اسماعیل زینی
چکیده
سید حسین العطاس یکی از معدود متفکران پسااستعماری است که در زمان برچیده شدن ساختارهای قدرت استعماری، توجه جهانیان را به ایدۀ «اسارت ذهنی و امپریالیسم فکری» جلب کرد. وقتی بسیاری از روشنفکران فکر کردند استعمارزدایی کامل شده است، او به مسئلۀ اسارت ذهنی و حضور ذهن اسیر، «ذهنی غیرانتقادی و تقلیدی تحت سلطۀ یک منبع خارجی که دارای ...
بیشتر
سید حسین العطاس یکی از معدود متفکران پسااستعماری است که در زمان برچیده شدن ساختارهای قدرت استعماری، توجه جهانیان را به ایدۀ «اسارت ذهنی و امپریالیسم فکری» جلب کرد. وقتی بسیاری از روشنفکران فکر کردند استعمارزدایی کامل شده است، او به مسئلۀ اسارت ذهنی و حضور ذهن اسیر، «ذهنی غیرانتقادی و تقلیدی تحت سلطۀ یک منبع خارجی که دارای تفکری مستقل نیست»، برای تداوم سلطۀ پارادایمهای اروپامحوری و امپریالیسم فکری اشاره کرد. در این مقاله سعی شده است تا نحوۀ دریافت مفهوم «اسارت ذهنی» سید حسین العطاس در ایران ترسیم شود و چگونگی انتقال این مفهوم به ایران و سپس نحوۀ استقبال از آن در ایران پس از انقلاب 1357 تبیین شود. این مقاله نشان میدهد که چگونه گفتمانهایی مانند غربزدگی جلال آل احمد و آمریکازدگی صمد بهرنگی دریافت مفهوم «اسارت ذهنی» العطاس را در ایران شکل میدهند. خواندن آثار این متفکران ما را به مضامین امپریالیسم فکری و فساد دانشگاهی در بستر آموزش ایرانی سوق میدهد. سپس این مقاله از مفهوم ذهن اسیر بهعنوان ابزاری تحلیلی برای کشف علل فساد آکادمیک استفاده خواهد کرد.