ابوالفضل مرشدی
چکیده
در این مقاله نخست تصویر العطاس از وضع موجود جوامع آسیایی و اسلامی که در میانۀ «ذهن بسته» و پدیدۀ «تروریسم» قرار گرفتهاند، ترسیم میشود. سپس، دیدگاه وی درمورد وضع علوم اجتماعی در این کشورها و قرار گرفتن آنها در میان دو لبۀ قیچی «ذهن اسیر» و «امپریالیسم فکری» مورد بحث و گفتوگو قرار میگیرد. در ادامه، مفهوم ...
بیشتر
در این مقاله نخست تصویر العطاس از وضع موجود جوامع آسیایی و اسلامی که در میانۀ «ذهن بسته» و پدیدۀ «تروریسم» قرار گرفتهاند، ترسیم میشود. سپس، دیدگاه وی درمورد وضع علوم اجتماعی در این کشورها و قرار گرفتن آنها در میان دو لبۀ قیچی «ذهن اسیر» و «امپریالیسم فکری» مورد بحث و گفتوگو قرار میگیرد. در ادامه، مفهوم سنت علوم اجتماعی مستقل و خلاق که وی در برابر بومیسازی یا اسلامیسازی علوم مطرح میکند، معرفی میشود و نحوۀ مواجهۀ العطاس با سوسیالیسم و نظریۀ وبر درمورد اخلاق اقتصادی اسلام و توسعۀ سرمایهداری در جنوب شرق آسیا بهعنوان نمونههایی از مواجهۀ خلاقانه با اندیشمندان غربی و تلاش برای ایجاد سنت مستقل علوم اجتماعی مرور میشود. در پایان، برنامۀ پژوهشی العطاس برای ایجاد سنت علوم اجتماعی مستقل مورد نقد قرار میگیرد، از این جهت که در این برنامه به ریشههای معرفتی شکلگیری علوم اجتماعی مدرن در غرب و منطق معرفتی لازم برای شکلگیری یک سنت مستقل علوم اجتماعی در کشورهای غیرغربی توجه کافی صورت نگرفته است.
ابوالفضل مرشدی؛ منوچهر علی نژاد
چکیده
در این مقاله به دنبال آن هستیم که الگوی اخلاق اقتصادی یزدیها را معرفی کنیم و با نگاهی تاریخی، محیطی نهادی را ترسیم کنیم که همزمان هم تجلی و هم نگهدارندۀ این الگوی اخلاقی در یزد بوده است. مبانی نظری و روششناختی مقاله مبتنی است بر آرای ماکس وبر، جامعهشناس شهیر آلمانی، و دادههای تحقیق از طریق مطالعات اسنادی، تحلیل محتوای کیفی ...
بیشتر
در این مقاله به دنبال آن هستیم که الگوی اخلاق اقتصادی یزدیها را معرفی کنیم و با نگاهی تاریخی، محیطی نهادی را ترسیم کنیم که همزمان هم تجلی و هم نگهدارندۀ این الگوی اخلاقی در یزد بوده است. مبانی نظری و روششناختی مقاله مبتنی است بر آرای ماکس وبر، جامعهشناس شهیر آلمانی، و دادههای تحقیق از طریق مطالعات اسنادی، تحلیل محتوای کیفی اسناد (سفرنامۀ جهانگردان دربارۀ یزد، زندگینامه و خاطرات افراد سرشناس یزدی و غیریزدی دربارۀ یزد) و مصاحبۀ اکتشافی با مطلعان و افراد خبرۀ مرتبط با موضوع فراهم شد. بنابر یافتههای تحقیق، میتوان «خودساختگی» را مؤلفۀ اصلی اخلاق اقتصادی عامۀ مردم یزد، و «قدرت فکری ترکیبگری» را مؤلفۀ اصلی اخلاق اقتصادی تجار و صنعتگران یزدی دانست. معماری همزیستانه، سنت قوی وقف و خیریه، اقتصاد تجاری و صنعتی بازفرآورانه و مهاجرپذیری و مهاجرفرستی یزد، با اخلاق اقتصادی یزدیها رابطهای دوسویه داشته است؛ یعنی از سویی بهمثابۀ محیطی نهادی عمل کرده که این اخلاق در آن نضج و پرورش یافته و از سوی دیگر، خود آن تجلی و نمود این اخلاق اقتصادی است. درمجموع، میتوان مؤلفۀ اصلی اخلاق اقتصادی یزدیها را «سازگاری فعالانۀ« آنان دانست که دارای سه بعد است: «سازگاری با نظام هستی» که در خداباوری و دینداری یزدیها ظهور یافته است، «سازگاری با محیط طبیعی و اقلیم» که در سازههای طبیعی و معماری پایدار شهر متجلی شده است و «سازگاری با محیط اجتماعی» که در پذیرش اقلیتهای دینی زرتشتی و یهودی و نیز حملهنکردن به شهرهای همجوار در طول تاریخ نمود یافته است. نکتۀ کلیدی آن است که این سازگاری منفعلانه نبوده، بلکه فعالانه و مبتکرانه بوده است؛ یعنی با کار و کوشش فراوان و تلاش برای آبادانی جهان و بهرهگیری مناسب از آن همراه بوده است.