یکی از مهمترین ابعاد پژوهش و نوآوری مسئولانه، ایجاد الگویی جدید برای حکمرانیِ علم است. بهاینمنظور، در مقالة حاضر به نقد و بررسی الگوهای کنونی مدیریت و حکمرانی جوامع علمی پرداخته شده است که ترکیبی از الگوهای بوروکراتیک سلسلهمراتبی، بازاری و شبکهای است. این الگوها با توجه به اقتضائات پژوهش و نوآوری مسئولانه بررسی خواهند ...
بیشتر
یکی از مهمترین ابعاد پژوهش و نوآوری مسئولانه، ایجاد الگویی جدید برای حکمرانیِ علم است. بهاینمنظور، در مقالة حاضر به نقد و بررسی الگوهای کنونی مدیریت و حکمرانی جوامع علمی پرداخته شده است که ترکیبی از الگوهای بوروکراتیک سلسلهمراتبی، بازاری و شبکهای است. این الگوها با توجه به اقتضائات پژوهش و نوآوری مسئولانه بررسی خواهند شد. اصلیترین پرسش مقالة حاضر این است که خاستگاه مفهوم «پژوهش و نوآوری مسئولانه» چیست و حکمرانیِ مناسب برای تحقق پژوهش و نوآوری مسئولانه چه ویژگیهایی باید داشته باشد، حکمرانی علم در چارچوب پژوهش و نوآوری مسئولانه چه شروط عملی و مدیریتیای دارد و این شروط را با چه تغییرات یا تحولهایی در نظام حکمرانی دانشگاهها در ایران میتوان برآورده کرد. برای نیل به این مقصود، با نگاهی تاریخی به الگوهای حکمرانی دانشگاهها در ایران، بهصورت موردی، شیوههای تکوین نظام حکمرانی دانشگاه تهران مطالعه شده است. نتیجة راهبردی پژوهش این است که با توجه به ساختار سست مدیریت دانشگاهها در ایران و عدم توازن حکمرانی شبکهای آموزشعالی، مفهوم مدیریت نوین دولتی قادر است مفهوم مسئولیتپذیری و نظام پاسخگویی سلسلهمراتبی در دانشگاهها را بهنحوی معتدل احیا کند.
در قریب به دو دهة گذشته، درباب چیستی و چرایی فرهنگ دانشگاهی در جامعة ایرانی سخن گفته شده است، اما ازمنظر مقولهای سنجیدنی با قابلیت مداخله در آن، که نظام برنامهریزی و مدیران اجرایی بتوانند از آن استفاده کنند، کمتر توجه شده است. مقالة حاضر با هدف ارائة طرحی برای بررسی تجربی فرهنگ دانشگاهی با نیمنگاهی به ساختار طرحهای پیشنهادی ...
بیشتر
در قریب به دو دهة گذشته، درباب چیستی و چرایی فرهنگ دانشگاهی در جامعة ایرانی سخن گفته شده است، اما ازمنظر مقولهای سنجیدنی با قابلیت مداخله در آن، که نظام برنامهریزی و مدیران اجرایی بتوانند از آن استفاده کنند، کمتر توجه شده است. مقالة حاضر با هدف ارائة طرحی برای بررسی تجربی فرهنگ دانشگاهی با نیمنگاهی به ساختار طرحهای پیشنهادی و رعایت کمینهای اسلوب آن، با مروری بر آثار و نظرهای موجود، پس از تعریف فرهنگ ودانشگاه، به ترکیب نظری این مفاهیم میپردازد و نتیجه را درقالب الگویی تحلیلی با قابلیت بررسی میدانی پیشنهاد میکند و با استناد به آن میکوشد به دو پرسش چیستی فرهنگ دانشگاهی و تا حد امکان چگونگی تکوین آن بهلحاظ نظری پاسخ گوید.