میشوند و تلاش میکنند آسیب را حتیالامکان کاهش دهند و بهسوی بهبودی بروند. ویژگی مهم شبکههای اجتماعی آن است که عموماً به گرههای خاصی متکی نیستند و ازبینرفتن گرههای معدود به گسست در شبکه نمیانجامد، بلکه دیگر اعضای شبکه را به نزدیکی ترغیب میکند. البته، این ادعا را دو عامل مهم محدود میکنند: اول، تعداد اعضای آسیبدیده، و دوم، میزان فشار معیشتی بر بازماندگان. هر دو عامل اگر افزایش یابند ممکن است انسجام اجتماعی را مختل کنند، نظم اجتماعی را بر هم بریزند و اشخاص را بهسوی فردگرایی سوق دهند. تحلیلهای انجامشده با استفاده از دادههای کمّی دست اول نشان میدهد که در روستاهای زلزلهزدة بم، شبکههای اجتماعی به یاری تقریباً تمام افراد آسیبدیده رفتهاند و گرچه خود بازماندگان هم آسیب دیده بودند، کمکرسانی متوقف نشده و این خود عامل مهمی در هضم سریعتر پیامدهای ناگوار زلزله بوده است.