مرتضی مسرور؛ وحید قاسمی؛ حسن چاوشیان؛ حمید عبادالهی
دوره 10، 2-3 ، تیر 1395، ، صفحه 206-231
چکیده
شلر به همزیستی سهنوع معرفت دینی و متافیزیکی و اثباتی در جامعه معتقد بود که هیچگاه اقدامی تجربی جهت تعیین سهم این متغیرها در فضای معرفتی جوامع صورت نگرفتهاست. پژوهش حاضر، با هدف دستیابی به سهم و وزن نسبی انواع معرفت در شهر رشت از دیدگاه شلر انجام شدهاست. در نخستینگام، معرفت متافیزیکی، بهدلیل سهم اندکی که نسبت به دیگر انواع ...
بیشتر
شلر به همزیستی سهنوع معرفت دینی و متافیزیکی و اثباتی در جامعه معتقد بود که هیچگاه اقدامی تجربی جهت تعیین سهم این متغیرها در فضای معرفتی جوامع صورت نگرفتهاست. پژوهش حاضر، با هدف دستیابی به سهم و وزن نسبی انواع معرفت در شهر رشت از دیدگاه شلر انجام شدهاست. در نخستینگام، معرفت متافیزیکی، بهدلیل سهم اندکی که نسبت به دیگر انواع معرفت داشته و نیز همپوشانی نسبیاش با معرفت دینی و نیز فقدان نوعی شکل اجتماعی، بهبیان شلری، کنار گذاشته شد. در بخش کیفی، برخی جنبههای حیات اجتماعی طی مصاحبههایی به دو نمایندۀ شناختهشده از دو نوع معرفت علمی و دینی، یعنی استادان دانشگاه و روحانیان، عرضه شد تا تفاوتهای دو گروه در نظامهای معنایی مربوط به این حوزهها مشخص شود. پس از 10 مصاحبه با روحانیان و 17 مصاحبه با استادان دانشگاه، اشباع نظری مطلوب در حوزههایی نظیر خانواده (ترجیح تعداد فرزندان، تقسیم کار جنسی و روابط جنسی)، دین (وجوه فردی دین و تکثرگرایی)، سیاست، اوقات فراغت، اخلاقیات و باور به علم و انسان حاصل شد. سپس، با انجام پیمایشی با نمونهای برابر با 394 نفر در سطح شهر، سهم هریک از انواع معرفتدر میان مردم مشخص شد. نتایج نشان داد که در ابعادی چون تکثرگرایی دینی، اخلاقیات و نگاه به علم، بیشتر پاسخگویان با استدلالهای روحانیان موافق بودهاند و در دیگر حوزهها غلبه با استدلالهای استادان دانشگاه بودهاست.